داستان تشکیل یگان موشکی ایران روی پله هفتم نشست

15:00 - 15 ارديبهشت 1400
کد خبر: ۷۲۲۲۳۴
خط مقدم؛ کتابی که به تشویق و حمایت‌های سردار شهید حسن طهرانی مقدم کار شده است.

-چاپ هفتم کتاب «خط مقدم» روایتی داستانی و مستند از میانه خط زندگی حسن طهرانی مقدم است که همزمان با ایام یوم الله روز قدس توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.

این اثر فاخر که تقدیر شده در هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس می‌باشد، به دور از تخیل و رویاپردازی‌های نویسندگی به نگارش درآمده و از مرداد سال ۶۳ تا دی سال ۶۵ را شامل می شود. مقطعی که اتفاقا پر از حادثه و موانع پیچیده است. پر از «نمی توانی‌ها» و «دیگر نمی شودها»، پر از جمله «اینجا دیگر آخر خط است.»


خط زندگی حسن طهرانی مقدم پر از حادثه است. پر از بالا پایین های ناگهانی و حساس. پر از موانع پیچیده. پر از سنگ‌هایی که جلوی راهش افتاده و موانعی که جلوی پایش سبز شده؛ اما همه را گذرانده. هیچ وقت نایستاده و توقف نکرده است.

داستان تشکیل یگان موشکی ایران روی پله هفتم نشست

هیچ وقت «شیبَش» منفی نشده و هیچ وقت برای بالارفتن بر روی خط‌های دیگر سوار نشده. همین‌ها بوده که خدا هم انگار به خط زندگی‌اش برکت داده. هرچه به انتها نزدیک‌تر شده تابع زندگی‌اش نمایی‌تر شده و آخر خطش مثل موشک اوج گرفته و بالا رفته. آن قدر بالا که بیشتر خط‌ها به گَردش نمی‌رسند. خط‌هایی که مثل زندگی‌های ما درگیر «محور افقی» شده‌اند و با «محور عمودی» قهراند.

این کتاب برشی است مستند از میانه خط زندگی حسن طهرانی مقدم به دور از تخیل و رویاپردازی‌های نویسندگی.
اولین گام‌های پژوهشی این اثر، پیش از انتشار در سال ۱۳۸۴ و با تشویق و حمایت‌های سردار شهید حسن طهرانی مقدم بوده است. آن زمان هدف جمع آوری خاطرات و مستندات دوران دفاع موشکی بود.

سردار طهرانی مقدم در مصاحبه، بیش از آن که از خود بگویند از یاران شهیدشان گفته بودند و علاقه‌مند بودند که زحمات رزمندگان گمنام یگان‌موشکی در تاریخ ثبت و ضبط شود و تاکید می‌کردند که این شهدا را برای مردم الگو کنید.

برای نگارش این کتاب با بیش از ۵۰ نفر مصاحبه‌های عمیق و مفصلی صورت گرفته که در مواردی برای تکمیل و رفع تناقضات و ابهامات، مصاحبه با برخی افراد بیش از ۲۰ بار تکرار شده است.

برشی از کتاب:
در این دو سال و اندی که سنگ بنای توپخانه را گذاشته بود، تلاش کرده بود تا توپخانه بتواند گوشه‌ای از بار جنگ را به دوش بکشد. حالا که گوشه‌ای از بار جنگ به دوش آن بود نمی‌توانست نسبت به ادامه کارش بی‌تفاوت باشد. اگر می‌خواست در مدتی که نیست کار توپخانه لنگ نشود، هرطور شده نباید شفیع‌زاده را از آن جدا می‌کرد.
- حاجی‌زاده چه طوره؟
- کدوم حاجی‌زاده؟
- امیر. رئیس ستادمون رو می‌گم.
آقارحیم کمی فکر کرد و گفت:
- آره می‌شناسمش. به نظر پسر خوبیه. ان شاءالله که از پسش بربیاد. کار سختیه که باید کاملا محرمانه انجام بشه.
آقا رحیم ادامه داد:
- راستی به نظرت اسم گروه چی باشه؟
حسن‌آقا همین‌طور که فکر می‌کرد، گفت:
- هرچی شمابگین، آقارحیم.
هم زمان آقا رحیم هم شروع کرد به فکر کردن. چند اسم را روی کاغذی که جلویش بود نوشت و خط زد. عاقبت انگار یکی توجهش را جلب کرد.
- «حدید» خوبه؟
- آره. به نظرم خوبه.
- پس همین جا تشکیل «گروه حدید توپخانه سپاه» رو اعلام می‌کنم.

چاپ هفتم کتاب خط مقدم؛ روایتی مستند از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید طهرانی مقدم به کوشش فائضه غفار حدادی در قطع رقعی و ۵۲۸ صفحه هم زمان با یوم الله روز قدس توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
شهیدکاظمی (https://nashreshahidkazemi.ir/) و یا سایت manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *