کَمَر هالیوود را چند یوتیوبر شکستهاند!/ هوادار سمی کیست؟
تا پنج سال پیش، تنها راه اطلاع مخاطبان سینمای جهان از کیفیت یک محصول، مراجعه به نقدهای رسانههای جریان اصلی بود و امتیازات کاربران به این آثار نیز در وبسایتهای IMDB ، Rotten tomatoes و Meta critic دیده میشد.
تا پیش از سال ۲۰۱۶، در اغلب موارد رسانههای سینمایی آمریکایی در رابطه با نقد منصفانه محصولات هنری قابل اعتماد بودند. اگر محصول پرهزینهای با توجه به معیارهای پذیرفتهشده برای سنجش کیفیت، ضعیف بود، رسانههایی مانند ورایتی، نیویورکتایمز و هالیوود ریپورتر بدون تعارف نقد خود را مینوشتند. اما ظهور جنبش Anti-woke (ضدچپگرایی) بهعنوان دشمن ردیف اول رسانههای جریان اصلی، معیارهای نقدنویسی را برای همیشه تغییر داد.
مسئله فقط خیزش جنبشهای ضد-جریان-اصلی نبود، بلکه Anti-woke و ضدچپگرایی، نماد طرز فکر و هویتی بود که هالیوود و متولیانش به هر قیمتی که میشد، باید به آن به نبرد میرفتند. از سویی دیگر، مواضع سیاسی دنیای سرگرمی، با سرعت بیشتری به سوی چپگرایی و سلحشوری حقوق اجتماعی میرفت؛ از ۲۰۱۶ به بعد، تعداد محصولاتی که به ترویج انحرافات جنسی، فمینیسم، مَرد ستیزی و تغییرات اقلیمی میپرداختند، چند برابر شد و کار به جایی رسید که تولیدکنندگان محصولات جریان اصلی، نژاد و جنسیت کاراکترهای محبوب را نیز تغییر داده و میدهند.
در دولت اول ترامپ، ایلان ماسک هنوز رئیس توییتر نشده بود و بر انتقادات مخاطبان از محصولات هالیوود در این شبکه اجتماعی، محدودیت اعمال میشد. یکی دیگر از راهکارهای مخاطبان برای نشان دادن گلایه و انتقاد از محصولات هالیوودی، نوشتن کامنتهای تند و دیسلایک کردن تیزرهای این محصولات در یوتیوب بود.
یوتیوب و مالک آن گوگل بهعنوان بازوی اصلی پیشبرد اهداف لیبرالیسم در فضای اینترنت، با سه سیاست جدید مبنی بر اخراج یا محدودیت اینفلوئنسرهای ناهمسو با روایت جریان اصلی، فیلتر کردن کامنتها و حذف تعداد دیسلایکهای یک ویدیو، رفاقت خود را با دموکراتها در هالیوود و وال استریت علنی کرد. با این حال هنوز جنبش نبرد با روایت رسانههای هالیوودی شکل نگرفته بود.
خیزش اینفلوئنسرهای مستقل حوزه نقد محصولات فرهنگی در یوتیوب و توییتر
جالب است که تا پنج سال پیش، رسانههای هالیوودی علت شکست محصولات پرخرج در گیشه را ضعف فیلمنامه، کارگردان، بازیگران، جلوههای ویژه و حواشی پشت صحنه میانداختند. اما از ۲۰۱۷ به بعد، متهم ردیف اول به زعم این رسانهها، اینفلوئنسرهای زنستیز، همجنسگرا ستیز و نژادپرست هستند!
اگر امروز فیلمی نظیر «ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت» Indiana Jones and the Dial of Destiny در گیشه شکست سختی میخورد و ضرری چندصد میلیون دلاری را روی دستان کمپانی دیزنی میگذارد، ایراد اصلی بر گردن عوامل فیلم نیست، بلکه هواداران سمی (Toxic fans) مقصرند.
به زعم رسانههای جریان اصلی، هواداران سمی، به کسانی اطلاق میشود که به هرگونه تمرد و تغییر منبع اصلی محصولات سرگرمی، واکنش منفی نشان میدهند. برای نمونه، این افراد به یوتیوب رفته و تیزرها را دیسلایک میکنند، یا ضد یک محصول هالیوودی، محتوایی را ساخته و در یوتیوب میگذارند.
البته علت واکنش منفی هواداران دو آتشه محصولات سرگرمی، صرفا هر تغییر، نیست. هواداران بتمن، با تغییراتی که کریستوفر نولان در دنیای DC داده بود، مشکلی نداشتند. چون نولان، پلتفرم سیاسی لیبرالها در دنیای واقعی را در دنیای خیالی سینما، پیاده نکرده بود؛ او مردهای فیلم خود را اخته و بیخاصیت نکرده بود؛ او طرف جناحی را در دعواهای فرهنگی در جامعه آمریکا نگرفته بود. هواداران دوآتشه هنگامیکه حس میکنند بازیچه شستوشوی مغزی صنعت سرگرمی قرار گرفتهاند، واکنش منفی نشان میدهند.
با اینکه گیمرهای ضد چپگرایی، سالها پیش از ۲۰۱۶ در شبکههای اجتماعی فعالیت میکردند و اینفلوئنسرهای سیاسی ضدسیستم نیز در یوتیوب و پلتفرمهای دیگر حضور پررنگی داشتند، اما کسی که ضد روایت رسانههای هالیوودی حرفی بزند، وجود نداشت.
از اواسط ۲۰۱۷ به بعد، یک فعال یوتیوب به نام نردراتیک Nerdrotic، کانال یوتیوب خود را با هدف نقد محصولات هالیوودی آغاز کرد. گَری بیکلِر خالق این کانال، مالک یک فروشگاه کامیک بوک در شهر سن فرنسیسکو بود و به اصطلاح یک خوره فیلم است. بیکلر پس از تعطیل کردن فروشگاه، فعالیت خود را در یوتیوب با موشکافی فصل هفتم «بازی و تاج و تخت» Game of thrones آغاز کرد. پس از مدتی بهقدری پلتفرم نردراتیک بزرگ شد که اشخاص دیگری که افکار مشابه با او داشتند نظیر کرتیکال درینکر Critical drinker، کوارترینگ Quartering و رایان کینل Ryan kinel نیز وارد میدان شدند.
نردراتیک و کوارترینگ به مهمانان ثابت برنامه «بدون سانسور با پیرز مورگان» در موضوعات مرتبط با دنیای سرگرمی تبدیل شدهاند.
شاید یکی از بزرگترین صدمات ناخواسته تعطیلات اجباری کرونا و حبس مخاطبان سینما در خانهها، رویآوردن مردم به شنیدن حرفی خلاف روایت جریان اصلی رسانهها و هالیوود بود. مخاطبان عاقل و بالغ سینما، متوجه پررنگ شدن مواضع سیاسی لیبرالها در دنیای سرگرمی بودند، اما احتمالا نمیدانستند که دَهها میلیون نفر نیز با آنان همعقیدهاند. در این اوضاع اینفلوئنسرهایی نظیر نردراتیک و کریتیکال درینکر، دقیقا حرف دِل این گروه از مخاطبان پروپا قرص محصولات هالیوودی را میزدند و روز به روز پلتفرم این چند نفر بزرگتر میشد.
افزایش چند صد هزار نفری مخاطبان این یوتیوبرها، مستقیما میزان دیده شدن و یا نشدن محصولات سینمایی و تلویزیونی را تحت الشعاع قرار داد. علاوه بر تاثیر این چند اینفلوئنسر در باکس آفیس و آمار بینندگان تلویزیونی، مخاطبان رسانههای خبری/تحلیلی هالیوود نیز با کاهش چشمگیری روبرو شدند. بخش اعظمی از هواداران آثار هالیوودی، دیگر نیازی به امثال هالیوود ریپورتر و ددلاین نداشتند.
در این اوضاع، رسانههای جریان اصلی و متولیان هالیوود، با برچسبگذاری روی این گروه از یوتیوبرها و مخاطبان آنها، سعی میکند آنها را افرادی افراطی، زنستیز، نژادپرست و همجنسگرا ستیز جلوه دهند.
حرف حساب اینفلوئنسرهای ضدچپگرایی درباره محصولات هالیوودی چیست؟
کمپانیهای هالیوودی بهخوبی میدانند که مشتری پروپا قرص فیلمها و سریالهای ژانرهای ابرقهرمانی، اکشن و ماجراجویی، چه سلیقهای داشته و چه محصولی را میخواهند؛ با این حال در ۸ سال اخیر تصمیم گرفتند که مخاطب اصلی را از خود رانده و یا آنها را شستوشوی مغزی دهند. در مواردی هم بهدنبال جذب مشتریان جدید هستند. گزارشات متعدد درباره گیشه آمریکا نشان میدهد که هالیوود با سیاستهایی که در این چند سال اتخاذ کرده است، مشتری جدیدی را بهدست نیاورده و دهها میلیون نفر را از دست داده است. شاید جلب رضایت سازمان گلاد و پُر سروصداترین چپگراها در رسانهها، در اولویت بوده و بههمین علت، اعتماد میان مخاطبان با متولیان دنیای سرگرمی از بین رفته است.
هالیوود میداند که اگر «تاپ گان: موریک» Top Gun Maverick (علیرغم المانهای تنوع نژادی و جنسیتی) بسازد، در گیشه موفق میشود؛ چون تام کروز بهعنوان قهرمان اصلی را با یک زن رنگینپوست، جایگزین نکردند؛ اما اگر «مارولها» The Marvels و «ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت» بسازند، جلب رضایت فمینیستها را با چندصد میلیون دلار ضرر، تهاتر کردهاند!
جدیدترین نمونه سینمایی از ضربه یوتیوبرها به یک فیلم پرهزینه را در «جوکر ۲» دیدیم؛ سریال «حلقههای قدرت» Rings of power بهعنوان پرهزینهترین مجموعه تلویزیونی در تاریخ، مورد انتقاد تند نردراتیک و کریتیکال درینکر قرار گرفت. برای درک قدرت یوتیوبرها، کافی است به نسبت دیسلایکها( عدم علاقه) به لایکهای(علاقه) زیر تیزرهای این سریال توجه شود. در برخی از موارد با نسبت ۱۰ به ۱، تعداد دیسلایکها بیشتر است. ۱.۳ میلیون نفراین تیزر را دیسلایک کردهاند!
اکثر محصولاتی که مخطبان اصلی آنان را مردان تشکیل میدادند و امروز تصمیم برای جذب مشتری دیگری ساخته میشوند، در گیشه شکست میخورند. بزرگترین ضررکنندگان این سیاستها، دو کمپانی دیزنی و وارنر بودهاند. موفقیت دو فیلم «باربی» Barbie و «بدجنس» Wicked در گیشه به سازندگان این آثار نشان داد که اگر محصولی را صرفا برای مخاطب زن بسازنند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند تا جنسیت، نژاد و فیزیک کاراکترهای آثار ابرقهرمانی و اکشن مردانه را تغییر دهند.
دیزنی با علم به اینکه میداند که باید چه چیزی را برای چه کسی بسازد، سریال «اکولایت» Acolyte را روانه بازار کرد. این مجموعه شامل دو کراکتر همجنسباز بوده و خالق این شاهکار در مصاحبههای خود گفته بود: «من همجنسگراترین سریال در فرنچایز جنگهای ستارهای را ساختهام.» از آنجایی که کیفیت فیلمنامه و بازیگری نیز پایین بود، این سریال با واکنش بسیار منفی هواداران مجموعه آثار «جنگهای ستارهای» همراه شد و علیرغم تلاشهای متولیان در خریدن امتیاز کاذب، «اکولایت» زیر 4 ستاره را در وبسایت IMDB دریافت کرده است.
یادداشت نشریه ورایتی درباره هواداران سمی
ورایتی بهعنوان یکی از شناختهشدهترین رسانههای هالیوودی، در کاهش کیفیت آثار امروز نقش داشته است، با این حال در یادداشتی به سراغ به زعم آنها هواداران سمی رفته و مینویسد: «اَمندا استنبرگ بازیگر اصلی سریال «اکولایت» در واکنش به کنسل شدن فصل دوم این مجموعه در اینستاگرام خود گفت: «من خیلی شوکه نشدم. از همان ابتدای کار، سریال ما مورد حملات متعصبانه و تنفرورزانه محافظهکاران قرار گرفت.» یعنی این سریال جدیدترین قربانی هواداران زهرآگین شد... در زمانهای که فرنچایزها (مجموعه آثار سینمایی، تلویزیونی و بازی) بیش از پیش به هواداران پروپاقرص خود برای موفقیت وابسته شدهاند، تهدید هواداران سمی در سمی کردن اشتیاق مخاطبان، به سردردی عظیم برای استودیوها تبدیل شده است؛ این مسئله روز به روز بدتر هم میشود.»
یکی از مدیران بازاریابی در هالیوود به ورایتی گفت: «داشتن هواداران پروپاقرص، آفتهای خودش را داشته و صدای این افراد در ۲ سال اخیر بیشتر شده است. آنها دنبال این هستند که یقه یکی را بگیرند. آنها معتقدند که ماهیت آثار اورجینال (نسخه ابتدایی) به هیچ وجه نباید جایگزین شود. یا نباید المانهای عرفشده canon را در یک فرنچایز محبوب تغییر داد که در این صورت این هواداران شما را نابود خواهند کرد.»
ورایتی در ادامه یادداشت خود درباره انواع رفتارهای هواداران زهراگین نوشت: «گاها هواداران سمی به یک سکانس واکنش نشان میدهند. در یکی از قسمتهای «خاندان اژدها» House of the dragon که رابطه دو زن همجنسباز را نمایش میداد و یکی از قسمتهای «آخرین بازمانده از ما» The last of us که صرفا به سرنوشت دو مرد همجنسباز میپرداخت، بهشدت از سوی این هواداران، نقد مخرب Review bomb شد. نقد مخرب به رفتاری گفته میشود که این افراد بهمانند یک باند مافیایی به وبسایتهای راتن تومیتوز و imdb رفته و نمره پایین به چنین محصولاتی میدهند. نقد مخرب با رونمایی از فیلم «جنگهای ستارهای: آخرین جدای» Star Wars: The Last Jedi در کانون توجه قرار گرفت. انگار کل یوتیوب بهصف شد تا آثاری نظیر «مارولها» و «بویز» را یک زباله چپگرایانه خطاب کند.»
مدیر بازاریابی درباره نحوه برخورد آنها با هواداران سمی به ورایتی گفت: «ما به آنها اهمیت نمیدهیم.» نویسنده یادداشت ورایتی در این رابطه معتقد است که اگر دستاندرکاران یک اثر به نظرات منفی واکنش دهند، باعث راندهشدن هوادارانی که تنها با چند تغییر در فرنچایز مخالفند، بشود. بنابراین سازندگان این آثار سعی میکنند تا با نظرات مثبت تعامل داشته باشند.
ورایتی در ادامه یادداشت خود درباره قدرت هواداران سمی افزود: «این هواداران بهقدری قدرتمند شدهاند که حتی تهیهکنندگان، مدیران برنامه بازیگران و کارگردانان، از ترس واکنش تند این هواداران، با ما مصاحبه نکنند. یکی از آنها گفت که صحبت کردن در این رابطه، باخت-باخت است.»
افرادی که با ورایتی مصاحبه کردند نیز معتقدند که در وهله اول نباید موجب خشم هواداران بشوند. علاوه بر این، مدیران استودیوها گروهی از هواداران دو آتشه را اسخدام میکنند تا درباره نحوه بازاریابی آثار پرخرج، مشاوره دهند.
یکی از مدیران استودیوها به ورایتی گفت: «این هواداران خیلی بیتعارف حرف خود را میزنند؛ به ما میگویند که اگر فلان تصمیم را بگیریم، هواداران تلافی خواهند کرد. گر یک فیلم هنوز در مرحله تولید باشد، میتوانیم آنرا تغییر دهیم.»
تغییر رفتارهای مدیران استودیوها و ستارگان
در گزارشی اشاره شد که شکستهای پیاپی دیزنی در سینما و تلویزیون سبب شد مدیر بزرگترین کمپانی در سرگرمی جهان بگوید: ما انسانهای باشرفی هستیم و چپگرا و woke نیستیم. به همین علت، هنگامی که ریچل زیگلر، بازیگر جدید نقش سفیدبرفی، نظرات فمینیستی خود را درباره نسخه کلاسیک این انیمیشن بیان کرد، زیگلر مدتها در شبکههای اجتماعی و مصاحبهها درباره این اثر صحبت نمیکرد و در آخر کمی مواضع خود را تغییر داد و گفت که عاشق نسخه کلاسیک است!
این بازیگر چندی پیش دوباره حاشیهساز شد و در واکنش به پیروزی ترامپ در انتخابات گفت: «امیدوارم ترامپ و کسانی که به او رای دادند، به هیچ آرامشی تا ابد نرسند.» مجددا دیزنی، زیگلر را مجبور کرد تا عذرخواهی کند.
مخاطبان به هر اقدام زیگلر، واکنش نشان میدهند؛ جدیدترین تیزر از فیلم «سفیدبرفی»، با نسبت ۱ به ۲۸ دیسلایک خورده است. ۶۷۰ هزار کاربر در یوتیوب این تیزر را دیسلایک کردهاند.
با این حال، رفتار تمام اهالی هالیوود، تغییر نکرده است؛ سلبریتیها موضع خود را درباره فضای امروز سیاسی آمریکا مشخص کردهاند. با اینکه مدیران شبکههای خبری، متوجه افت فاحش مخاطبان خود هستند، اما مجریان این رسانهها، تغییری در نحوه برخورد خود با نیمه دیگر آمریکا ندادهاند.
گیشه ۲۰۲۴ آثار هالیوودی نیز به غیر از چند استثنا، فرمول تازهای را برای نحوه ساخت آثار آتی در اختیار متولیان صنعت فرهنگی قرار نداده و سمی خواندن هواداران، فعلا فرمولی برای موفقیت نبوده است. همین گروه از هواداران بودند که سودهای چند ده میلیارد دلاری فرنچایزهایی نظیر «جنگهای ستارهای»، «ارباب حلقهها»، «اساسینز کرید»، «سفر ستارهای»، «دنیای ابرقهرمانی مارول» و «دنیای ابرقهرمانی دیسی» شدهاند.
انتهای پیام/