آن را كه لطف حق، دریافته باشد، نجات یابد و راه حق را به سر برد
رئیس حوزه هنری چهارمحال و بختیاری در یادداشتی به مناسبت اربعین حسینی نوشت: راهپیمایی عظیم اربعین نقطه عطفی در جهان اسلام است كه اگر خوب پاس داشته شود و از تحریف و اغراق دور نگه داشته شود و البته گزند بدخواهان و كجاندیشان از آن دور باشد، میتواند مسیر روشن وحدت و پایان نفاق و بخل و كینه در جهان اسلام را نوید بخشد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فرهنگی به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری؛ حجت الله شیروانی رئیس حوزه هنری چهارمحال و بختیاری:
در تاریخ اسلام و زندگی جوامع اسلامی هیچگاه اینگونه كه امروز شاهد آن هستیم آشفتگی و مصیبت دامنگیر مسلمانان نشده است. تفرقه و نفاقی كه امروز بین جوامع اسلامی بالاخص در سطح سیاست مداران و حاكمان جریان دارد و جای بازی كه برای افراطیون مسلمان نما باز شده بسیار نگرانكننده و تأسفبار است. هنوز گفتمان جهانی شدن كه در برخی تفسیرها، معتقد به حاكم شدن عقلانیت و جهانی شدن عقلانیت در زندگانی انسان هاست و دعوی یكه تازی و برتری و اقتدار دارد، به خود نیامده، جهان را سرشار از رفتارهای غیر عقلانی و گاه جنون آمیز می بینیم؛ قتل و غارت و جنایت های فجیع و جهانی سرشار از تضاد و تناقض.
علی (ع) در خطبه 50 نهجالبلاغه وقتی از فتنه یاد میكند آن را وضعیتی میداند كه حق و باطل چنان در هم میآمیزند كه مرزها نامشخص میشود و حدود نامرئی. و در این شرایط است كه بصیرت به كار میآید و «آن را كه لطف حق، دریافته باشد، نجات یابد و راه حق را به سربرد».
پدیده سر برآوردن جریانهای تكفیری و انحرافی در جهان اسلام امروز كه البته در برخی زمانها و نیات پلید استعماری ریشه دارد داغ گرانی است بر دل جهان اسلام. دینی كه آیات رحمانیاش چراغ هدایت است و روشنای مسیر انسانیت و آزادی و اخلاق، به نامش سر میبُرند و بدن انسانها را قطعه قطعه میكنند و نام رسول مهربانیاش را حین ارتكاب فجیعترین جنایتها بر زبان میآورند.
اما حلقه گمشده جهان امروز چیست؟ حقیقت گم شده یا ما راه را گم كردهایم؟ آیا آنقدر جهان ما غبارآلود شده كه گذشته و امروز از هم جدا افتاده و انسانِ در خلأ دچار، چارهای جز بازآفرینی و روزمرگی ندارد؟ و یا آنچه را غبار میبینیم حجابی اعتباری بیش نیست كه حاصل نوعی بیتفكری و بیتأملی و بیتوجهی نسبت به بنیادیترین پرسشهای هستی است. چیزی كه برخی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم هشدارش دادند. و برخی پرسش از هستی و برخی ایمان به زمین و ظهور ابر انسان را برای تسكینش توصیه كردهاند.
اما شاید بتوان گفت گوشهای از جهان غبارآلود امروزی وجود دارد كه اگرچه بادهای فتنه عمدتاً بر سرش باریده و به سویش روانه میشوند و از درون و برون آماج حمله دوست و دشمن است، به پشتوانه داشتههای خود، جهان برایش گشاده و فراخ است چرا كه او همیشه رویی گشاده به هستی دارد و با آن بیگانه نیست. البته این گوشه جهان جایی نیست مگر همین جهان سرشار از فتنه و آشوب اسلام.
به لطف الهی، دین رحمت در سیر تاریخی خود ثابت كرده كه جوهره و ذاتی خدشهناپذیر و غیرقابل تسخیر دارد و آنقدر در گذر زمان خود را همراه تحولات و وقایع به روز ساخته كه اگر گزندی هم بر او وارد شده اعتباری بوده و دیری نپاییده است.
امروز جهان اسلام در سطح جامعه و مردم از آنچنان كیفیت ارزشمندی برخوردار است كه روز به روز قلبهای انسانهای بیشتری را تسخیر میكند و انسانهای تشنه حقیقت را به سوی خود جلب نموده و از چشمه جوشان خود سیراب مینماید. اسلام زنده است و پویا و هر لب تشنه جویای حقیقت میتواند سیراب فلسفه و جهانبینیاش شود.
و البته اینكه شیعیان گامی فراتر مینهند و در چشمه معرفت اسلامی سرچشمه اهل بیت و امامت را یافتهاند و خود را با آن متبرك و سیراب میكنند. معرفتی كه هم عطش را مینشاند و همچون شربتی گوارا جان را آرام میبخشد و وجود را تسلی میبخشد.
این روزها و سالهای اخیر در حماسه پیاده روی اربعین تجلی بخشی از این معرفت فزاینده را مییابیم كه پیر و جوان و زن و مرد از اقصی نقاط جغرافیایی معنوی اسلام برای نوشیدن شربت گوارای معرفتش خود را به جاده عشق میسپارند و برای اتصال به منبعش لحظهها را شمارش میكنند.
و البته حسین(ع) و قیامش یكی از مبانی روشن و انكارناپذیر معرفتی شیعه است كه با آن راه شناخت و مسیر حركت را درمییابد و با چشم بصیرت بین عاشورا از غبارآلودگیِ روزگار تحریف و تكفیر گذر میكند.
راهپیمایی عظیم اربعین نقطه عطفی در جهان اسلام است كه اگر خوب پاس داشته شود و از تحریف و اغراق دور نگه داشته شود و البته گزند بدخواهان و كجاندیشان از آن دور باشد میتواند مسیر روشن وحدت و پایان نفاق و بخل و كینه در جهان اسلام را نوید بخشد. اینكه مسلمانان گویی سیر صفا و مروه دیگری یافته اند كه در آن عشق را اندیشه میكنند و به فلسفه كربلا میاندیشند؛ یعنی پرسش واقعی از هستی، اما پرسشی كه در پرسش نمیماند و وابسته به زمین نمیشود، یعنی پاسخی كه به انسان دو بال میدهد تا زمین را درنوردد و خود را ورای این همه انسانزدگی بیاید. اربعین حدیث نفس را لگام زدن و دل را رها ساختن است و كسی كه در راه آن قدم مینهد كتاب معرفتی را گشوده است كه درسش انسانیت و اخلاق و معنویت و البته سیر الی الله در سایه ولایت است.
آنچه كه باید در آشفته بازار خرافهگرایی و افراط و تفریط جهان اسلام به آن توجه ویژه شود حفظ این حركت عظیم بینظیر به پشتوانه ایمان معرفتشناسانه مردمی است و باید مواظب باشیم رنگ و لعاب ظواهر و بهرهبرداریهای ناثواب آن را به خطر نیندازد. غافل نباشیم كه عاشورای حسین(ع) در دل خود فلسفهای است برای سیاست و راهی است برای رسیدن كه سرمنزلش همان است كه وجود هر انسان حقیقتجویی میطلبد. حاجیان مكه روندهای نباشیم كه خشت خشت كعبه را میپرستیم غافل از آنكه كعبه دل را بایست به معبود یكتا پیوند زنیم. اربعین حماسه حقیقت است و مهمترین سلاح ما عشق به حسین(ع) و این عشق روزی تمام قلبهای حقیقتجو را در بر میگیرد و به كارمان میآید، تا دیگر نه فتنهای باشد و نه فتنهگری.
در تاریخ اسلام و زندگی جوامع اسلامی هیچگاه اینگونه كه امروز شاهد آن هستیم آشفتگی و مصیبت دامنگیر مسلمانان نشده است. تفرقه و نفاقی كه امروز بین جوامع اسلامی بالاخص در سطح سیاست مداران و حاكمان جریان دارد و جای بازی كه برای افراطیون مسلمان نما باز شده بسیار نگرانكننده و تأسفبار است. هنوز گفتمان جهانی شدن كه در برخی تفسیرها، معتقد به حاكم شدن عقلانیت و جهانی شدن عقلانیت در زندگانی انسان هاست و دعوی یكه تازی و برتری و اقتدار دارد، به خود نیامده، جهان را سرشار از رفتارهای غیر عقلانی و گاه جنون آمیز می بینیم؛ قتل و غارت و جنایت های فجیع و جهانی سرشار از تضاد و تناقض.
علی (ع) در خطبه 50 نهجالبلاغه وقتی از فتنه یاد میكند آن را وضعیتی میداند كه حق و باطل چنان در هم میآمیزند كه مرزها نامشخص میشود و حدود نامرئی. و در این شرایط است كه بصیرت به كار میآید و «آن را كه لطف حق، دریافته باشد، نجات یابد و راه حق را به سربرد».
پدیده سر برآوردن جریانهای تكفیری و انحرافی در جهان اسلام امروز كه البته در برخی زمانها و نیات پلید استعماری ریشه دارد داغ گرانی است بر دل جهان اسلام. دینی كه آیات رحمانیاش چراغ هدایت است و روشنای مسیر انسانیت و آزادی و اخلاق، به نامش سر میبُرند و بدن انسانها را قطعه قطعه میكنند و نام رسول مهربانیاش را حین ارتكاب فجیعترین جنایتها بر زبان میآورند.
اما حلقه گمشده جهان امروز چیست؟ حقیقت گم شده یا ما راه را گم كردهایم؟ آیا آنقدر جهان ما غبارآلود شده كه گذشته و امروز از هم جدا افتاده و انسانِ در خلأ دچار، چارهای جز بازآفرینی و روزمرگی ندارد؟ و یا آنچه را غبار میبینیم حجابی اعتباری بیش نیست كه حاصل نوعی بیتفكری و بیتأملی و بیتوجهی نسبت به بنیادیترین پرسشهای هستی است. چیزی كه برخی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم هشدارش دادند. و برخی پرسش از هستی و برخی ایمان به زمین و ظهور ابر انسان را برای تسكینش توصیه كردهاند.
اما شاید بتوان گفت گوشهای از جهان غبارآلود امروزی وجود دارد كه اگرچه بادهای فتنه عمدتاً بر سرش باریده و به سویش روانه میشوند و از درون و برون آماج حمله دوست و دشمن است، به پشتوانه داشتههای خود، جهان برایش گشاده و فراخ است چرا كه او همیشه رویی گشاده به هستی دارد و با آن بیگانه نیست. البته این گوشه جهان جایی نیست مگر همین جهان سرشار از فتنه و آشوب اسلام.
به لطف الهی، دین رحمت در سیر تاریخی خود ثابت كرده كه جوهره و ذاتی خدشهناپذیر و غیرقابل تسخیر دارد و آنقدر در گذر زمان خود را همراه تحولات و وقایع به روز ساخته كه اگر گزندی هم بر او وارد شده اعتباری بوده و دیری نپاییده است.
امروز جهان اسلام در سطح جامعه و مردم از آنچنان كیفیت ارزشمندی برخوردار است كه روز به روز قلبهای انسانهای بیشتری را تسخیر میكند و انسانهای تشنه حقیقت را به سوی خود جلب نموده و از چشمه جوشان خود سیراب مینماید. اسلام زنده است و پویا و هر لب تشنه جویای حقیقت میتواند سیراب فلسفه و جهانبینیاش شود.
و البته اینكه شیعیان گامی فراتر مینهند و در چشمه معرفت اسلامی سرچشمه اهل بیت و امامت را یافتهاند و خود را با آن متبرك و سیراب میكنند. معرفتی كه هم عطش را مینشاند و همچون شربتی گوارا جان را آرام میبخشد و وجود را تسلی میبخشد.
این روزها و سالهای اخیر در حماسه پیاده روی اربعین تجلی بخشی از این معرفت فزاینده را مییابیم كه پیر و جوان و زن و مرد از اقصی نقاط جغرافیایی معنوی اسلام برای نوشیدن شربت گوارای معرفتش خود را به جاده عشق میسپارند و برای اتصال به منبعش لحظهها را شمارش میكنند.
و البته حسین(ع) و قیامش یكی از مبانی روشن و انكارناپذیر معرفتی شیعه است كه با آن راه شناخت و مسیر حركت را درمییابد و با چشم بصیرت بین عاشورا از غبارآلودگیِ روزگار تحریف و تكفیر گذر میكند.
راهپیمایی عظیم اربعین نقطه عطفی در جهان اسلام است كه اگر خوب پاس داشته شود و از تحریف و اغراق دور نگه داشته شود و البته گزند بدخواهان و كجاندیشان از آن دور باشد میتواند مسیر روشن وحدت و پایان نفاق و بخل و كینه در جهان اسلام را نوید بخشد. اینكه مسلمانان گویی سیر صفا و مروه دیگری یافته اند كه در آن عشق را اندیشه میكنند و به فلسفه كربلا میاندیشند؛ یعنی پرسش واقعی از هستی، اما پرسشی كه در پرسش نمیماند و وابسته به زمین نمیشود، یعنی پاسخی كه به انسان دو بال میدهد تا زمین را درنوردد و خود را ورای این همه انسانزدگی بیاید. اربعین حدیث نفس را لگام زدن و دل را رها ساختن است و كسی كه در راه آن قدم مینهد كتاب معرفتی را گشوده است كه درسش انسانیت و اخلاق و معنویت و البته سیر الی الله در سایه ولایت است.
آنچه كه باید در آشفته بازار خرافهگرایی و افراط و تفریط جهان اسلام به آن توجه ویژه شود حفظ این حركت عظیم بینظیر به پشتوانه ایمان معرفتشناسانه مردمی است و باید مواظب باشیم رنگ و لعاب ظواهر و بهرهبرداریهای ناثواب آن را به خطر نیندازد. غافل نباشیم كه عاشورای حسین(ع) در دل خود فلسفهای است برای سیاست و راهی است برای رسیدن كه سرمنزلش همان است كه وجود هر انسان حقیقتجویی میطلبد. حاجیان مكه روندهای نباشیم كه خشت خشت كعبه را میپرستیم غافل از آنكه كعبه دل را بایست به معبود یكتا پیوند زنیم. اربعین حماسه حقیقت است و مهمترین سلاح ما عشق به حسین(ع) و این عشق روزی تمام قلبهای حقیقتجو را در بر میگیرد و به كارمان میآید، تا دیگر نه فتنهای باشد و نه فتنهگری.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *