هادی ذوالفقاری

چرا اینجا درس می‌خوانی؟ تو حق به گردن این پایگاه داری، همه‌ در و دیوار اینجا را خود تو بدون گرفتن مزد گچ‌کاری کردی. همه‌ تزئینات اینجا کار شماست. خب بمون توی پایگاه و درس بخوان. تو که کار خلافی انجام نمی‌دی.
کد خبر: ۴۵۶۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۴

می‌گویند اگر می‌خواهی شیعه واقعی آقا اباعبدالله (ع) را بشناسی سه بار در مقابل او نام مقدس حسین (ع) را بر زبان جاری کنید. خواهید دید که محب و شیعه واقعی حالتش تغییر کرده و اشک در چشمانش حلقه می‌زند.
کد خبر: ۴۵۶۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۳

هادی این سال‌های آخر وقتی ایران می‌آمد، بار‌ها روی صورتش چفیه می‌انداخت و می‌گفت: اگر به نامحرم نگاه کنیم راه شهادت بسته می‌شود.
کد خبر: ۴۵۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۰

هادی صبح‌ها تا عصر در بازار آهن کار می‌کرد و عصرها نیز اگر وقت داشت با موتور کار می‌کرد. اما چیزی برای خودش خرج نمی‌کرد. وقتی می‌فهمید که مثلا هیئت نوجوانان مسجد، احتیاج به کمک مالی دارد دریغ نمی‌کرد.
کد خبر: ۴۵۶۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۹

هادی کسی بود که به تأیید تمام دوستان، وقتی کار برای شهدا بود با تمام وجود کار می کرد.
کد خبر: ۴۵۵۸۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

کار رو برای وقتی می خوایم که تو کشور ما امنیت باشه و کسی در مقابل نظام قرار نگیره.
کد خبر: ۴۵۵۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷

حالا که همه‌ مردم پای انقلاب ایستاده‌اند ما نباید به ضدانقلاب اجازه‌ جولان دادن و عرض اندام بدهیم.
کد خبر: ۴۵۵۴۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۶

هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین پدرش برگردد. بعضی از بچه‌ها که هادی را نمی‌شناختند، فکر می‌کردند یک ماشین مدل بالا و... چند دقیقه بعد یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد.
کد خبر: ۴۵۵۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۵

یک بار شاهد بودم که هادی شخصی را با موتور به میدان خراسان آورد. با اینکه با این شخص مبلغ کرایه را طی کرده بود، اما وقتی متوجه شد که او وضع مالی خوبی ندارد نه تنها پولی از او نگرفت، بلکه موجودی داخل جیبش را به این شخص داد!
کد خبر: ۴۵۴۸۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۴

وقتی به انتهای کوچه رسیدیم، تقریبا همه جا تاریک بود. فریاد زدم بخواب وگرنه می‌زنمت. او هم خوابید روی زمین. من هم رفتم بالای سرش و اول چشمانش را بستم که نبینه من هیچی ندارم و....
کد خبر: ۴۵۴۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۲