«دوستان» نمایشی درباره یک مشکل خانوادگی
- نمایش «دوستان» به کارگردانی «نادر نادرپور» این شبها در تماشاخانه تازه تاسیس اهورا روی صحنه رفته تا یازدهم مهر ماه به اجرای خود ادامه می دهد.
رامتین سلیمانی، مهشید دلاوری، شیما خوش اقبال، حسین کرمی، مروارید کفایی، نفیسه ترحم جو، مهسان فرخی، سید پارسا جعفری، پوریا رحمانی، ماهان خاتمی، شهاب کلانتری، فرهانه کلانتری، نوتاش نیک نژاد از جمله بازیگرانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش می پردازند.
در خلاصه داستان «دوستان» آمده است: خانوادهای هشت نفره بدون دعوت و شناخت قبلی وارد خانه مردی به نام هاما میشوند و نظم زندگی او را به هم میزنند. هاما در برابر آنها دچار استیصال میشود و برای بیرون راندن آنها تلاش زیادی میکند.
در نمایش با فضای اکثریتی غالبی همراه هستیم که با قانون گذاریهای لحظهای خود، هیچگاه نمیخواهند صدای اقلیتی را بشنوند و حتی اجازه به گوش رساندن آن را نیز نمیدهند. ولیکن هیچگاه در این نمایش نمیتوان به ضرس قاطع رای داد که چه کسی در این بلبشو دانای کل است.
کوبو آبه را در ایران با رمان زن در ریگ روان میشناسند. رمانی که فیلمی به همین عنوان از روی آن ساخته شد و توانست جایزه جشنواره کن را در آن زمان دریافت نماید. در آثار این نویسنده ژاپنی که متاثر از کافکا میباشد، نگاهی تمثیل وار به موضوعات را شاهد هستیم که قصد پرداخت هویت انسانی را دارد؛ انسانی که در یک ورطه نیهیلیسمی، سعی در نجات خود دارد؛ بنابراین در بیشتر آثار کوبو آبه، بیشتر به فضاهایی بر میخوریم که در آن ترسیم گر انسان پسا جنگ جهانی دوم است که به دنبال کورسوی امیدی برای رهایی خویشتن است.
نادر نادرپور با انتخاب نمایشنامه دوستان از این نویسنده ژاپنی زنگ افتتاح تماشاخانه اهورا را به صدا در آورد. نمایشنامهای که در تکمیل داستان کوتاه تجاوز قانونی همین نویسنده درونمایههای انسانی را دراماتیکتر کرده است. مخاطب در بطن نمایشنامه با اتمسفری هجو آلود از نظام سرمایه داری با تمامی اشتراکات تعریف شده اش مواجه است.
مردی تنها که در آپارتمان خود زندگی میکند، به ناگاه خود را با تجاوز غیر عادی و البته بی رحمانه از سوی خانوادهای پر جمعیت در مییابد. شخصیت مرد به عنوان شخصیت اصلی، به مرور متوجه شرایط غیرعادی و کابوس واری میگردد که بر او تحمیل شده است.
شاید کلیدیترین دیالوگ نمایش، دیالوگی باشد که از دهان مادر بزرگ خانواده خارج میگردد؛ فقر که از در بیاد تو، دین و ایمون از پنجره فرار میکنه. بر این اساس کارگردان اثر نیز تا حدودی توانسته است این دوپارگی طبقاتی یعنی تقابل فقر و میانه داری ایمان را نمایش دهد.
نمایش دوستان همچون نمایشنامه تعارفی با به استهزاء کشیدن مساله دموکراسی ندارد. حق رای اهداء شده از طرف پدر خانواده و اعلام نظر افراد خانواده در یک جو دیکتاتور گونه، کارگردان نمایش را همراستا با ایدههای متنی کرده است. به تبع آن نیز در نمایش با فضای اکثریتی غالبی همراه هستیم که با قانون گذاریهای لحظهای خود، هیچگاه نمیخواهند صدای اقلیتی را بشنوند و حتی اجازه به گوش رساندن آن را نیز نمیدهند. ولیکن هیچگاه در این نمایش نمیتوان به ضرس قاطع رای داد که چه کسی در این بلبشو دانای کل است.
نمایشنامه با دراماتورژی که بر آن رقم خورده است، معماری خاص خود را رقم زده است. دیگر خبری از شخصیت خبرنگار نمایشنامه نیست که با آشنایی اش با افراد خانواده قصد پیوستن به آنها را دارد. از آنجا که حشره شناسی برای کوبو آبه یک علاقه و حرفه محسوب میشد، میتوان رفتار کلونی وار و حشرهای انسانها را به صورت زنجیره در قالبهای متفاوت رویت کرد که در بزنگاههای مختلف چگونه فضا سازی مینمایند.
گویی آنها صرفا شبیه انسان و آدم هستند و البته غیر معمول بودن آنها به مرور هویدا میگردد. آدمهایی که یا مانند زالو خون میمکند یا مانند کرمی به دنبال پیلهای گرم و نرم میگردند و یا از طریق تخم گذاری ایجاد خسارت میکنند و به راستی که هر یک از این صفات به شکلی نمادین در تک تک پرسوناژ اعضای این خانواده که غیر دوستانه رفتار میکنند بارز است.