نگاهی به زندگی شهید محمد پورهنگ در کتاب «بیتو پریشانم»
- کتاب «شهید محمد پورهنگ»، روز شمار خاطرات زندگی مشترک شهید پورهنگ و همسرشان است. قلم نویسنده بسیار روان و جذاب و با توجه به جزئیات این داستان را روایت کرده است و خواننده را با خود همراه میکند.
محمد، علاوه بر وجه نظامی اش، یک شخصیت فرهنگی بوده که فعالیتهای فرهنگی ایشان در سفر یک سال و دو ماهه اش به سوریه، تاثیرات خوبی در منطقه بجا گذاشته است و در نهایت ایشان توسط نفوذی ها، ترور بیولوژیک میشوند. زینب وارد جزئیات کاری ایشان نشده است، بلکه صرفا با اکتفا از خاطراتی که شنیده است شخصیتِ خارج از خانهی محمد را به خوبی توصیف میکند، این کتاب بیشتر یک کتاب همسرانه است. زینب در انتهای بخش اول به این نکته اشاره میکند که «هنوز هم نمیدانم محمد توی سوریه چکار میکرد.»
کتاب شروع خوبی دارد. نویسنده با در میان گذاشتن احساسات قلبیِ زینب، خاطرات را ملموس و اثر گذار روایت کرده است. نگاه کتاب صرفا از دید زینب و خاطرات اوست، و از جلسهی خواستگاری شروع و به شهادت محمد، ختم میشود. فقط در بخش کوتاهی «فصل دوم (او)» از زندگی قبل از ازدواج و خاطرات شهید با برخی از دوستانش حرفی به میان آمده است.
شخصیتهای اصلی کتاب زینب و محمد هستند و بقیه ی افراد در سایه هستند در عین حال مخاطب کتاب از گروه سنی نوجوان به بالا است لزم به ذکر است که کتاب در ترویج سبک زندگیِ بی تجملات و ساده و همچنین مواجه با سختی های زندگی، اثر گذار است.
قلم نویسنده در ایجاد فلش بک به گذشته و وصل کردن آن به اتفاقاتِ حال، ماهرانه است و خواننده از این رفت و برگشت های ذهنی، لذت میبرد.
همسر شهید در این کتاب به روایت نکتههایی ناب از ویژگیهای بارز شهید حجت الاسلام پورهنگ و خاطراتی از ماموریت تبلیغی ایشان به شهر لاذقیه سوریه میپردازد.
قلم نویسنده به شیوهای داستانگونه و دلکش آدمی را با خودش تا لحظه به شهادت رسیدن حجت الاسلام محمدپورهنگ همراه میکند و حلاوت جانفشانی ها، سختی ها، غریبانه دفاع کردن از حریم ولایت و کار فرهنگی کردن در شهری جنگ زده، چون سوریه را به دل و جان خواننده میچشاند.