اولین روز از ماه صفر/اثبات حقیقت پیام خونین شهدای کربلا بر مردم شام
حسن طاهری در گفتوگو با پیرامون مهمترین وقایع کاروان اسرای کربلا در اول ماه صفر گفت: یکی از حوادث دلخراش پس از واقعه کربلا برخورد شامیان و دشمنان در شهر شام با کاروان اسرای کربلا بود، اگر چه مردم شام پس از آگاهی از حقیقت بسیار بسیار ناراحت و از فریبکاری یزید خشمگین بودند، اما کاروان اسرای کربلا از این برخورد غمگین بودند به حدی که وقتی از «امام سجاد (ع)» پیرامون حضور کاروان اسرا در شام سوال میکردند ایشان میگفتند امان از رخدادهای شام.
وی در همین راستا ادامه داد: بعد از واقعه عاشورا خانواده حضرت «سیدالشهدا (ع)» به اسارت درآمده و عبیدالله بن زیاد سر مبارک «امام حسین (ع)» را به سوی شام فرستاد و به دنبال آنها حضرت «زین العابدین (ع)» را در غل و زنجیر قرار داد و سایر اسرای کربلا را به بدترین شکل برشتران و روانه شام کرد. کسانی که کاروان را به سوی شام میبردند نیز کاروان اسرای کربلا را از داخل شهرها و روستاهای محل عبور دادند و آنها را خارجی میخواندند، دشمنان تلاش داشتند تا بدین ترتیب کینه دیرینه خود به «پیامبر اکرم (ص)» و خاندان ایشان را جبران کنند.
طاهری تصریح کرد: کاروان اسرای کربلا پس از این که به شام رسیدند مدتی پشت دروازههای شهر معطل شدند، زیرا دشمنان در تدارک دسیسههای شیطانی خود بودند آنان پس از ورود کاروان به شهر شام بنی امیه سرهای بریده شهدای کربلا را از میان کاروان حرکت دادند تا چشم زنان و کودکان به سرهای بریده این عزیزان بیفتد در عینحال با توجه به تاکیدات زنان کاروان که خواسته بودند از شمر تا آنان را از مسیرهای فرعی به کاخ یزید ببرد شمر با خباثت برنامهای را تدارک دیده تا بدین وسیله کاروان اسرا را از خیابانهای اصلی و پر جمعیت عبور دهد این عمل خباثت آمیز نشان از دشمنی و تنگ نظری بنی امیه داشت.
طاهری به توصیف شهر شام در زمان حضور کاروان کربلا پرداخت و افزود: یزید دستور داده بودند تا بازارها و برخی از خیابانها را تزیین کنند، زیرا شهادت «امام حسین (ع)» را نوعی پیروزی میپنداشتند به حدی که هر کس به این شهر وارد میشد احساس میکرد در یکی از اعیاد مسلمانان وارد شهر شده است.
***نقش تیلبغات مسموم در شام
این کارشناس علوم قرآنی به روایتی از زبان «امام باقر (ع)» اشاره و بیان کرد: «امام باقر (ع)» در آن زمان کودکی ۵ ساله بودند، اما روایتهای فراوانی از جفایی که در حق «اهل بیت (ع)» و در حق اسرای کربلا شکل گرفته سخن گفته است که ایشان فرمودند: هنگامی که یکی از شامیان از حضرت «سکینه (س)» دختر «امام حسین (ع)» میپرسند شما که هستید، ایشان در پاسخ میفرمایند: ما اسیران خاندان محمد هستیم. همین سخنان بسیاری از تبلیغات مسموم و گمراهکننده بنی امیه را نابود کرده و تهمت از دین خارج شدگان را از کاروان اسیران کربلا دور کرد؛ و این سوال را در اذهان عمومی ایجاد کرد که چگونه میتواند قتل و اسارت خاندان «پیامبر اکرم (ص)» یک جنایت در جهان اسلام نباشد.
***حرکتها کوبنده
طاهری به حضور کاروان اسرای کربلا در کاخ یزید اشاره و بیان کرد: حضور «امام سجاد (ع)» و حضرت «زینب کبری (ع)» در بین اسرا و سخنرانیهای کوبنده آنها و افشاگری علیه سیاستهای یزید پیام خونین شهدای کربلا را به بهترین شکل به مردم رسانید به طوریکه شام از واقعیت جنایت یزید در کربلا آگاهی یافت و خشمگین شد.
***تکذیب حقیقت
وی تاثیر افشاگریهای «امام سجاد (ع)» و حضرت «زینب کبری (س)» در کاخ یزید را مورد بررسی قرار داد و افزود: سخنان افشاگرانه «امام سجاد (ع)» و حضرت «زینب کبری (س)» سبب شد که یزید به طور کلی ماجرایی فرمان شهادت «امام حسین (ع)» و یاران با وفایش را تکذیب کند و گناه این عملکرد نادرست را به گردن عبیدالله بیندازد نکته قابل توجه این که دستور داده تا کسانی را که باعث و عامل به شهادت رسیدن «امام حسین (ع)» بودن محاکمه شوند این افراد شامل شمر، عبیدالله ابن زیاد، عمر سعد و بسیاری افراد دیگر که در مقابل «امام حسین (ع)» صفآرایی کرده بودند میشد.
***خرابه شام
این کارشناس علوم قرآنی به فریبکاری یزید اشاره و تاکید کرد: یزید پس از رسوایی در کاخش و عکسالعمل مردم شام دستور داد تا اسرای کربلا را در خرابهای نزدیک کاخ ببرند؛ ویرانهای که هر لحظه امکان فرو ریختن اش بود، اما به لطف خواست خداوند این ویرانه به هیچ یک از اسرای کربلا صدمه نرساند، اما درد و رنج روحی اسرای کربلا بسیار بود در یکی از این شبها حضرت «رقیه (س)» خواب پدر بزرگوارشان «امام حسین (ع)» را میبیند و از حضرت «زینب (س)» سراغ پدر بزرگوارش را میگیرد و بهانه او را دارد. یزید برای اینکه خاندان «پیامبراکرم (ص)» بیش از این آزار دهد دستور میدهد تا سر «امام حسین (ع)» را در مقابل این کودک قرار دهند، حضرت «رقیه (ع)» با دیدن سر بریده پدر با ناباوری دست به صورت پدر میکشد در حالیکه سر بریده «امام حسین (ع)» را بر روی سینه خود میفشارد به گریه میپردازد و سپس شهید میشود. این اعمال یزید نشان دهنده خباثت و کینهتوزی او نسبت به «ائمه اطهار (ع)» است او به هر شکلی که میتواند قصد دارد تا به خاندان «پیامبر اکرم (ص)» صدمه وارد کند و حتی کینهتوزی اش را از دید دیگران پنهان نمیکند هنگامی که در ابتدای مجلس با خواندن اشعاری وجود دین اسلام و «پیامبر اکرم (ص)» را انکار میکند چهره واقعی خود را به خوبی نشان میدهد.
وی ابراز کرد: یزید تحت فشار افکار عمومی و جهت جلوگیری از رسوایی بیشتر سه پیشنهاد از «امام سجاد (ع)» به یزید داد ابتدا اینکه سر «امام حسین (ع)» را پس دهد، چیزهایی که غارت شده را برگردانند، اسرا را در صورت کشتن «امام سجاد (ع)» با یک فرد امین به مدینه روانه کنند، ولی یزید سر مبارک «امام حسین (ع)» را پس نداد و از کشتن «امام سجاد (ع)» منصرف شد و پیراهن کهنه «امام حسین (ع)» را با مقداری پول پس داد و اجازه داد که اسرای «اهلبیت (ع)» در شام برای شهدای کربلا عزاداری کنند و بعد از اینکه مدتی اسرا در شام مقیم بودند یزید از قتنه مردم بیمناک شده و از نعمان بن بشیر، که قبلاً امیر کوفه بود، خواست فردی پارسا و امین همراه اسرا آنها را بنا به خواست خودشان روانه مدینه کند.
طاهری پیرامون واقعه کربلا خاطرنشان کرد: تمام اتفاقات و رویدادهایی که از زمان حرکت «امام حسین (ع)» از مکه آغاز میشود تا زمان بازگشت اسرا به مدینه همگی پیامها و درسها و بیان کننده بخش تلخی از تاریخ جهان اسلام است وقایعی که تاریخ هیچگاه فراموش نخواهد کرد.