از سرگیری روابط سعودی با قطر؛ ناشی از اقتدار یا متاثر از اضطرار!؟
-بنابر اعلام نورنیوز، در هفتهای که گذشت یکی از سرخطهای اصلی اخبار منطقه به از سرگیری روابط رژیم سعودی با دولت قطر اختصاص داشت که در حاشیه نشست شورای همکاری خلیج فارس در شهر «العلاء» عربستان رخ داد.
این اتفاق در حالی از سوی رسانههای وابسته به سعودی به عنوان یک پیروزی بزرگ برای ریاض قلمداد شد که در حقیقت معنایی جز شکست آلسعود در ایجاد استیلای منطقهای و ایفای نقش برادر بزرگتر نداشت، شکستی که ناشی از کمک ایران به کشورهایی، چون قطر و یمن برای حفظ استقلالشان بود.
این البته تنها شکست رژیم سعودی طی سالهای گذشته در منطقه نبود، چنانچه ریاض در ایجاد آشوب در عراق و سوریه و استفاده ابزاری از تروریسم تکفیری نیز با توجه به نقش تاثیرگذار ایران ناکام ماند.
در واقع طی این سالها هر چه نفوذ جمهوری اسلامی و اقتدار محور مقاومت بیشتر شد، قدرت کشورهای حوزه خلیج فارس کاهش پیدا کرد و آتش ایرانهراسی و شیعههراسی از سوی دربار آلسعود شعلهورتر شد.
این روند باعث شد تا شورای همکاری خلیج فارس رفته رفته قدرت قبلی خود را از دست بدهد و برخی کشورها مانند قطر که از لحاظ مالی متمکن بوده و نیازی به حمایتهای ریاض نداشتند از این شورا خارج شوند. این مسئله رژیم سعودی را به حدی عصبانی کرد که اگر شدت شکستهای ائتلاف سعودی در یمن نبود، حتی احتمال حمله نظامی به قطر نیز وجود داشت.
در همین مرحله بود که رژیم سعودی با ۱۶ شرط اعلام کرد رابطه با قطر را از سر خواهیم گرفت، اما قطر با توجه به حمایت ایران و ترکیه نیازی به برقراری رابطه فوری ندید و توانست طی دو سال و نیم اخیر به حیات خود ادامه دهد.
نکته آنکه؛ آشتی اخیر در حالی رقم خورده که نه تنها با وجود تلاشهای بسیار تیم ترامپ به ویژه از کانال جرد کوشنر دامادش، هیچ یک از ۱۶ شرط مذکور انجام نشد، بلکه آلسعود متوجه شد کاریزمایی برای اعمال منویات خود در منطقه ندارد و در نهایت ذلت مجبور شد برای انسجام کشورهای عربی مجددا رابطه خود را با قطریها آغاز کند.
از سویی؛ واضح است که هدف آلسعود از برقراری مجدد این ارتباط، ایجاد یک جبهه در برابر ایران برای حفظ جایگاه خود در منطقه نزد اربابان آمریکایی ـ صهیونیستی خود است، موضوعی که بعید است با توجه به عمق اختلافات میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس به سرانجامی برسد.
لازم به ذکر است؛ زمانی که این کشورها با یکدیگر منسجم بودند و همه از صدام علیه ایران حمایت میکردند، نتوانستند در برابر قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی نقش آفرینی کنند، پس قطعا امروز با توجه به اقتدار دفاعی، نفوذ معنوی و پیشرفتهای علمی و... ایران به طریق اولی این مسئله منتفی است.
بر این اساس به نظر میرسد؛ کشورهای منطقه باید نگاه خود را تغییر داده و از نتیجه دادن مقاومت در برابر زیادهطلبی قدرتهای جهانی درس بگیرند و بر اساس اصل حسن همجواری بر سیاستهای مستقل خود تاکید کنند.