«صف فولادی»؛ ناگفتههایی از زندگی پر فراز و نشیب شهید حسین شکوری
سمانه خاکبازان در گفتوگو با پیرامون کتاب «صف فولادی» گفت: کتاب «صف فولادی» روایتی از زندگی شهید حسین شکوری است، این شهید بزرگوار یکی از نخبههای حوزه اطلاعات سپاه محسوب میشد که در منطقه خرمشهر و بر اثر پاتک دشمن از ناحیه سر به شهادت رسید.
وی در همین راستا ادامه داد: شهید حسین شکوری یکی از مبارزان قبل و یکی از فعالین پس از انقلاب اسلامی ایران در عرصه سپاه بود وی قبل از انقلاب اسلامی عضو گروهی با عنوان صف شد که افرادی همچون شهید بروجردی و چهار نفر دیگر از دوستانش در آن حضور داشتند، گروه صف قبل از انقلاب اسلامی با دو عملیات ویژه تلاش کرد تا مستشاران آمریکایی را از ایران دور کند و در عملیات انفجار اتوبوس حامل مستشاران آمریکایی نیز توانست تعداد زیادی از آنان را از بین ببرد، اما خود که یکی از فعالان و طراحان این عملیات بود در راستای این عملیات از ناحیه پا و چشم دچار صدمه شد که البته با مداوای گوناگون سلامتی خود را به دست آورد، در حقیقت باید گفت که وی قبل از انقلاب اسلامی به عنوان یک تئوریسین به مبارزه با رژیم طاغوت پرداخته بود.
خاکبازان به بخشهایی از کتاب «صف فولادی» اشاره و ابراز کرد: در یکی از فصلهای کتاب «صف فولادی» به حضور شهید شکوری در زمان ورود «امام خمینی (ره)» اشاره شده است، فعالیتهای وی در دوران انقلاب و نقش او در پیروزی انقلاب اسلامی سبب شد که این شهید بزرگوار بتواند به واسطه شهید بروجردی به عنوان یکی از محافظان «امام خمینی (ره)» در هنگام حضور ایشان در فرودگاه همچنین در مدرسه رفاه شناخته شود، در همان زمان به عنوان مسئول توزیع اسلحه در بین محافظین رهبر کبیر انقلاب اسلامی جهت محافظت از ایشان منصوب شد.
وی در همین راستا بیان کرد: شهید حسین شکوری که یکی از موسسین سپاه محسوب میشود در ادامه نیز در بخش اطلاعات سپاه اقدام به فعالیت کرد، اما از آنجایی که در ابتدای انقلاب اسلامی فعالیتهای کمونیستی در شرکتها و کارخانههای بزرگ شکل و جریان خاصی به خود گرفته بود لذا این شهید بزرگوار برای ساماندهی و آرام کردن شرایط به کارخانههای متعدد میرفت و در آنجا پس از گفتوگو با عوامل کارخانهها و شناسایی نفوذیان و یا فتنهگران میپرداخت، وی در حقیقت به عنوان یکی از نخبههای اطلاعات سپاه شناخته میشد همین سمت باعث شد که به این شهید بزرگوار اجازه حضور در جبهه را ندهند.
نویسنده کتاب «سفیر ثامن» به بخش دیگری از کتاب «صف فولادی» اشاره و ابراز کرد: در یکی از بخشهای کتاب «صف فولادی» به نحوه حضور شهید شکوری در جبهه اشاره شده است شهید شکوری پس از تلاش فراوان برای اینکه بتواند در جبهه حضور یابد توانست موافقت سپاه را برای چهل روز بگیرد او توانست مسئولان سپاه را راضی کند که بتواند در عملیات آزادسازی خرمشهر شرکت نماید، اما حضورش در عملیات بیت المقدس با شرایطی خاصی روبرو شد، او تلاش داشت تا در طی برنامهریزیهای متعدد بتواند شرایطی را فراهم کند تا شهر خرمشهر بار دیگر به آغوش وطن بازگردد، اما هنگامی که ۱۶ روز از حضورش در منطقه خط مقدم میگذشت یک شب بر اثر پاتک دشمن از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفته و به شهادت رسید.
خاکبازان در مورد شیوه نگارش کتاب «صف فولادی» خاطرنشان کرد: کتاب «صف فولادی» کاملا به شیوه داستانی نوشته شده است البته در فصلهای ابتدایی تا حدودی به زمان کودکی شهید پرداخت شده، اما در حقیقت عمدهترین و مهمترین بخشهای کتاب متعلق به زمانی است که به وقایع انفجار در کاباره خوانسالار و شهادت یکی از نزدیکترین دوستانش این شهید بزرگوار باز میگردد، این شهید بزرگوار پس از این عملیاتها دو سال زندانی و مورد شکنجههای گوناگون ساواک قرار گرفت این روند او را به مردی آبدیده و مقاوم تبدیل کرد لذا من نام کتاب را از همین ایستادگی و مقاومتش که همانند فولاد بود گرفتم و نام کتاب را «صف فولادی» گذاشتم باید تاکید کنم این شهید بزرگوار پس از این اتفاقات، شهید شکوری در مبارزات انقلابی به آزادسازی بخشهایی مثل رادیو و تلویزیون از نظام شاهنشاهی مبادرت کرد سپس در تیم حفاظتی «امام خمینی (ره)» شرکت و در نهایت با حضور در جبهه به شهادت رسید.