ابراهیم هادی
برنامه مسابقات دور برگشت لیگ برتر کشتی فرنگی در گروه الف و اسامی ناظران و داوران مشخص شد.
کد خبر: ۶۷۷۶۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
محمود خسرویوفا رئیس کمیته ملی پارالمپیک گفت: این نشان مرهون ایثارگری دوستان گمنام و شهیدانراه حق انقلاب اسلامی و امام شهیدان است.
کد خبر: ۵۶۱۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۳
همایش تخصصی آشنایی با اخلاق عملی شهید والامقام « ابراهیم هادی » در آستان مقدس شهدای گمنام «ولایت» برگزار میشود.
کد خبر: ۵۴۶۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۲
علیرغم اینکه شهید هادی پست دولتی داشت، اما هیچگاه در قید و بند فعالیت روزمره و کارمندی نبود و ترجیح میداد با حضور موثر در جامعه، به مردم کمک کند؛ خواه این کمک مادی باشد یا معنوی.
کد خبر: ۴۹۳۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۳
جانشین قرارگاه ثارالله سپاه با بیان اینکه «شهادت» لیاقت ابراهیم هادی بود، عنوان کرد: ابراهیم هادی انسانی شجاع، مخلص، متواضع، ورزشکار و مهمتر از همه «جوانمرد» بود.
کد خبر: ۴۹۳۵۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۳
من با بسیجیها نان و سیبزمینی خوردم. بگذار این غذاها را حیوانات بیابان بخورند.
کد خبر: ۴۳۹۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۲
این مورچهها هم مخلوقات خدا هستند. من اگه وقت داشتم یه مشت گندم براشون میریختم، نه اینکه با پام اونها رو له کنم.
کد خبر: ۴۳۹۷۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۱
قبلا وقتی ما میخواستیم شوخی کنیم یک نفر را دست میانداختیم و همه میخندیدیم. اما ابراهیم شوخی میکرد همه را به خنده وامیداشت اما کسی را مسخره نمیکرد.
کد خبر: ۴۳۹۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۰
ابراهیم، بعد از پانسمان زخم پا در منطقه دیگر مشغول فعالیت شد. این بشر انگار خستگی را نمیفهمید!
کد خبر: ۴۳۹۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۹
وقتی با نیروها به نزدیکی قله رسیدیم تک و تنها به سمت سنگرهای نوک قله حمله کردم تا آن بالا را پاکسازی کنم و فاتح قله باشم. اما با تعجب دیدم که دشمن در آنجا حضور ندارد! آنها قبل از آمدن من فرار کرده و یا کشته شده بودند. جنازهها روی زمین بود.
کد خبر: ۴۳۹۷۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۸
سرهنگ، این جوان من و شما رو میذاره روی کولش و میره بالای بازی دراز و برمی گرده! از زمانی که درگیلان غرب هستیم، برنامه ورزش تابستانی راه انداخته و من هم سعی میکنم توی برنامههای ورزشی این جوان شرکت کنم. خیلی کارش درسته.
کد خبر: ۴۳۹۷۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۷
پزشکان میگفتند که آب داخل ریه جذب بدن شده و از بین رفته! اما من میدانستم چه اتفاقی افتاده.
کد خبر: ۴۳۸۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
با ابراهیم خودمان را به همین محل رساندیم. ساعتی بعد عدهای از اهالی، با یک نفر آدم گنده لات به سمت مقر نیروهای ما آمدند تا یک دعوای حسابی راه بیاندازند. همین که آنها جلو آمدند ابراهیم به سمت آنها رفت و با صدای بلند داد زد: جهانشاه مخلصیم! جهانشاه هم یک سرو گردن از همه بلندتر بود جلو آمد و شروع کرد با ما دست و روبوس کردند.
کد خبر: ۴۳۸۷۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۵
وارد مسجد که شدیم، به خیال خودم یک نفر را جذب کردم، اما یک دفعه دیدم همه جلو میآیند و با این دوست من روبوسی میکنند و از جبهه خبر میگیرند.
کد خبر: ۴۳۸۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۴
وقتی تعجب مرا دید، دستمال سفیدی که تو دستش بود را بهم داد و گفت: این از طرف شهید هادی است.
کد خبر: ۴۳۸۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۳
آن شب کتاب را شروع کردم، با خاطرات این شهید خیلی گریه کردم. آخر شب بود که کتابم را بستم و زیر بالش گذاشتم، همینطور با این شهید درددل کردم تا خوابم برد
کد خبر: ۴۳۷۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
یک خودروی نیمسوخته از روزهای اول جنگ در نزدیک مواضع دشمن مانده بود. ابراهیم طرح عجیبی اجرا کرد. شبانه خودش را به این خودرو رساند و در داخلش مخفی شد.
کد خبر: ۴۳۷۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۱
ابراهیم گفت: «قربونت، برو ازش خواهش کن خاموشش کنه.» رفتم و به راننده گفتم: اگه امکان داره خاموشش کنید. راننده گفت: نمیشه، خوابم میبره، من عادت کردم و نمیتونم خاموش کنم.
کد خبر: ۴۳۷۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۳۱
اصغر وصالی نگاهی به سر و وضع ما کرد و گفت: آقا ابراهیم، خب صبح برمیگشتید. ابراهیم گفت: «امر فرمانده بود، اگر سنگ هم از آسمون میآمد ما برمیگشتیم.» اصغر سرش را از شرمندگی پایین انداخت و چیزی نگفت.
کد خبر: ۴۳۵۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
دو ساعت دیگه اذان صبح است. مردمی که برای نماز جماعت به مسجد میآیند، مجبور هستند برای عبور، من را بیدار کنند.
کد خبر: ۴۳۵۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۹