لابی رژیم صهیونیستی در سیاست آمریکا؛ از بازی قدرت تا پرونده جفری اپستین
خبرگزاری میزان - باجگیری و لابیگری در قلمرو سیاست میتوانند با هم تلاقی پیدا کنند و تفکر جدی در مورد بستر اخلاقی پویایی قدرت را برانگیزند و هر دو مستلزم استقرار تاکتیکی «نفوذ» هستند.
با این حال، روششناسی آنها به طور قابل توجهی متمایز است؛ اغلب خطوط عبور میکنند و قدرت لابیگری تنها تحت تأثیر قدرت و نفوذ مالی نیست، آنها میتوانند از انگیزههای شومتری مانند دستکاری، انحراف و استثمار ناشی شوند که بر زندگی افراد بیگناه در این فرآیند تأثیر میگذارد.
آشفتگی و ابهام در پرونده جفری اپستین
آمریکا با دو رویداد مهم در مرکز این اتهامات در کانون توجه قرار گرفت؛ افشای عمومی بیش از ۴ هزار و ۵۰۰ صفحه پرونده در مورد جفری اپستین، که در زندان در انتظار محاکمه به دلیل سوءاستفاده جنسی و اداره یک شبکه فحشا با هدف قرار دادن افراد زیر سن قانونی، خودکشی کرد، توجه عمومی را برانگیخت.
افشای نامهای مطرح در اسناد افشا شده، از جمله سران سیاسی، افراد مشهور و روشنفکران، نظارت عمومی را تشدید کرده است؛ این فهرست شامل بیل کلینتون، دونالد ترامپ، ایهود باراک، نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی، اندرو، رابرت کندی جونیور، ویلیام برنز، رئیس سیا، الگور معاون پیشین رئیس جمهور آمریکا، کاترین روملر، مشاور سابق کاخ سفید میشود و همچنین بسیاری از هنرمندان، دانشمندان و سران افکار را در بر میگیرد.
در حالی که افکار عمومی جهان در مورد این موضوع بحث میکنند، تونلهای زیرزمینی در کنیسه نیویورک کشف شد که ادعاهای تایید نشدهای را در رسانههای اجتماعی در زمینه موارد استفاده از آنها برانگیخت.
در میان این آشفتگی، افکار عمومی متعجب میشود که آیا این حوادث، ادعاها و بحثهای هیجانانگیز ناشی از جنگ قدرت در داخل آمریکاست که «دو گروه قدرت» درگیر آن هستند و از اقدامات، باجخواهی و استراتژیهایی برای اجرای سیاستهای خود استفاده میکنند.
لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا
لابی رژیم صهیونیستی به طور قابل توجهی سیاستها و موضع واشنگتن در قبال مناقشه این رژیم و فلسطین را شکل میدهد و مانع از ایفای نقش میانجی موثر در این روند در منطقه میشود.
از منظری گستردهتر، واشنگتن در راه دستیابی به یک مزیت راهبردی در صفحه شطرنج جهانی است؛ در این زمینه، خاورمیانه در دستور کار بایدن قرار نداشت و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، از رویکرد حداقلی دولت خود میبالید و تنها یک هفته قبل از جنگ در غزه مدعی شد: منطقه خاورمیانه امروز ساکتتر از دو دهه گذشته است.
قبل از جنگ غزه، تنش بین دولت دموکرات آمریکا و نتانیاهو بالا بود، منابع نزدیک به نتانیاهو به حمایت آمریکا کودتای قضایی و گرایش به افراطگرایی راست افراطی اشاره کردند.
پس از جنگ غزه، آمریکا از سیاست سنتی خود در حمایت از رژیم صهیونیستی پیروی کرد؛ ۵ دهه پیش، در طول جنگ اکتبر ۱۹۷۳، دولت نیکسون با انتقال گسترده تسلیحات، به ویژه قطعات یدکی و مهمات F-۴ فانتوم، که در جنگ تعیین کننده بود، اقدام کرد.
حمایت فعال گسترده آمریکا از رژیم صهیونیستی تعجبآور نیست؛ این رژیم یک اصل کلیدی در دکترین راهبردی آمریکاست و به عنوان یک بخش اساسی از اتحاد منطقهای خود در خاورمیانه است.
نفوذ هولناک لابیهای طرفدار رژیم صهیونیستی به این معنی است که هرگونه انحراف قابل توجه از این سیاست از نظر سیاسی در آمریکا غیرقابل دفاع است.
بررسی پرونده اپستین از منظری گستردهتر
در میان همه اینها، تجزیه و تحلیل پرونده اپستین از منظری وسیعتر قابل توجه میشود؛ به عبارت دیگر هدف از راهاندازی چنین شبکهای سایهآمیز و تله جامع در آمریکا چه بود که نظر جهانی را به خود جلب کرد؟
ادعای قابل توجه افسر اطلاعاتی سابق رژیم صهیونیستی، درباره اینکه شریک جرم اپستین مامور موساد بوده است؛ او تاکید کرد که موساد تمام این رسواییها را برای جمعآوری اطلاعات و باجگیری از شخصیتهای برجسته سازماندهی کرده است.
در این زمینه، احیای مجدد این پرونده ممکن است به دلیل کاهش حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی رخ داده باشد؛ طی دیداری در ۱۲ دسامبر، بایدن به شکاف عمیقی در روابط خود با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیوینستی اشاره کرد و گفت که این رژیم به دلیل بمباران بیرویه خود در غزه «حمایت جهانی» را از دست میدهد.
برخلاف اعلامیههای قبلی خود درباره جلوگیری از تشدید تنش در منطقه، تا حدی به دلیل لابی طرفدار ر ژیم صهیونیستی، دولت بایدن خود را کاملا درگیر خاورمیانه میبیند، نیروهای بیشتری را به عراق و سوریه میفرستد و همچنین حمایت بیشتر از رژیم صهیونیستی را تقویت میکند.
انتهای پیام/