رفتارهای گزینشی غرب در موضوع حقوق بشر؛ دستاویزی برای پیشبرد مقاصد
خبرگزاری میزان - کشورهای غربی همواره به دلیل ریاکاری در موضوع حقوق بشر و استفاده از آن به عنوان ابزارفشار علیه کشورها مورد انتقاد قرار دارند.
بسیاری از دولتها و سازمانهای غیردولتی غربی گزارشهایی درباره وضعیت حقوق بشر در کشورهای سراسر جهان تهیه میکنند.
این گزارشهای ادعایی عموماً کشورهای در حال توسعه را بهعنوان ناقضان اصلی حقوق بشر معرفی میکنند، در حالی که توسعهیافتهها را «حافظان» این حقوق در سراسر جهان معرفی میکنند.
نقص در گزارشهای ادعایی غرب
این گزارشها عموماً به موضوعات مشترکی مانند آزادی بیان، تشکل و... میپردازند؛ چنین موضوعاتی بخش سیاسی حقوق بشر را تشکیل میدهد؛ با این حال، حقوق اقتصادی و اجتماعی وجود دارد که در این گزارشها به آنها پرداخته نمیشود؛ این فهرست طولانی از حقوق گنجانده شده در مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل صرفا نادیده گرفته میشود، زیرا واقعیتهای خشن سیستم بین المللی نئولیبرالی را که آنها سعی در ترویج آن دارند، افشا میکند.
گزارشهای غربی تنها با پرداختن به بخش منتخبی از اعلامیه جهانی حقوق بشر، تصویری تلخ از شرایط حقوق بشر در کشورهای در حال توسعه را به تصویر میکشند و در عین حال شرمساریهای خود را بهطور سیستماتیک استتار میکنند.
تاکید مداوم بر نقض حقوق بشر و حذف عمدی شرایط بهتر حقوق بشر در کشورهای در حال توسعه این گزارشها را غیرقابل اعتماد میکند. اگر آنها علاقهمند به پیشرفتهایی بودند که در جهت تضمین حمایت از حقوق بشر در همه کشورهای جهان صورت میگرفت، با این موضوع به طور جدی و جامعتر برخورد میکردند.
نقض حقوق بشر در کشورهای غربی
جهان غرب کشورهای باصطلاح جهان سوم را به دلیل ادعایی رعایت نکردن حقوق اولیه اجتماعی و سیاسی سرزنش میکند.
آنچه به طور شگفت انگیزی در گفتمان رایج غایب است، دیدگاه تاریخی حقوق بشر، تحلیل علت و معلول است. بسیاری از قربانیان استعمارزدایی در کشورهای تازه استقلال یافته در آسیا و خاورمیانه با نقض حقوق بشر مواجه هستند. فاجعه میانمار یک نمونه است.
این تنها شرق نیست که مستعمره شد؛ اثرات استعمار همچنان در غرب وجود دارد؛ در کانادا، طی دورهای که بیش از یک قرن به طول انجامید، حدود ۱۵۰ هزار کودک بومی با اعمال زور از والدین خود جدا و مجبور به ماندن در مدارس شبانهروزی تحت مدیریت کلیسا شدند.
مشخص شده که این مدارس مملو از استثمار جنسی و فیزیکی بوده است؛ این یک سیاست مهندسی شده اجتماعی برای خلاص شدن از شر جمعیت بومی هند بود که اکنون به عنوان مردم بومی شناخته میشوند؛ یک نسلکشی فرهنگی طراحی و اجرا شد.
به همین ترتیب، در طول یک دوره تقریباً ۱۵۰ ساله از اواخر قرن ۱۸ تا آغاز قرن بیستم، تقریباً همان دورهای که طی آن هند استعمار شد، آمریکا یک جنگ تجاوزکارانه را علیه جمعیت بومی تجربه کرد.
به خصوص از اواسط قرن نوزدهم، دولت آمریکا شروع به حذف کودکان در مقیاس بسیار گسترده کرد تا به زور آنها را از طریق مؤسسات کلیسا جذب کند.
در دانمارک، این عمل حذف کودکان ساکن گرینلند از خانواده هایشان به منظور دادن هویت دانمارکی به آنها تأثیر فوقالعادهای داشته است که حتی امروزه، بسیاری از کودکان گرینلند قادر به کنار آمدن با زندگی نیستند.
در سوئد، خانوادهها را مجبور به فرار از کشور میکردند تا از انتقال اجباری فرزندانشان جلوگیری کنند؛ این اقدام اغلب به عنوان «صنعت مراقبت از کودک و آدمربایی» نامیده میشود.
در نیم قرن گذشته، بسیاری از کشورهای اروپایی و به ویژه کشورهای شمال اروپا، به دلایل خودسرانه، اختیارات گستردهای به مقامات اجتماعی دادهاند تا کودکان را به زور از مراقبت والدین خود خارج کرده و در مراکز پرورش کودکان قرار دهند؛ اخیرا جمهوری چک درگیر مناقشه دیپلماتیک بزرگی با نروژ بر سر این موضوع داشتهاند.
آمریکا دارای بیشترین زندانی در جهان
علیرضا اسلامی، تاریخ پژوه، در گفتوگو با خبرگزاری میزان ضمن اشاره به استانداردهای دوگانه غربیها، میگوید: کشورهای غربی با حربه حقوق بشر کشورها را محکوم به نقض حقوق بشر میکنند اما وضعیت خود آنها به گونهای دیگر است؛ شما در فرانسه ببینید که در سالهای اخیر چگونه پلیس فرانسه با معترضان درگیر شده است، در آمریکا هم نهضتی که راه انداختند جنبش گروههایی که در مقابل سرمایهداری ایستادند و پلیس با آنها برخورد کرد؛ چطور اینها نقض حقوق بشر نیست؟ آمریکا خود نسبت به جمعیتش بیشترین زندانی را در جهان دارد، اما با این وجود علیه دیگر کشورها اتهام زنی میکند.
حقوق بشر دستاویزی برای پیشبرد مقاصد غرب
جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل بینالملل نیز در گفتوگو با میزان، میگوید: غربیها حقوق بشر را دستاویزی برای پیشبرد مقاصد خود قرار دادند.
وی با بیان اینکه اقدامات غرب در این زمینه شیوهای غیرانسانی است، گفت: غربیها ابتدا بر جنایات خود سرپوش میگذارند و سپس به اتهام زنی علیه کشورهای مخالف میپردازند.
به گفته این کارشناس مسائل بین الملل، اکنون این سیاستهای غرب افشا شده و بسیاری از کشورهای مظلوم در همه جای جهان از آفریقا گرفته تا آسیا، ادعاهای غرب را باور ندارند.
قنادباشی، ادامه داد که برخی از سازمانهای حقوق بشری به سازمانهایی بی اعتبار نزد ملتها از جمله مردم فلسطین، مردم یمن، مردم عراق و مردم ایران تبدیل شدهاند.
به گفته وی، مسئله دیگر، موضوع دموکراسی است. غربیها، کشورها را متهم به عدم اجرای قوانین دموکراتیک میکنند و کشورهای مورد نظر خود را هم کشورهای دموکراتیک معرفی میکنند که این هم دوگانه دیگری در رفتارهای آنهاست.
این کارشناس مسائل بین الملل، اظهار کرد: غربیها کشورهای مخالف خود را کشورهای غیر دموکراتیک میشمارند و این هم مشابه همان سیاست دوگانه آنها در زمینه حقوق بشر است.
انتهای پیام/