تغییر استراتژی داعش به سمت عملیات های انتحاری/رقابت عربستان با ایران در شکل جنگ نیابتی به خشونت کشیده شده است
با وجود آنکه عربستان سعودی طی سال های گذشته داعشی ها را علاوه بر آموزش، تغذیه فکری و مالی نیز می کرد اکنون که جبر محیط اجازه عرض اندام را از داعش گرفته، این احتمال وجود دارد که نیش آنها به خود عربستان اصابت کند.
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: طی یک سال و نیم گذشته، دو سه انفجار در ریاض و برخی مناطق شیعه نشین عربستان رخ داده است که داعش به عنوان دست پرورده عربستان، مسئولیت آنها را بر عهده گرفت؛ از سوی دیگر در برخی از اظهارات مفتی های عربستان طی یک سال و نیم گذشته دیده ایم که آنها برخی از داعشی ها را نصیحت می کردند و می گفتند که شما فرزندان ما هستید و نباید به والدین خود (یعنی عربستان) ضربه وارد کنید؛ این نصیحت مفتی های سعودی نشان می دهد که آنها از یک سال و نیم گذشته متوجه خطرات و برنامهریزی های خرابکارانه داعش نسبت به خودشان شده اند.
با وجود آنکه عربستان سعودی طی سال های گذشته داعشی ها را علاوه بر آموزش، تغذیه فکری و مالی نیز می کرد اکنون که جبر محیط اجازه عرض اندام را از داعش گرفته، این احتمال وجود دارد که نیش آنها به خود عربستان اصابت کند.
در همین رابطه گروه سیاسی ، گفتوگوی مشروحی را با نوذر شفیعی کارشناس مسائل غرب آسیا و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی انجام داد که در ادامه این مصاحبه را می خوانیم:
داعش از ابتدا "عربستان و ترکیه" را حامی مطمئن خود نمی دید
میزان: به عنوان سوال اول بفرمایید که بر اساس چه مبنایی باید احتمال اقدامات خشونت آمیز داعش در عربستان را جدی بدانیم؟
شفیعی: معمولا اعضای گروهک های تروریستی مثل داعش، بعد از پیروزی در یک منطقه، به کشورهای مبدا خود بازمی گردند و اگر آن کشور مبدا، ساختارها و چارچوب هایش مطابق با دیدگاه آنها و بر وفق مرادشان نباشد، به تغییر خشونت بار در آنجا روی می آورند.
نمونه بارز این مورد را در افغان العرب ها یا حتی غیرعربهایی که در افغانستان در دهه های 1980 و 1990 می جنگیدند می توان مشاهده کرد، که بازگشتشان به کشور مبدا با یکسری تحولات در آن کشورها همراه شد.
در یک نگاه تاکتیکی می توان اینگونه تحلیل کرد که داعش به دلیل اینکه توسط ترکیه و عربستان و همچنین برخی از کشورهای عربی، در صحنه جنگ تنها گذاشته شدند، ممکن است که در صدد تلافی برآیند.
داعش از ابتدا این کشورها را کشوری لایق و پشتیبانی مطمئن برای خود نمی دید بنابراین برای آنکه بتواند در روند مبارزاتی آتی حامیان مطمئنی برای خود دست و پا کند امکان دارد با ایجاد خشونت در این کشورها در صدد تغییر در ساختار تصمیم سازی آنها برآید.
تغییر استراتژی داعش به سمت عملیات های انتحاری
میزان: با توجه به وضعیت فعلی می توان خطرآفرینی داعش در عربستان را جدی دانست؟
شفیعی: امروز استراتژی تکفیری های داعش از درگیری های مستقیم به درگیری های غیرمستقیم و عملیات های انتحاری و زیرزمینی تغییر جهت داده است.
هنوز سرنوشت نهایی داعش در عراق و سوریه مشخص نیست؛ فعلا زود است که درباره رابطه آینده داعش با کشورهای مبدا خود که حامی و پشتیبان آنها بودند صحبت کرد.
تفاوتها و شباهتهای داعش و القاعده
میزان: با توجه به حوزه تخصصی فعالیتهای شما که مطالعات مربوط به افغانستان می باشد، بفرمایید تفاوتهای داعش با القاعده در افغانستان در چه مواردی است؟
شفیعی: طالبان و داعش در عمل تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند؛ ایدئولوژی مذهبی و دینی هر دو، سلفیگری است و مدعی اندیشههای فراملی و انترناسیونالیسم اسلامی هستند؛ هر دو یکدست نیستند و شاخههایی را دارند. با این حال، تفاوت داعش و طالبان افغانستان این است که بدنه اصلی طالبان، محلی است در حالی که بدنه اصلی داعش در افغانستان محلی نیست و بیشتر اعضای آن را افرادی از پاکستان و کشورهای آسیای میانه تشکیل میدهند.
رقابت عربستان با ایران در شکل جنگ نیابتی به خشونت کشیده شده است
میزان: با توجه به شکستهای متعدد و پیاپی داعش و تکفیریها در عراق و سوریه، روند روابط ایران و عربستان در ادامه را چگونه ارزیابی می کنید؟
شفیعی: شکی نیست که ایران و عربستان متاثر از سیاست های عربستان و دخالت هایی که ایالات متحده آمریکا انجام می دهد، به دو رقیب تبدیل شده اند؛ امروز رقابت عربستان با ایران در شکل جنگ نیابتی به خشونت کشیده شده است.
عربستان باید در صدد حل دیپلماتیک مسائل خود با ایران برآید و انرژی خودش را در جهت مقابله با دشمن مشترک به کار بگیرد و بداند که درگیری های نیابتی عربستان با ایران، زمینه قدرت نمایی آمریکا و اسرائیل در منطقه را افزایش می دهد.
عربستان نفت نداشته باشد دیگر برای آمریکا با ارزش نخواهد بود
میزان: به عنوان سوال پایانی بفرمایید که آمریکا تا چه زمانی حامی سیاستهای عربستان سعودی در منطقه خواهد بود؟
شفیعی: اگر متغیر نفت را از عربستان سعودی حذف کنیم، بلافاصله می بینیم که آمریکا دیگر برای این کشور ارزشی قائل نخواهد بود؛ اگر کشوری باشد که بتواند خلا عربستان سعودی را پر کند، آمریکا با نگاه ابزاری خود به سرعت به سراغ آن کشور می رود.
عربستان تا زمانی برای آمریکا اهمیت دارد که بتواند برای سیاست خارجی این کشور کارکرد داشته باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *