چند نکته پیرامون سیره اخلاقی و حمایت حضرت «ابوطالب (ع)» از خاتمالانبیاء
حسن طاهری در گفتوگو با پیرامون سبک زندگی حضرت «ابوطالب(ع)» گفت: حضرت «ابوطالب(ع)» یکی از اولین افرادی بود که رسالت «پیامبراکرم (ص)» را پذیرفت و به اسلام ایمان آورد. ایشان یاور همیشگی «خاتم النببین(ص)» بودند تا اینکه در ۲۶ ماه رجب سال دهم بعثت یعنی سه سال قبل از هجرت «پیامبراکرم(ص)» از مکه به مدینه، در سن هشتاد سالگی از دنیا رفتند.
«حضرت ابوطالب(ع)» یاور همیشگی «خاتم النببین(ص)» بودند
وی به پشتیبانیها و همراهی حضرت «ابوطالب (ع)» با «پیامبر اکرم(ص)» اشاره و بیان کرد: حمایت حضرت «ابوطالب (ع)» از «پیامبر اکرم(ص)» تنها به زمان رسالت «خاتم النبیین(ص)» محدود نمیشود بلکه ایشان از همان دوران کودکی حامی بزرگ «پیامبر اکرم(ص) بودند، بر طبق روایات تاریخی هنگامی حضرت «ابوطالب(ع)» برای تجارت به شام رفته و حضرت «محمد (ص)» را هم با خودش برده بودند، یک راهب نصرانی به نام بحیرا، حضرت «محمد (ص)» را دید و بعد از گفتگو با او به ابوطالب مژده داد که برادرزادهاش همان کسی است که در کتاب انجیل و تورات مژده آمدنش داده شده و آخرین پیغمبر خدا اوست، این ماجرا میزان حمایت و پشتیبانی ابوطالب از برادرزادهاش را بیشتر کرد و این حمایتها تا پایان عمر او ادامه داشت.
***سیره اخلاقی حضرت «ابوطالب (ع)»
وی به سیره اخلاقی حضرت «ابوطالب (ع)» اشاره و ابراز کرد: حضرت «ابوطالب (ع)» اگرچه تنگدست بودند، اما همیشه انسانی سخاوتمند و با درایت محسوب میشدند، ایشان نفوذ بسیاری در بین مردم داشتند و همه ایشان را به عنوان یک فرد دانا و عادل میشناختند به همین دلیل اگر اختلاف و مشاجرهای میان آنها ایجاد میشد برای قضاوت و یا راهنمایی به ایشان مراجعه میکردند و از ایشان کمک میخواستند. حضرت «ابوطالب (ع)» هم در حین تمام قضاوتها همیشه عادلانه رفتار میکردند و مراقب بودند تا حقی ضایع نشود. ایشان حتی شاعری توانمند بودند، صداقت و راست کرداری حضرت «ابوطالب (ع)» ایشان را از سایر افراد مکه مجزا میکرد.
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا ادامه داد: در کتاب «منابع فقه شیعه» آمده است که «امام باقر (ع)» در وصف حضرت «ابوطالب (ع)» فرمودند: «ابوطالب برای رسول خدا صلیالله علیه و آله در روز هفتم تولد آن حضرت عقیقه کرد و آل ابیطالب را دعوت کرد. آنها گفتند: این چیست؟ ابوطالب گفت: این عقیقه احمد است. گفتند: برای چه او را احمد نامیدی؟ گفت: او را احمد نامیدم، چون آسمانیان و زمینیان او را میستایند.»
***غم فراوان «پیامبر اکرم (ص)» پس از درگذشت حضرت «ابوطالب (ع)»
طاهری به وفات حضرت «ابوطالب (ع)» اشاره و بیان کرد: با وفات حضرت «ابوطالب (ع)»، «پیامبر اکرم (ص)» دچار غم فراوانی شدند، زیرا یکی از مهمترین پشتیبانان خود را از دست داده بودند این در حالی بود که تعداد مسلمانان تنها پنجاه نفر بودند، در این شرایط «پیامبر اکرم (ص)» حامی و مدافع فداکار خود و اسلام را از دست دادند. در کتابهای تاریخ بیان شده است: «کفار قریش پس از وفات حضرت «ابوطالب (ع)» تند خوتر شده و حقیقت وجودی خود را به نمایش گذاشتند، با درگذشت حضرت «خدیجه کبری (س)» چند روز بعد از حضرت «ابوطالب (ع)» مصیبتها بیشتر به نظر میرسید، با وفات یافتن حضرت «ابوطالب (ع)»، «پیامبراکرم (ص)» در تشییع پیکر عموی بزرگوارشان شرکت کردند و به سبک مسلمانان این پیکر مطهر را غسل و کفن کردند، «امام صادق (ع)»نیز همواره جایگاه حضرت «ابوطالب (ع)» را یاد آوری میکردند ایشان در سالیان بعد به برخی از افراد سفارش میکردند که از جانب ابوطالب طواف و نماز در خانه خدا را به جای بیاورند.
وی مدیرت و تدبیر حضرت «ابوطالب (ع)» را مورد بررسی قرار داد و اظهارکرد: زمانی که «پیامبراکرم (ص)» تبلیغ دین اسلام را از طایفه خود آغاز کرد دوگانگی در بین قبیله رواج پیدا کرد و حضرت «ابوطالب (ع)» در این شرایط وحی را میپذیرد، اما برای اینکه دودستگی و یا کار به جناح ایجاد شدن در قبیله نرسد رویکرد ویژه را در دستور کار قرار دادند همین فعالیت سبب جذب اکثریت مردم به دین مبین اسلام شد و لذا برخیها تصور میکردند ایشان ایمان نداشتند.
***رویکرد و سبک زندگی حضرت «ابوطالب (ع)»
طاهری به رویکرد و سبک زندگی حضرت «ابوطالب (ع)» اشاره و خاطرنشان کرد: روایتهای فراوانی پیرامون حضرت «ابوطالب (ع)» بیان شده که یکی از معروفترین آنها در کتاب «بحارالانوار» نوشته شده در این روایت آمده است «امام جعفر صادق (ع)» فرموده اند: یک روز «امیرالمؤمنین (ع)» در مسجد نشسته بود و مردم در اطراف ایشان جمع شده بودند. یک نفر از بین جمعیت بلند شد و گفت: ای «امیرالمؤمنین (ع)» چطور میشود که تو در جایگاه و مقام بسیار والایی در پیشگاه خداوند متعال هستی، اما پدرت در آتش و عذاب است؟» امام «علی (ع)» هم در پاسخ فرمودند: «خدا زبان تو را ببرد، قسم به خدایی که حضرت «محمد (ص)» را به پیامبری برگزید، اگر پدرم تمام گناهان مردم گناهکار روزی زمین را شفاعت کند، خدا شفاعت او را قبول میکند. مگر ممکن است که پدرم در آتش و عذاب باشد در حالی که فرزند او تقسیمکننده بهشت و جهنم باشد؟! قسم به خدایی که حضرت «محمد (ص)» را به پیامبری مبعوث فرمود، شکی نیست که پدرم در روز قیامت تمام انوار مخلوقات را خاموش و بیاثر میکند، جز چند نور: نور حضرت «محمد (ص)» و نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه فرزند از اولاد حسین. چراکه نور پدرم، ابوطالب، از نور ماست و خداوند آن را دو هزار سال قبل از آفرینش آدم آفریده است.»