«تاتیک»؛ داستانی با محوریت شهدای مسیحی
- ایثارگریهای رزمندگان مسیحی در طول جنگ تحمیلی، جلوه با شکوهی از همگرایی ادیان در نظام جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است.
دفاع مقدس ۸ ساله ایران و ایرانی، مسلمان و کلیمی و مسیحی و زرتشتی نمیشناخت. همه آمدند، پیر، جوان، زن و مرد به میدان آمدند تا صدام و یاران غربی وی نتوانند یک هفتهای به تهران برسند و این یک هفته ۸ سال طول بکشد و سرانجام نیز شکستی مفتضحانه را قبول کند. ایرانی بارها نشان داده که بیعتش ایمانی است و تا پای جان پای قول و قرار خود میایستد.
با نگاهی به تعالیم «حضرت مسیح (ع)» در مییابیم که در این دین نیز همچون سایر ادیان الهی مقام والایی برای کسانی که در راه دفاع از آرمانهای الهی جان خود را فدا میکنند ذکر شده و به شهادت در راه دین و ایمان بسیار تاکید شده است؛ ماریتر (ماتیروس) یاناهاتاک را میتوان معادل واژه شهادت در زبان ارمنی دانست که به معنای سرباز خط مقدم، قهرمان، دلیر و بی باک است.
بی شک در کنار غیرت مسیحیان ایرانی برای دفاع از خاکشان، این تعالیم نیز در حضور فعال آنان در جبهههای نبرد حق علیه باطل اثر بسزایی داشته است، تا جایی که پس از فراخوان شورای خلیفه گری ارامنه ایران در مراکزی، چون تهران و تبریز و اصفهان خیل عظیمی از جوانان و اقشار مختلف مسیحی برای این وظیفه ملی اعلام آمادگی کردند.
اینبار قلم نویسنده کتاب سقف سفید برای رزمندگان اقلیتهای مذهبی و بخصوص مسیحی که در هشت سال دفاع مقدس در کنار دیگر هموطنان ایرانی حضور داشتن به رشته تحریر در میآید و رشادتهای شهدای مسیحی را به تصویر میکشد. بی شک حضور این کتاب در بین رمان فارسی و در بین کتابهای شهدای دفاع مقدس، یک اثر منحصر به فرد میباشد.
برشی از کتاب: تاتیک! یک لحظه چیزی به ذهنم رسید و گفتم: بچهها ببینید تاتیک تان منتظر است. بروید. جان تاتیک تان بروید.
باورت نمیشود، تاتیک باورکن به همان لحظاتی که ما گرسنه بودیم و تو مقابل شمایل مریم عذرا میایستادی و صلیب میکشیدی و قطره قطره اشک میریختی تا معجزهای برسد و کسی از راه بیاید و نذری بیاورد و ما را سیر کنی، به همه آن لحظاتی که تو مروارید مروارید اشک میریختی، دویدند طرف مادرشان، بی آنکه حتی ذرهای از سمهای کوچک شان خاک بلند شود.
رفتنند پیش مادرشان، مادرشان آنها را با پوزه اش برگرداند و رفتند...
من که شک دارم آن آهو مادرشان بوده باشد به حتم تاتیک شان بوده، چون انگار مثل من کلمه مادر را نمیفهمیدند واسم تایک را شناختند...
آخ تاتیک! نمیدانی که یک حصار دو چشم آهو نگاهت کند چه کیفی دارد...
کتاب تاتیک در قطع رقعی در ۹۶ صفحه به قلم حسن شیردل و به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
علاقهمندان جهت تهیه کتاب میتوانند از طریق سایت رسمی انتشارات (nashreshahidkazemi.ir) و یا از نمایشگاه مجازی دفاع مقدس روشنای خاطرهها (https://sooremehr.ir/tour/shelf/۴۲) با ۲۰ درصد تخفیف کتاب را تهیه نمایند.