روایتی جذاب از خاطرات یک تعمیرکار ماشین در ۸ سال دفاع مقدس و جبهه
محبوبه معراجی پور در گفتوگو با پیرامون مضمون کتاب «عباس دست طلا» گفت: کتاب «عباس دست طلا» خاطرات عباس علی باقری را بیان میکند و نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیرکار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد که به همت انتشارات فاتحان منتشر شده است.
وی در همین راستا ادامه داد: کتاب «عباس دست طلا» رویدادهای هشت سال دفاع مقدس از دو ماه قبل آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را بیان کرده، در این کتاب علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی اش از دودلیهای خود برای حضور در جبهه گفته همچنین خاطرات زمانی را بیان کرده که تصمیم میگیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش بر میآید.
معراجی پور به بخشی از کتاب «عباس دست طلا» اشاره و ابراز کرد: در کتاب «عباس دست طلا» به اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال ۱۳۵۹ اشاره دارد که به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام آباد میشوند. محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر میشوند و عباس علی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده بود تعمیر میکنند.
این نویسنده در همین راستا ابراز کرد: توانایی و سرعت عباس علی باقری و دوستانش باعث شهرتشان میشود، پس از گذشت یک ماه ونیم از بازگشت آنها از جبهه باقری تصمیم میگیرد تیمی فنی و حرفهای را برای تعمیر خودروها به جبههها ببرد. یافتن این نیروهای ماهر و مجاب کردن آنها بخش مهمی از کتاب «عباس دست طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبههها و چرایی شرکت کردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان میکند.
وی در مورد بخشهای دیگر از کتاب «عباس دست طلا» بیان کرد: باقری در نهایت تیمی ۲۱ نفره را تشکیل میدهد تا به ستاد جنگی زیر نظر شهید دکتر مصطفی چمران بپیوندد، اما به دلیل ماجراهایی که در هنگام اعزام رخ میدهد، تنها ۹ نفر از تعمیرکاران باقی میمانند، افرادی حرفهای که نزدیک به ۱۴ ساعت در روز کار میکنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل میدهند.
این نویسنده کتاب جذابترین بخش کتاب «عباس دست طلا» را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: در کتاب «عباس دست طلا» در مورد دومین حضور باقری در بیستم دی ماه سال ۱۳۵۹ در پادگان ابوذر در سر پل ذهاب اشاره دارد که وی علاوه بر تعمیر خودرو، کشویی تفنگ ۱۰۶ میلی متری ضد تانک را هم تعمیر میکند، باقری در فاصله هر چند ماهی که به تهران میآید و بر میگردد، برای هر دوره از سفرش به جبهههای دفاع مقدس تیمی جدید و تازه نفس را میبرد.
وی به شیوه نگارش کتاب «عباس دست طلا» پرداخت و ابراز کرد: کتاب «عباس دست طلا» به سبک خاطره نگاری نوشته شده، ولی شبوه نگارش آن با زبانی ساده و جذاب است، خاطرات بدون هیچ دخل و تصرفی بیان شده و میتواند مخاطب را به خوبی جذب کند.
معراجی پور پیرامون دلیل نامگذاری کتاب «عباس دست طلا» خاطرنشان کرد: بخش دیگری از کتاب «عباس دست طلا» به ماجرای حضور خانواده باقری در اهواز و منطقه جنگی اختصاص دارد. فعالیتهای وی تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ادامه پیدا میکند و مهارت او در تعمیر خودروها باعث میشود تا به او لقب عباس دست طلا را بدهند.