طوفان‌های بلا از جا کنده شده است/ شیعیان تا زمان ظهور حضرت مهدی موعود (عج) در وضعیت قرمز اند

19:31 - 25 آبان 1402
کد خبر: ۴۷۴۴۷۹۸
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
طوفان‌های بلا از جا کنده شده است/ شیعیان تا زمان ظهور حضرت مهدی موعود (عج) در وضعیت قرمز اند
نشست ۱۵۸ از سلسله نشست‌های فرهنگ مهدوی به موضوع «موقعیت آخرالزّمانی شیعیان و چهار خطّ استراتژیک» در سالن اجتماعات مسجد حضرت امیر (ع) برگزار شد.

خبرگزاری میزان- طبق گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر (عج)، اسماعیل شفیعی سروستانی، مدیر مسئوله موسسه فرهنگی هنری موعود عصر (عج) بعد از ظهر امروز، ضمن بیان شرح معنای شیعه در قرآن و روایات مهدوی به شرح وظیفه و شیعیان در آخرالزمان پرداخت.

سروستانی معنای رایج «شیعه» از نظر متکلّمان و مفسّران را شرح داد و اعلام کرد: «شیعه در معنای رایجش به مفهوم افرادی است که به پیروی از رسول خدا (ص)، امیرمؤمنان علی (ع) را به ولایت پذیرفته‌اند.» ایشان سرآغاز تاریخ شیعه را برخلاف تصوّر رایج پس از رحلت رسول خدا (ص) و پس از شکل گرفتن جریان اشعریان ندانسته و تاکید کرد که بر اساس روایات معصومان (ع)، در همان زمان حیات رسول اکرم (ص)، «شیعه» اصطلاحی رایج بود که به کسانی اطلاق می‌شد که در دل محبّت مولا امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب (ع) داشتند.


محقّق حوزة امامت و مهدویت افزود: «در قرآن سه بار واژه شیعه برای پیروی از انبیا آمده است. در سوره قصص آیه ۱۵ همچنین، در سوره صافات آیه ۸۳ به این واژه اشاره شده است و در هر سه بار، معنای شیعه به معنای «پیروان پیامبران» وارد شده است.»


وی برای نمونه به آیة «وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ؛ و بى‏ گمان ابراهیم ازشیعیان (نوح) اوست.» اشاره کرد که حضرت ابراهیم (ع) در این آیه به عنوان شیعه (پیرو) حضرت نوح نبی (ع) یاد شده است. همچنین در تفسیر این آیه از زبان امام صادق (ع) آمده است که حضرت ابراهیم (ع) از شیعیان و ارادتمندان به علی بن ابی‌طالب (ع) بود و منظور از ضمیر متّصل «ـه» در آیه به امیرمؤمنان (ع) بازمی گردد.


سروستانی در تبیین معنای حقیقی شیعه افزود: «در آیة ۱۵ سورة قصص، خداوند از واژة «شیعه» برای معرفی دوست و پیرو حضرت موسی (ع) استفاده کرده است و حضرت باقر (ع) نیز در روایتی بر آن صحّه گذاشته است؛ بنابراین شیعه نه فقط پیروان امیرمؤمنان علی (ع)، بلکه پیروان حقیقی پیامبران هستند.»


وی سخن خود را به نامة امیرمؤمنان علی (ع) مستند ساخت که نگاشتند: «بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ این نامه از بنده خدا، علی امیرالمؤمنین به شیعه او از مؤمنان و مسلمانان! این نام (شیعه) اسمی است که خداوند در کتاب (قرآن) گرامی داشته و به آن شرافت داده است و در قرآن فرموده: از پیروان و شیعه نوح، ابراهیم بود و شما شیعه پیامبرید و شیعه اسم خاص نیست و امری نوظهور و بدعت گونه نیست و درود و سلام بر شما باد.»

در قرآن به عنوان اسم شریفِ ارزشمند ذکر شده است، یعنی شیعه لفظ نیست بلکه حامل یک حقیقت است، شیعه لفظ خالی از معنا نیست، بلکه لفظی است که خداوند رحمان بدان شرافت بخشیده است، و چیزی که خداوند به آن شرافت آسمانی داده است، مقدس است... خانه‌ی خدا، مقدس، انبیای عظام مقدس، کتاب خدا، مقدس، و به تبع آن شرافت بدان انتقال یافته است. یعنی خداوند رحمان شرافت و قداست آل الله را به شیعیان مننقل شده است، پس شرافت شیعه عرضی نیست، زائد نیست، بلکه یک شرافت بلند آسمانی است که خداوند رحمان به شیعیان اهدا کرده است. 


مدیرمسئول ماهنامة موعود، در ضمن اشاره به ایرانیان به عنوان شیعیان اثرگذار در تاریخ اسلام، مهاجرت شیعیان به ایران را از عوامل تقویت اسلام و شیعه عنوان نمود. پس از سرکوب قیام مختار و احیاى مجدد قدرت بنى‏امیه و ظهور حجاج (مرد قدرتمند ایشان در شرق)، فشار و سخت‏گیرى بر تمامى معارضان اموى، از جمله خوارج و شیعه، به نهایت‏خود رسید. سیاست‏هاى خشن و سرکوبگر حجاج موجب شد تا برخى از شیعیان در پى یافتن گریزگاه به ایران روى آورند. سکونت و استقرار شیعیان قبیله اشعرى در قم پس از شکست قیام ابن اشعث گواهى بر این مدعاست.


سروستانی تشکیل حکومت شیعی اشعریان را سراغاز اتّفاقی مبارک دانست که سبب انتقال مواریث اهل بیت (ع) به نسل‌های بعدی گردید و افزود: «در سلسله دولت‌های شیعه، دولت‌شهر اشعریان توانست در چهار قالب: «تأسیس حوزة علمیة قم»، «تربیت نخبگان سیاسی و مذهبی»، «پدیدآوری آثار مکتوب و تبلیغ» و «نشر تشیّع» میراث امامیه را حفظ کند و به دولت‌ها و نسل‌های آتی انتقال دهد.»

محقّق حوزة مهدویت و امامت پس از بیان برخی مصائب رفته بر شیعیان و تحمّل رنج‌ها، تبعیدها، تبعیض‌ها و درد‌های فراوان، پایان این دوران تلخ را ظهور موفور السرور حضرت بقیّة‌الله (عج) دانست و افزود که هرچند آمد و شد دولت‌های شیعی و غیرشیعی وضعیت پیروان آل‌الله (ع) را تغییر می‌داد، امّا با این حال در تمامی این دوران، شیعیان آسایش و آرامش نداشتند و این امر همین‌گونه باقی می‌ماند تا زمان تشکیل دولت اهل بیت (ع). استاد سروستانی سخن خود را به کلام امام باقر (ع) مستند ساخت که فرمودند: «هر مردمی را دولتی است که منتظر آن هستند و دولت ما پایان روزگار آشکار می‌شود.»


سروستانی مستند به فرمودة امام صادق (ع)، علّت تأخّر دولت کریمة اهل بیت (ع) را چنین بیان کرد: «تا کسی نگوید اگر ما هم به حکومت می‌رسیدیم، به عدل رفتار می‌کردیم. پس از آن، برپاکننده حق و عدل قیام می‌کند.»


سروستانی به یادآوری قسم جلالة ابلیس لعین، دربارة کین‌ورزی و دشمنی با مخلصان و شیعیان آل‌الله (ع)، او را مترصّد یافتن فرصت برای از میدان به در کردن شیعیان و مسلمانان دانست و آخرالزّمان را زمان جولان او اعلام کرد.

سروستانی با اشاره به چندین و چند روایت دربارة وضعیت آخرالزّمانی مردم و بروز بحران‌ها، جنگ‌ها و بیماری‌ها و...، این وضعیت را ناشی از گناهان انباشته شده انسان‌ها دانست و این آیه را قرائت فرمود: «در دریا و خشکی به خاطر کار‌های بد مردم فساد ظاهر گشت تا خدا به این وسیله بعضی از آثار کار بد را به ایشان بچشاند.»


سروستانی با اشاره به اینکه راه برون‌رفت از ابتلائات آخرالزّمانی توبه و نو کردن عهد با امام عصر (عج) است، تبیین کرد:«در روایتی مهم، پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند:زمانی که در شما پنج خصلت ظاهر شود به پنج بلا گرفتار خواهید شد: وقتی رباخواری را پیشه خود ساختید به نقص اموال مبتلا می‏شوید؛ وقتی در میان شما زنا ظاهر شد به مرگ ناگهانی مبتلا می‏شوید؛ وقتی حاکمان ظلم کردند به مردن حیوانات مبتلا می‏شوید؛ وقتی ملّتی ظلم کردند، دولت و قدرت آن‌ها از دست می‏رود و دشمن بر آن‌ها مسلّط می‏شود.»


پس از این سروستانی به بیان چندین و چند روایت دربارة نشانه‌های ظهور و شرایط بحرانی آخرالزّمان پرداختند و مژده دادند که وضعیت نابسامان شیعیان با باران رحمتی از سوی حضرت دوست، ختم به خیر خواهد شد.

وی سخنان خود را با این روایت به پایان رساند: «.. آنگاه این جریانات با بیست و چهار باران پى در پى پایان پذیرد که زمین به وسیلة آن باران‌ها زنده گردد و برکاتش آشکار شود و پس از آن هر آفت و بیمارى از شیعیان حضرت مهدى (ع) و معتقدین به حق دور گردد.»


سروستانی، نو کردن عهد با امام زمان – ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- لازمة باریدن باران رحمت الهی دانست. چنانچه خود حضرت فرمودند: «اگر شیعیان ما (که خداوند توفیق طاعتشان دهد) در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، هم‌دل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تاخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می‌رسد و ما توقع انجام این کار‌ها را از آنان نداریم.»

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *