بعثی‌ها و طعم شیرین اسارت!

16:11 - 10 مهر 1400
کد خبر: ۷۵۶۴۴۲
آیین رونمایی از کتاب «نگاهبان»؛ ۵۰ خاطره از نیرو‌های نگهدارنده اسیران عراقی در ایران صبح امروز ۱۰ مهرماه، برگزار شد.

- آیین رونمایی از کتاب «نگاهبان»؛ ۵۰ خاطره از نیرو‌های نگهدارنده اسیران عراقی در ایران با همکاری انتشارات سوره مهر و با حضور مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات مقاومت و پایداری، سرهنگ اصغر عزیزی، امیر سرتیپ رحمت شاه پناه، امیر سرتیپ دوم داوود مهدی‌زاده و سرهنگ احمد حافظ اکبریان از راویان این کتاب، علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر و نسرین ساداتیان نویسنده کتاب صبح امروز، ۱۰ مهرماه، برگزار شد.

در ابتدای این مراسم سرهنگی با اشاره به نحوه نگهداری اسرای عراقی در ایران گفت: ارتش نقش پیشانی بازی در نگهداری اسرای عراقی در ایران داشت. عراق در جنگ تحمیلی به جز جنازه و ویرانی، ادبیات را نیز از خود به جا گذاشت؛ به طوری که ۶۰ عنوان کتاب از اسرای عراقی که در ایران نگهداری می‌شدند، نوشته شده است. این امتیاز بزرگی است و در هیچ کجای دنیا این امر سابقه ندارد. اسیر در هر جنگ دیگری همین که زنده می‌ماند، هنر کرده است، اما در طی جنگ تحمیلی اسرای عراقی، دست به قلم بردند و خاطراتشان را نیز نوشتند.

او با بیان اینکه در آن زمان من خبرنگار بودم، به شرایط اردوگاه‌های اسرای عراقی در ایران اشاره و اضافه کرد: سعی می‌کردم تا ظهر کارهایم را در دفتر روزنامه انجام دهم و بعد برای انجام مصاحبه به اردوگاه می‌رفتم و ناهار را در آنجا می‌خوردم؛ چرا که غذایی که اردوگاه به اسرا می‌داد به مراتب بهتر از غذایی بود که ما در روزنامه می‌خوردیم.

مدیر دفتر ادبیات مقاومت و پایداری با بیان اینکه صدام، یکی از اردوگاه‌ها را پایگاه و دژ خود خطاب کرده بود، افزود: در این اردوگاه حدود چهار هزار اسیر بعثی نگهداری می‌شدند. ارتش ایران در آن زمان برای نگهداری این اردوگاه‌ها در حوزه‌های مختلف از جمله بهداشت و درمان، تلاش فراوانی انجام داد.

نگهداری انسانی

عزیزی، از اعضای کمیسیون نگهداری از اسرای عراقی در ایران، دیگر سخنران این مراسم بود. او با بیان اینکه از جمله سختی‌های جنگ، فارغ از اینکه چه کسی متجاوز بوده است، نگهداری از اسرا است، گفت: جمهوری اسلامی در طول ۲۲ سال، در بیش از ۲۲ استان و ۳۰ محل نگهداری از بیش از ۶۵ هزار اسیر نگهداری کرده است. نگهداری اسیر در جمهوری اسلامی یک نگهداری فیزیکی مانند آنچه در دیگر جنگ‌ها همچون جنگ جهانی اول و دوم و ... رخ داد، نبود؛ بلکه یک نگهداری انسانی، اسلامی و ایرانی بود.
او به تأثیر فرمان امام (ره) در نحوه نگهداری اسرا اشاره و اضافه کرد: امام خمینی (ره) در ۱۲ فروردین ماه سال ۱۳۶۰، پس از عملیات فتح‌المبین و به اسارت در آمدن بیش از ۱۱ هزار نفر، در پیامی منشوری را جهت نگهداری از اسرا صادر می‌کنند. ایشان در این پیام تأکید داشتند که جوانان و کسانی که مسئولیت نگهداری اسرا را برعهده دارند، به‌گونه‌ای عمل کنند که طعم شیرین اسلام به اسرا چشانده شود.

عزیزی با اشاره به این بیت از شهریارکه «بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من/ چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا»، ادامه داد: فرهنگ نیرو‌های نگهدارنده اسرا الهام‌گرفته از منش و سیره امام علی (ع) بود. منش این نیرو‌ها در نگهداری از اسرای عراقی، چنانکه امام (ره) نیز تأکید کرده بودند، اسلامی، انسانی و ایرانی بود؛ این در حالی بود که نیرو‌ها تا پیش از این آموزش اسیرداری ندیده بودند.

او با اشاره به پیام امام (ره) یادآور شد: رسیدن به این مرحله که طعم شیرین اسلام به اسرا چشانده شود، نیازمند مقدماتی بود و تنها متوجه شرایط فیزیکی نبود. هیچ آزاده‌ای وجود ندارد که در طی روز‌های اسارت خود در اردوگاه‌های عراق، روی تخت خوابیده باشد، اما اسرای عراقی در ایران همگی روی تخت می‌خوابیدند. وسایل زیستی، نظافتی، فرهنگی و ... آنقدر مهیا بود که اگر مثلاً اسیری در بیمارستان جا می‌ماند، خودش سوار تاکسی می‌شد و به اردوگاه برمی‌گشت. اسیری که دائماً در فکر فرار بود و سعی داشت با به کارگیری ترفند‌های مختلف فرار کند، به این نقطه می‌رسد که خودش به اردوگاه برگردد. این امر چگونه حاصل شد؟ با رفتار و کردار نیرو‌های نگهدارنده اسرا.

عضو کمیسیون نگهداری از اسرای عراقی در ایران به برگزاری کلاس‌های آموزشی اشاره و اضافه کرد: بسیاری از این اسرا از مقدمات امور دینی اطلاعی نداشتند، اما در طول دوران اسارت خود، باسواد می‌شوند، قرآن و نهج‌البلاغه را حفظ می‌کنند، در کلاس‌های آموزشی امور اسلامی شرکت می‌کنند و .... همیشه در نماز جمعه یک بخشی وجود داشت که اسرا در آنجا حاضر می‌شدند و در نماز جمعه شرکت می‌کردند. نتیجه این نوع رفتار اسلامی، انسانی و ایرانی این شد که بیش از ۱۰ هزار نفر به لشکر بدر رفتند و در عملیات‌های مختلف از جمله کربلای ۲ و ... شرکت کردند. همچنین در زلزله منجیل که اتفاق افتاد نیز تعدادی از اسرای عراقی حاضر شدند و شروع به کشف اجساد جانباختگان کردند.

او با بیان اینکه به تأکید امام (ره)، با اسرا طبیبانه برخورد کردیم، یادآور شد: در حال حاضر بسیاری از این اسرا در موکب‌های اربعین حضور دارند و به فارسی صحبت می‌کنند. خاطرم هست ما بخشی را برای تهیه پرچم داشتیم. یکی از این اسرا گفته بود که من فقط پرچم «الله اکبر» و «محمد رسول‌الله» را درست می‌کنم. ما هم به او ایرادی نگرفتیم، اما پس از مدتی با توجه به نحوه برخورد نیرو‌های نگهدارنده اسرا، آمد و گفت که من دلم می‌خواهد فقط پرچم «یا زهرا (س)» بدوزم.

عضو کمیسیون نگهداری از اسرای عراقی در ایران با بیان اینکه در ابتدا اردوگاه‌ها به دلیل خالی بودن فضا، محل نگهداری اسرا انتخاب شدند، یادآور شد: در ادامه جنگ تعداد اسرا به اندازه‌ای می‌رسد که نگهداری آن‌ها به خارج از تهران و در شهر‌هایی مانند بجنورد، ساری، گرگان و ... نیز منتقل می‌شود. در مجموع بیش از ۳۰ مکان در ۲۲ شهر برای نگهداری اسرا در نظر گرفته شده بود. در مجموع نگهداری از اسرا برمبنای سه مؤلفه بود؛ نخست آرمان‌ها و اهداف امام (ره)، براساس نظر کمیسیون اسرا و در نهایت برمبنای تدابیر فرماندهان.

تغییر معنای اسارت برای بعثی‌های اسیر

نسرین ساداتیان، نویسنده کتاب «نگاهبان»، نیز در ادامه این جلسه با اشاره به خدماتی که ایران برای نگهداری اسرای عراقی انجام داد، گفت: کتاب «نگاهبان» آینه‌ای برای انعکاس نگاه نگهبانان و اسیران عراقی در کشورمان است؛ اسیری که تا آخرین گلوله با ما در جبهه نبرد جنگید و با کوله‌باری از افکار بعثی به دست رزمندگان ما اسیر شد. اسیری که تشنگی‌اش را با کاسه آب رزمندگان ما برطرف کرد و با دستان خاکی و پینه‌بسته سربازان کشورمان سیراب شد.

او ادامه داد: حکومت بعث به آن‌ها گفته بود که اسارت به دست ایرانیان، برابر است با شکنجه و مرگ. اما رزمندگان ایرانی با کاسه آب خود آن‌ها را سیراب می‌کردند. برای یک انسان، البته انسانی که هنوز ردپایی از انسانیت در او وجود دارد، چیزی سخت‌تر از این نیست که بفهمد ایدئولوژی و باورش اشتباه بوده است.

بخش دیگر این مراسم به خاطره‌گویی تعدادی از راویان این اثر و حاضران در اردوگاه‌های اسرای عراقی اختصاص داشت. سرتیپ دوم رحمت‌الله شاه‌پناه از اعضای اردوگاه حشمتیه، در این بخش با اشاره به همدلی ایجاد شده میان اسرای عراقی با نیرو‌های ایرانی، گفت: خاطرم هست که برای انجام عمل جراحی در بیمارستان ۵۰۱ بستری بودم، دیدم تلفنم زنگ می‌خورد، وقتی جواب دادم متوجه شدم که فردی که پشت خط است، دارد به زبان عربی صحبت می‌کند. بعد از کمی صحبت متوجه شدم که یکی از اسرایی که آزاد شده بود و در عراق زندگی می‌کرد با من تماس گرفته و جویای احوالم است، گویا تعدادی از آن‌ها شنیده بودند که من عمل جراحی انجام داده‌ام، خواستند تا با برقراری تماس احوالم را بپرسند.

در ادامه این جلسه نیز امیر سرتیپ دوم داوود مهدی‌زاده و سرهنگ احمد حافظ اکبریان نیز به بیان خاطراتی از دوران هشت سال دفاع مقدس و حضورشان در اردوگاه‌های نگهداری از اسرای عراقی پرداختند. در پایان این جلسه نیز از کتاب «نگاهبان» با حضور جمعی از راویان کتاب و نویسنده، رونمایی و از راویان نیز تجلیل به عمل آمد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *