کاهش فزاینده اعتبار آمریکا و نقش واشنگتن در بی ثباتی جهان

3:15 - 18 مهر 1399
کد خبر: ۶۵۹۵۷۵
یک پایگاه تحلیلی ضمن بررسی مداخلات نظامی این کشور در سطح جهان می‎گوید مداخلات نظامی آمریکا در کشور‌های دیگر فقط بدتر و بدون بازده‌ تر شده است.

عملیات‌های نظامی آمریکا در کشور‌های دیگر به طور گسترده‌ای مبهم بوده است؛ عملیات‌های زیادی با هواپیما‌های بدون سرنشین و نیرو‌های عملیات ویژه آمریکا در کشور‌های دیگر انجام شده است.

به گزارش «امریکن کانسرویتیو»، باید با این واقعیت روبرو شد که آمریکا به یک کشور فوق مداخله گر و یک جانبه تبدیل شده است.

تخمین‌های سرویس تحقیقاتی کنگره آمریکا نشان می‌دهد که جنگ‌های آمریکا از سال ۲۰۰۱ تاکنون یک و نیم تریلیون دلار برای مالیات دهندگان آمریکایی هزینه داشته است؛ این در حالی است که نزدیک به ۷ هزار نفر از نیرو‌های نظامی این کشور کشته و بیش از ۵۳ هزار نفر مجروح شده اند.

همچنین از اعتبار آمریکا در سطح جهانی نیز کاسته شده است و اقدامات این کشور به طور فزاینده‌ای به عنوان تهدیدی بزرگ به همان اندازه توسط متحدان و دوستان دیرینه اش و همچنین توسط دشمنان دیده می‌شود.

طی سه سال گذشته ۵۰۰ پروژه مداخله نظامی توسط این کشور هدایت شده است.

در نظر بگیرید که آمریکا در مراحل اولیه تاسیس کشورش، دست به اشغال سرزمین‌های فعلی و کشتار و یا کنترل افراد درون آن زده بود.

تنها پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا به همان چیزی تبدیل شد که ما آن را به عنوان یک کشور مداخله گر به رسمیت می‌شناسیم، زیرا برای سلطه بر جهان با اتحاد جماهیر شوروی رقابت می‌کرد.

با این وجود هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، مداخلات ارتش آمریکا نه تنها کاهش نیافت، بلکه در واقع افزایش یافت.

این موضوع از سال ۲۰۰۱ به بعد نگران کننده‌تر بوده است؛ این بازه زمانی نشان می‌دهد که آمریکا مایل به تشدید مداخلات بوده و استفاده از زور را برای جنگ افزایش داده است.

آمریکا به طور فزاینده‌ای این مداخلات را در سرزمین‌های مستعد جنگ انجام داده است که دارای سیاست‌های شکسته و بی ثباتی بوده اند، غالباً شرایطی که ادعا می‌شود از ابتدا مداخله ضروری است.

در حالی که این مداخلات به طور مستمر به عنوان مأموریت‌های نظامی کوتاه مدت تصور می‌شود که برای حل یک بی ثباتی خاص طراحی شده است، اما تقریبا همیشه به جنگ‌ها و استقرار‌های بی پایان که در افغانستان و عراق دیده ایم، تبدیل می‌شود.

همانطور که «ایوان آرگوین توفت»، کارشناس علوم سیاسی مستند کرده است، روند‌های تجربی نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از قرن نوزدهم بیشترین تقابل‌ها را از دست داده اند و قرن بیستم چشمگیرترین کاهش پیروزی‌ها را نشان می‌دهد.

صرف نظر از اینکه چه کسی در ماه نوامبر ریاست جمهوری آمریکا را به دست می‌آورد، آمریکایی‌ها نیاز به یک سیاست خارجی منطقی‌تر دارند که متکی یا منحصر به زورگویی نباشد، زیرا این مداخلات نظامی هم هزینه بر بوده و هم تلفات انسانی را تحمیل می‌کنند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *