«به هادس خوش آمدید» رمانی که از رویدادها در دل انقلاب سخن میگوید
- نام این رمان برگرفته از هادس، فرمانروای دنیای مردگان و زیر زمین در اساطیر یونان باستان است که پرسفونه، دختر زئوس خدای خدایان و دیمتر الهه حاصلخیزی را با خود به دنیای تاریکیها و زیر زمین میبرد تا با هم بر آن جا فرمانروایی کنند.
داستان این رمان درباره دختر جوانی به نام رودابه است. او در یک خانواده بزرگ و سرشناس کرمانی به نام شیخ خانی بزرگ شده، اما تصمیم میگیرد برای تحصیل و دور ماندن از محیط خانواده به تهران برود. زمان داستان در روزهای جنگ تحمیلی و دوران پس انقلاب اسلامی میگذرد و نیروهای عراق، تهران و مرکز شهر را مورد حمله موشکی قرار دادهاند. احسان نامزد رودابه و خانوادهاش به او اصرار میکنند که خوابگاه نماند و نزد یکی از دوستان خانوادیگیشان یوسف برود. آقا یوسف مردی میان سال و بازنشسته شرکت نفت است که خانوادهاش او را رها کردهاند و تنهایی زندگی میکند و بیشتر اوقاتش را با نوشیدن الکل و کشیدن سیگار پر میکند.
آقا یوسف و رودابه در ابتدا رابطه دوستانهی خوب و محبت آمیزی با هم آغاز میکنند، اما شباهت ظاهری رودابه به عمهاش زلیخا یادآور عشق نافرجام آقا یوسف به زلیخا و کینهاش از طایفه شیخ خانیها باعث میشود او در حالت مستی به رودابه تعرض کند. پس از این اتفاق دید رودابه نسبت به زندگی، خانواده و نامزدش احسان تغییر میکند و در تاریکی فرو میرود. تعصبات و مشکلات خانوادگی، حوادث پس از انقلاب، ناملایمت جنگ و... هر کدام دست به دست هم میدهند تا او را در میان چنگال خود له کنند. رودابه نماینده نسلی است که در بحبوحه دگرگونیهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی قدم به دنیا میگذارد، اما فرصت رشد و شکوفایی و زندگی کردن از او گرفته میشود و در تاریکیها فرو میرود.
بلقیس سلیمانی با چیره دستی و مهارت هرچه تمامتر این رمان را نگاشته است و داستان را به روش جریان سیال ذهن روایت میکند. لحن و گویش راوی تقریبا ثابت است و در چند جمله در پایان داستان تغییر میکند. راوی که دانای کل است با عقب و جلو رفتن در زمان به شناخت بیشتر قهرمان داستان و حال و هوای او کمک مینماید و شما را در غم قهرمان شریک و با خود همراه میکند تا قدم به قدم با او در حوادث داستان پیش بروید. از نظر مکان وقوع اتفاقات این رمان در تهران، خوزستان و کرمان میگذرد.
اگر به خواندن رمانهای ایرانی با مضامین اجتماعی و مسائل و مشکلات زنان که در دوران دفاع مقدس میگذرد علاقه دارید، مطالعه این کتاب را از دست ندهید.
با بلقیس سلیمانی بیشتر آشنا شویم:
این نویسنده پرکار، منتقد و پژوهشگر ادبی در سال ۱۳۴۲ در شهر کرمان متولد شد. او دانشآموخته رشته فلسفه است و بیش از ۸۰ مقاله در مطبوعات به نگارش درآورده و بعضی از داستانهای او به زبانهای مختلفی نیز ترجمه شدهاند. همچنین در محافل ادبی مانند جشنواره بینالمللی برنامههای رادیویی و جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی به عنوان داور حضور داشته است. سلیمانی همیشه در داستانهایش فلسفهی زندگی را به تصویر میکشد و درباره مردمان بومی مینویسد و بیشتر به مسائل اجتماعی زنان، دغدغهها و آسیبهای اجتماعی آنان میپردازد. به همین دلیل است که در بیشتر آثار او زنان شخصیت محوری هستند. سلیمانی معتقد است نوشتههایش بازتاب دانش، مشاهدات و تجربیات شخصی خودش هستند و همیشه سعی میکند درباره چیزهایی بنویسد که از آنها اطلاعات و شناخت دارد. او در برخی از آثار خود به مسائل و وقایع سیاسی و تاریخی دههی شصت میپردازد و گوشهای از اتفاقات و احوال آن دوران را به تصویر میکشد.
از داستانهای بلقیس سلیمانی میتوان به من از گورانیها میترسم، پسری که مرا دوست داشت، به هادس خوش آمدید، سگ سالی، بازی عروس و داماد، شب طاهره، بازی آخر بانو و... اشاره کرد. او در زمینه نویسندگی افتخاراتی نیز کسب کرده است که از جمله آنها میتوان به جایزه ادبی مهرگان، جایزه ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ و اعطای نشان درجه یک هنری در سال ۱۳۹۵ به ایشان اشاره کرد.
انتهای پیام/