رمان «ملودی سکوت» منتشر شد
- طبق اعلام ملودی شخصیت اصلی داستان دچار بیماری است که نمیتواند با دنیای بیرون ارتباط برقرار کند. از آنجا که نمیتواند راه برود و با دیگران صحبت کند امکان ارتباط گرفتن و نشان دادن تواناییهای خود را نیز ندارد.
البته او میداند تفاوتهایی با دیگران دارد، ولی قبول نمیکند که این تفاوت باعث شود او در مدارس کودکان استثنایی درس بخواند. تلاش میکند تا خود را به دیگران اثبات کند، ولی هر چه میکند به در بسته میخورد. تا اینکه با کمک پدر و مادر و خانم همسایه شان دستگاهی پیشرفته تهیه میکند که میتواند ذهن پیچیده ملودی را نمایش دهد و ارتباط او با دنیای بیرون را ممکن کند. تا جایی که ملودی در مسابقه هوش و اطلاعات عمومی بیناستانی مقام میآورد.
این رمان موفق به دریافت جایزه «ژوزت فرانک» از بنیاد کتاب کودک کالج بانک استریت شده و بهترین کتاب سال ۲۰۱۱ به انتخاب معلمان و دانشآموزان نیز هست.
در بخشی از رمان اینگونه میخوانیم:
اُلی، ماهی قرمز من، در تُنگی کوچک روی میز اتاقم زندگی میکرد. او تمام روز را درون تنگ شنا میکرد. فقط همین. مدام شنا میکرد. دلم برایش میسوخت.
یک روز که من سرگرم گوشدادن به موسیقی بودم و از تماشای شناکردن اُلی لذت میبردم، ناگهان بدون هیچ دلیلی به بیرون شیرجه زد و روی میز افتاد. نفسنفس میزد و بالا و پایین میپرید. مطمئنم از اینکه فهمید نمیتواند بیرون از آب نفس بکشد شگفتزده شده بود. چشمانش بیرون زده بود و آب ششهایش تکان میخورد.
نمیدانستم باید چهکار کنم. او بیرون از آب زنده نمیماند؛ بنابراین، داد و فریاد راه انداختم، اما خبری از مادرم نشد. هنوز داشتم جیغوداد میکردم که بالاخره مادرم از راه رسید. نگاهی به تنگ خالی و میز خیس و ماهی درحال مرگ انداخت و داد زد: «ملودی چیکار کردی؟ چرا تنگ آب رو خالی کردی؟ مگه نمیدونی ماهیها بدون آب زنده نمیمونن؟» معلوم است که میدانم. من که احمق نیستم. پس فکر میکرد برای چه این همه جیغوداد کردم.
بعد مادرم آمد و با اخم به من گفت: «ملودی ماهی قرمزت زنده نموند. نمیفهمم چرا این کار رو با اون ماهی قرمز بیچاره کردی؟ اون تو دنیای کوچیک خودش خوشحال بود.»
به نظر من زندگی اُلی، از زندگی من هم سختتر بود. این رمان در ۲۸۴صفحه و با قیمت ۴۳هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
انتهای پیام/