«از مشهد تا کاخ صدام» روایتی از آزاده جانباز «محمود رعیت نژاد»
سعیده زراعتکار در گفتوگو با پیرامون مضمون کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» گفت: کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» خاطرات شفاهی آزاده ایرانی محمود رعیت نژاد است، او یکی از ۲۳ نفر رزمنده نوجوانی است که ماجرای اسارتشان در سال ۶۱ رسانهای شد.
وی در همین راستا ادامه داد: در شرایطی که صدام دیکتاتور عراق تلاش داشت تا از دیدار با ۲۳ اسیر نوجوان که میانگین سنی آنان حدود ۱۴ سال محسوب بود، بهرهبرداری تبلیغاتی به نفع خود کند و با دادن وعده آزادی آنها بتواند به منافع و مقاصد شوم خود دست یابد این نوجوانان هوشمندانه دست به اعتصاب غذا زدند تا دشمن نتواند مقاصد شوم خود را اجرای کند.
زراعتکار پیرامون کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» بیان کرد: کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» ناگفتههایی از جنگ را در بر دارد که برای مخاطب بسیار جذاب است، علاوه بر رویدادهایی که در کاخ صدام گذشت سایر اتفاقات و رویدادهایی که در زمان اسارت بر اسیران گذشته بسیار خواندنی و جذاب است.
نویسنده کتاب «بانوی قرن» علت نگارش کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» را مطرح و ابراز کرد: من وکیل دادگستری هستم زمان پیگیری پرونده یکی از مراجعه کنندگان متوجه شدم او یکی از آن ۲۳ نفری است که صدام قصد داشت در جهت منافع خود از آنان بهره برداری کند، در بین دیدارها محمود رعیت نژاد اشارهای به خاطراتش داشت که برایم بسیار جذاب بود لذا پیشنهاد دادم تا کتابی پیرامون وی و اتفاقاتی که در دوران اسارت برایش روی داده بنویسم و او از این کار استقبال کرد.
وی به یکی از بخشهای جذاب کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» اشاره و ابراز کرد: بی شک جذابترین بخش کتاب زمانیست که محمود رعیت نژاد همراه با ۲۲ نفر دیگر از اسرای نوجوان وارد کاخ صدام شدند، آنان هنگامی که متوجه شدند صدام قصد دارد از آنان به عنوان حربهای برای رسیدن به مقاصد شومش استفاده کند راه را بر وی بستند، آنان با اعتصاب غذایی که کردند بین اسارت و آزاد شدن اسارت را انتخاب کردند تا مبادا دشمن بتواند از آنان سوء استفاده کند.
زراعتکار بخش جذاب دیگر کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» را بیان و اظهار کرد: وجود اسرا در زندانهای رژیم بعث باعث شده بود اتفاقات گوناگونی رخ دهد، محمود رعیت نژاد بر اثر شکنجهها و ضربههایی که بر سرش خورده بود حافظهاش با مشکل مواجه و بسیار ضعیف شده بود به حدی که هنگامی که از آسایشگاه بیرون میآمد حتی شماره آسایشگاه را نمیتوانست به یاد بیاورد اما هنگامی که اقدام به حفظ قرآن کریم کرد کم کم و به آهستگی توانست بر این مشکل فائق بیاید او توانست پس از مدتی به حافظ قرآن کریم بدل شود، او از سورههای کوچک کار خود را آغاز کرد و گاهی برای حفظ آنها به تعداد دانههای تسبیح سورهها را تکرار میکرد همین امر کمک کرد تا او حافظه بسیار قوی پیدا کند.
زراعتکار در مورد دشواریها زمان اسارت محمود رعیت نژاد اظهار کرد: رژیم بعث به اسرای ایرانی حتی اجازه خواندن قرآن کریم را نمیداد. لذا در آن اردگاه تنها دو کتاب قرآن کریم موجود بود که آن هم به صورت پنهانی بین اسرا دست به دست میشد، اما با وجود تمام این سختیها بیشتر اسرا توانستند به حافظان قرآن بدل شوند.
وی به شخصیت جذاب و محمود رعیت نژاد اشاره و ابراز کرد: محمود رعیت نژاد شخصیتی ویژه و خواست داشت علی رغم سواد کمش که مربوط به قبل از اسارتش میشد توانسته بود تسلط فراوانی بر روی زبانهای انگلیسی و عربی پیدا کند همچنین اطلاعاتش در حوزه سیاسی و پیشبینیهای رخدادهای این حوزه نیز قابل توجه بود.
نویسنده کتاب «هفت شاخ» چگونگی انتخاب نام کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» اشاره و ابراز کرد: هنگامی که در دو سال اول به نوشتن کتاب میپرداختند قصد داشتم تا نام آن را «موکل من» بگذارم، زیرا محموده رعیت نژاد در ابتدا و در قالب یک موکل پیش من آمد، اما بعد از گذشت این دو سال تصمیم گرفتم تا نام را تغییر دهم و اسمی بر روی کتاب بگذارم که ارتباطی معناداری بین متن و داستان برقرار کند از سوی دیگر از آنجا که مادربزرگش خدیجه طلعت به رعیت نژاد تاکید کرده بود به جنگ برو تا وقتی صدام را نکشتی بازنگرد و بعد از ۲۳ روزمحمود رعیت نژاد سر از کاخ صدام درآورد در حالی که به عنوان یک اسیر در آنجا حضور داشت تصمیم گرفتم تا نام کتاب را «از مشهد تا کاخ صدام» بگذارم.
زراعتکار به شیوه نگارش کتاب اشاره و تصریح کرد: کتاب به صورت داستانی نوشته شده است، زیرا من علاقه وافری به نوشتن رمان داشتم و تلاش کردم تا با نوشتن روایت زندگی محمود رعیت نژاد کتابی جذاب و ارزشمند را به مخاطبان ارائه کنم لذا ۲۰۰ ساعت مصاحبه و سه سال کار ما حصل کتابی با عنوان «از مشهد تا کاخ صدام» شد، این کتاب درسال ۹۷ کتاب سال جشنواره بین المللی ایثار و شهادت شناخته شد.
وی به بازخوردهای مخاطبان کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» اشاره و ابراز کرد: بازخوردهایی که از مخاطبین کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» دریافت کردم نیز برایم جذاب بود، زیرا همه آنان از هویت وقایع و اتفاقاتی که در کتاب بیان شده سخن میگفتند در عین حال خودم هم هنگامی که به نوشتن کتاب میپرداختم دوست داشتم همچنان خاطراتی جدید و جذابتر را بنویسم و کتاب به پایان نرسد.
زراعتکار به پیام کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» اشاره و خاطرنشان کرد: خاطرات جانبازان و اسرا سراسر پیام و درس در مورد سبک زندگی است خواندن خاطرات زندگی افرادی که از آزادی خود گذشتند برای اینکه بتوانند کشور خود را سربلند قرار دهند بسیار جذاب است زیرکی و هوشمندی بیست و سه نفری که در مقابل تبلیغاتی صدام به اعتصاب غذا دست زدند نیز در جای خود تامل بر انگیز است در پایان هر فصل مخاطب خود پیامی ارزنده دریافت میکنند. قابل توجه و خواندنی است.