کابوس جداسازی کودکان از خانوادهها در دانمارک
خبرگزاری میزان – دولت دانمارک که عمدتا در رسانههای غربی از آن بهعنوان موفقترین نمونههای دولت رفاه در جهان یاد میشود، به یک کابوس برای مردم این کشور از وجوه مختلف بهویژه کابوس نظارتی برای آسیبپذیرترین افراد در این کشور تبدیل شده است.
دولت دانمارک به بهانه ارائه خدمات رفاهی بیشتر به شهروندان خود، بهصورت گسترده به جمعآوری اطلاعات از شهروندان و افراد حاضر در این کشور میپردازد؛ اطلاعات مذکور نهتنها در جنگهای سیاسی این کشور مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، بلکه پیامدهای غیرانسانی برای خانوادههای آسیبپذیر این کشور در پی دارند.
گروههای حقوق بشری در دانمارک از این سیستم بهعنوان سیستم نظارت سیستماتیک و نامتناسب با بهانه دولت رفاه یاد میکنند.
جداسازی اجباری نوزادان و کودکان از والدین و خانوادهها از مهمترین پیامد سیستم نظارت سیستماتیک مذکور است؛ هرچند جداسازی اجباری کودکان از خانوادهها در کشورهای غربی در دورههای تاریخی مختلف به اشکال و بهانههای متفاوت انجام میشد و این روند غیرانسانی تاکنون قربانیان متعددی برجای گذاشته است، سیستم رفاه اجتماعی کودکان دانمارک را باید اکنون با این ویژگی شناخت.
سیستم رفاه اجتماعی یا جداسازی اجباری کودکان؟
در حالی که در سالهای اخیر درباره دولتهای رفاه در کشورهای نوردیک از جمله فنلاند زیاد گفته و شنیده شده است، اما واقعیتها درباره سیستم به اصطلاح رفاهی کودکان در دانمارک، بسیار تکاندهنده هستند
سیستم رفاه اجتماعی دانمارک در حال بهرهبرداریهای منحربهفرد از آسیبپذیریهای گروههای خاص بهویژه گروههای آسیبپذیر از نظر مالی است.
گذشته از گروههای آسیبپذیر از نظر مالی، مادران تنها، زنان قربانی خشونت، خانوادههای مهاجر و مسلمان به شکلی ویژه قربانی سیستم رفاه اجتماعی دانمارک بهویژه در حوزه کودکان میشوند.
مطمئنا برای والدین، جدا کردن فرزندانشان یکی از بدترین کابوسهای قابل تصور است.
این کابوس در دانمارک در دهههای اخیر با شدت از سوی اداره رفاه اجتماعی کودکان به سراغ خانوادههای مختلف آسیبپذیر عمدتا مهاجر و مسلمان میرود.
اهداف دانمارک از روند جداسازی اجباری کودکان از خانوادهها
دولت دانمارک در سالهای اخیر با نرخ قابلتوجهی اقدام به جداسازی کودکان از آسیبپذیرترین خانوادهها در این کشور کرده است.
جداسازی کودکان از والدین و خانوادهها در دانمارک وارد مرحله جدیدی شده است؛ جدا کردن نوزادان از بدو تولد در حالی در دستور کار دولت این کشور قرار گرفت، که موجی از انتقادها به سوی دولت دانمارک روانه شده است.
گروههای حقوق بشری از این تصمیم دولت دانمارک به عنوان اقدامی غیرانسانی یاد کردند.
دولت دانمارک اهداف مختلفی را از جداسازی نوزادان و کودکان از خانوادههایشان دنبال میکند؛ برخی از وکلا و حقوقدانان انگیزههای مالی را اصلیترین دلیل تشدید این روند میدانند.
در عین حال، آموزش کودکان خانوادههای مهاجر براساس اصول دانمارکی و تامین نیروی کار مورد نیاز به دلیل سالمندی جمعیت را نمیتوان از جمله اهداف دولت دانمارک ندانست.
داستان آنیتا و توماس
به گزارش «eclj»، آنیتا و توماس زوجی ایتالیایی هستند که در سال ۲۰۰۲ در دانمارک ازدواج کردند؛ دولت دانمارک پسر و دختر نوجوان آنها را در سال ۲۰۱۸ به سیستم رفاه اجتماعی سپرده و این زوج با وجود تلاشهای قانونی بسیار زیاد هنوز نتوانستهاند، فرزندانشان را از دولت پس بگیرند.
بهانه دولت دانمارک برای جداسازی فرزندان این زوج، تحصیل در خانه بود و این جداسازی پس از گذشت پنج سالی که از زمان آغاز تحصیل در خانه میگذشت، روی داد.
این زوج میگویند که پس از مراجعه اولیه مددکاران اجتماعی به خانهشان برای جداسازی فرزندان و مخالفت این ۲ نوجوان، آنها اقدام به برگزاری جلسهای با آنها کردند تا دلیل جدایی فرزندانشان را برای آنها توضیح دهند، اما حتی نتوانستند به سادهترین پرسشهای آنیتا و توماس درباره دلیل این تصمیم سیستم رفاه اجتماعی کودکان پاسخ دهند.
در پروندهای که پس از این ملاقات تهیه شده، وجود گردوخاک در اتاق فرزندان و استدلالهایی پوچ مانند اینها بهعنوان دلایل جداسازی فرزندان آنیتا و توماس اعلام شد.
اقدام آنیتا و توماس برای گرفتن وکیل در این زمینه نیز با هشداری تکاندهنده مواجه شد؛ وکیل مورد نظر گفت که شانس پیروزی در چنین پروندههایی فقط ۱۰ درصد است.
این زوج ایتالیایی تماس گرفتند برای نجات خود از این بحران به ایتالیا بروند، اما شرایط در آن جا بدتر شد، زیرا مقامهای دولت ایتالیا با دولت دانمارک همکاری نزدیکی جهت تحویل فرزندان آنیتا و توماس به سیستم رفاه اجتماعی کودکان انجام دادند.
شش ماه نگهداری از فرزندان نوجوان آنیتا و توماس در مرکز نگهداری از کودکان در ایتالیا و در ادامه بازگرداندن آنها به دانمارک و سپردن سرپرستی آنها به یک خانواده دانمارکی نتیجه همکاری مذکور بود.
آنیتا و توماس اعلام کردند که همچنان به چالشهای قانونی برای بازپس گرفتن فرزندان خود ادامه میدهند.
اگرچه ممکن است برای دیگران این پرونده یک مورد استثنایی به نظر برسد، اما شواهد متعددی بهوضوح نشان میدهند که دانمارک در مقیاس گستردهای دست به چنین اقدامهایی میزند.
دانمارک در مسیر اجرای این روند از حمایت دادگاه حقوق بشر اروپایی نیز برخوردار است.
داستان مایا
مایا شهروند عراقی که در دانمارک متولد شده، دیگر مادری است که دولت دانمارک فرزندانش را از وی جدا کرده است.
وی که همچنان برای بازپس گرفتن یکی از سه فرزندش از دولت دانمارک تلاش میکند، میگوید که فرزندانش پس از آن از وی جدا شدند که به همراه فرزندانش برای فرار از خشونت خانگی به یک اقامتگاه دولتی ویژه قربانیان خشونت خانگی رفت.
در آن زمان به مایا گفته شد که فرزندانش به مرکزی دیگری منتقل میشوند تا در امنیت بیشتر باشند، اما این اقدام آغاز جداسازی کامل فرزندانش از وی بود.
دختر بزرگ مایا با گریه میگوید: من به زودی ۱۷ ساله میشوم، در مدت ۶ سال با ۱۲ خانواده مختلف زندگی کردم و در نهایت برای زندگی با مادرم فرار کردم.
دختر دیگر مایا میگوید: ما نگران برادرم هستیم که مبتلا به اوتیسم است؛ او هم میخواهد نزد مادرم برگردد.
غیرقانونی بودن روند جداسازی کودکان از خانوادهها در دانمارک
یک وکیل دانمارکی که صدها پرونده مربوط به جداسازی کودکان از خانواده در دانمارک را بررسی میکند، میگوید که این کشور در پرونده جداسازی کودکان از خانوادههایشان روند قانونی را انجام نمیدهد.
بررسیها نشان میدهند که قواعد و قوانین رویهای در دو سوم پروندههای مربوط به جداسازی کودکان از خانوادهها در دانمارک نقض شدهاند.
این بدان معنا است که شهرداریهای دانمارک کودکان را بدون طی روندهای قانونی از خانوادهها جدا میکنند.
یک وکیل دانمارکی در این باره میگوید که شهرداریها قادر به چنین سوءاستفادههایی هستند، زیرا از سوی دادگاهها کنترل و نظارتی بر آنها وجود ندارند.
سیستم حمایت از کودکان در کشورهای غربی مملو از صدای گریه و فریاد کودکانی است که نمیخواهند از خانوادههایشان جدا شوند.
دولت رفاه دانمارک؛ یک توهم بزرگ
دانمارک در جهان با دولت رفاه و عنوان شادترین کشور جهان شناخته میشود؛ ویژگیهایی که چیزی بیش از توهم نیستند.
بررسیها نشان میدهند که دولت رفاه در دانمارک، فقط ایدهای روی کاغذ است و آن چه در واقعیت در این کشور رخ میدهد، موضوعی کاملا معکوس است.
دانمارک تلاش دارد تا با حفظ این پوسته موفق و شاد، همچنان چهره غیرواقعی خود را حفظ کند، اما همزمان فقر در این کشور در حال افزایش است؛ جمعیت سالمند این کشور روزبهروز بیشتر میشوند؛ کودکان خانوادههای آسیبپذیر با نرخ بالایی از خانوادههای خود جدا میشوند؛ سوءمصرف مواد مخدر در دانمارک رشد قابلتوجهی دارد؛ نابرابریهای اجتماعی با سرعت سراسر جامعه را درگیر میکند؛ مرگ زودرس و استرس به چالشهای جدی سلامتی در دانمارک تبدیل شدهاند؛ ...
انتهای پیام/