در فیلمسازی بیطرف هستم ولی خنثی نیستم
خبرگزاری میزان: «علیرضا رئیسیان» در جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در محفل «جنبش سینما انقلاب» به شدت از «دوران عاشقی» جدیدترین اثر خود دفاع کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش ، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «دوران عاشقی» آخرین ساخته «علیرضا رئیسیان» با حضور این کارگردان، فرهاد اصلانی از بازیگران اصلی این فیلم، مهسا محبعلی یکی از نویسندگان فیلمنامه این فیلم، در برنامهای با موضوع «آسیب شناسی بازنمایی روابط خانوادگی در زندگی مدرن»، با حضور دکترسینا کلهر جامعهشناس فرهنگی و مدیرکل دفتر فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و «ابوالفضل اقبالی» کارشناس ارشد مطالعات زنان و با همت محفل «جنبش سینما انقلاب» ساعت 19 روز چهارشنبه 14 مردادماه جاری بعد از نمایش این فیلم در تالار سوره حوزه هنری تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست علیرضا رئیسیان در مورد روایت اجتماعی خود از ساخت فیلم سینمایی «دوران عاشقی» گفت: با صدای زیبای فرهاد اصلانی و در تیزر فیلم، این بیت حافظ قرائت میشود که؛ «دور عاشقی گذشت و نوبت ماست/ هر کسی پنج روز نوبت اوست»، این فیلم راجع به فقدان عشق است؛ تم عشق، محور عشق و همه موضوعاتی که بنده به آن علاقه داشتهام. که بنابراین ایجاد بحران میکند، این بحران در شخص، در نهاد خانواده، در اجتماع و بعداً در سطح کلان وجود دارد.
فقدان و زوال عشق در جامعه
مهسا محبعلی یکی از نویسندگان فیلمنامه «دوران عاشقی» نیز در این مورد گفت: در اینجا محور فیلمنامه، درباره زوال عشق و یا به عبارتی فقدان عشق است که در واقع این زوال عشق، چه بحرانهایی در خانواده ایجاد میکند و خانواده به عنوان هسته اولیه جامعه چه آسیبهایی میبیند و الزاماً در رابطه با جامعه این هسته کوچک این حلقه را به صورت بزرگتر تداعی میکند. بحرانی که در واقع در جامعه وجود دارد فقدان و زوال عشق است. یکی از بحرانهایی که در جامعه داریم طلاق است که از هر سه ازدواج یکی از آنها منجر به طلاق میشود. این بحرانی است که طبیعتاً نویسنده و کارگردان نمیتوانند به راحتی از آن بگذرند و نادیده بگیرند. چون دروغ گفتن به خود و جامعه است اگر این بخش از روابط انسانی را ما نادیده بگیریم. ما سعی کردیم که در این فیلم به این بخش که در واقع یکجور نقد و به زیر سؤال بردن نحوه شیوه ازدواج و مشکلاتی که این قرارداد اجتماعی در جامعه ایجاد میکند در فقدان عشق بپردازیم.
جسارت کارگردان در درگیرشدن با چنین بحرانی را ستایش میکنم
در ادامه این نشست دکتر سینا کلهر جامعهشناس فرهنگی در مورد فیلم سینمایی «دوران عاشقی» گفت: وقتی که این فیلم را دیدم یک کمی ناامید شدم، این فیلم به من میگوید که مراقب باش ولی همان لحظه هم به من میگوید که نمیتوانی مراقب باشی و من را به یک تناقض و تنگنا و به بحرانی دعوت میکند و راه حلی که به من میدهد بحرانیترین وضعیت است. من نمیدانستم شخصیتی که آقای اصلانی در این فیلم آن را بازی میکنند مشکلش چیست؟ نمیخواهم این محتوا و فرم را از هم جدا کنم هر چی هست اثری را من دیدم و مخصوصاً من نتوانستم بحران عشق و زوان عشق را در یک شخصیتی بدین گونه دیده باشم.
مدیرکل دفتر فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در ادامه سخنانش افزود: این را بایستی اشاره کنم که جسارت کارگردان در درگیرشدن با چنین بحرانی را واقعاً ستایش میکنم و این خیلی خوب است، ولی آدم وقتی که وارد موقعیت بحران میشود همان لحظه سقوطش را تا حدودی آغاز میکند؛ یعنی نمیتواند از این بحران خارج بشود. فیلم بحرانی را به من نشان میدهد و من را در آن بحران غوطهور میکند.
«دوران عاشقی» فیلم شریف و سنگینی است
در ادامه «ابوالفضل اقبالی» کارشناس ارشد مطالعات زنان گفت: من بعد از مدتی و در مقایسه با برخی از فیلمهایی که در سینمای ایران تولید میشود؛ امروز یک فیلم شریف و سنگینی دیدم، فیلمی که مبتذل نبود و برای خودش احترام و شخصیتی قائل بود و از این جهت از کارگردان و عوامل فیلم تشکر میکنم. اما موضوعی که ذهن من را به خود مشغول کرده است و واقعاً سؤال من این است که کارگردانی که میآید در مورد موضوعی کاملاً حساس و پیچیده اجتماعی اظهارنظری میکند و در بسیاری از جاهای اثر او یک تبیین کاملا مختص خود کارگردان و عدهای محدود را ارائه میکند از کجا سرچشمه میگیرد؟
کارشناس ـ مجری این نشست در ادامه اظهار داشت: کارگردانی که احتمالاً کارشناس مسائل اجتماعی نیست و رسالت او ساخت یک اثر هنری است و سبقه کارشناس این حوزه اجتماع را ندارد؛ در مورد یک مسئلهای که به نظر کارشناسان علوم انسانی و علوم اجتماعی یک مسئله غامض است، همچون؛ مسئله صیغه، ازدواج مجدد و مسئله خیانت در خانواده و حتی مسئله زوال عشق، چطور کارگردان به خودش این جسارت و اجازه را میدهد که در این زمینه اظهار نظر کند؟
وی افزود: من مخاطب، از این اثر این را فهمیدم که حتی اگر مردی در فضای خانوادگی و زندگی مشترک خودش با یک فضای نامطلوبی از سوی همسر خودش مواجه شود زنی دارد که در اصل زن زندگی نیست و زن جامعه است. یعنی چیزی که از «لیلا حاتمی» در این فیلم میبینیم زنی است که شوهرش با دستپخت مادر زنش چاق شده، هر وقت بچه به مادر نیاز داشته، مادر کار داشته، خانهاش بهم ریخته است و کدهای بسیار زیادی که نشان میدهد این زن، زنی نیست که بتواند در خانه، محیطی گرمی برای همسر خود فراهم کند.
این کارشناس ارشد مطالعات زنان در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: حالا حتی اگر مرد با این فضا مواجه شود و اگر ازدواج مجددی بکند و تحت عنوان صیغه و صیغهنامه کاملا قانونی و شرعی داشته باشد؛ باز هم این مرد خیانت کرده است. حتی در فیلم هم میبینیم که خود مرد هم معترف میباشد که خیانت کرده است. سوال من این است که کارگردان بر اساس کدام منظر و رویکرد به این نتیجه رسیده که این عمل مرد خیانت است؟
در ساخت «دوران عاشقی» کاملاً بیطرف بودم
در ادامه این جلسه علیرضا رئیسیان گفت: شما در ابتدا فرمودید من به چه اجازهای این فیلم را ساختم؛ بر همین اساس من دفعه بعد حتماً میآیم اینجا و اجازه میگیرم. من دفعه بعدی که خواستم فیلمی بسازم میآیم و اجازه میگیرم و اگر فضای فیلمسازی مناسب بود میروم فیلم میسازم. اساساً جملهای که شهاب حسینی در فیلم میگوید نظر خودش است و نه نظر فیلمساز، برای اینکه فیلمساز کدهای دیگری دارد که کاملاً این موضوع را نقض میکند. زیرا این شخصیت وقتی که با همسرش در خانه مشاجره میکنند، میگوید که به یک متهم هم اجازه میدهند که از خودش دفاع کند؛ همسرش به وی میگوید که تو خطاکاری و از دید قانون و عرف این خطاست.
وی همچنین گفت: به هیچ وجه این کار وی خیانت نیست برای اینکه همه مسائل قانونی و شرعی را رعایت کرده است. اما عرف اجتماعی از دید بعضیها این هست که او خیانت کرده است. ولی از دید من اصلاً بدین گونه نیست. نکته دیگر اینکه اگر کسی در مورد موضوع خیانت فیلم بسازد؛ آن وقت اشکال این کار از دید علوم انسانی و اجتماعی چیست؟ حتی در آمریکا که اصلاً این مسائل مطرح نیست؛ فیلم «جاسمین غمگین» ساخته «وودی آلن» اصلا به همین موضوع پرداخته است و دو سال پیش هم جایزه اسکار گرفت، پس باید ایشان را هم محاکمه کنند تا اصلاً موضوع خیانت را مطرح نکند.
کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در ادامه ظهار داشت: این موضوع در فیلم، یک موقعیت اجتماعی و دراماتیک است. این موقعیت دراماتیک، ابعاد مختلفی دارد و در شخصیتهای مختلفی تقسیم میشود. شما به عنوان مجری اشاره کردید که من در فیلم به نوعی قضاوت کردم. این در حالی است که من اصلا هیچ قضاوتی نکردم. در کجای فیلم من قضاوت کردم؟ حتی من در این فیلم اقدام به دادن راه حل خاصی هم نکردهام. اتفاقاً من کاملا در ساخت فیلم بیطرف بودم. هر شخصیتی شرایط و داستان خود را میگوید و مخاطب در هر مقطعی حق را به زن یا شوهر او میدهد.
وی افزود: در فیلم میبینیم که در هر منظری حق با هرکدام از سه نفر اشتباه کردند. هم بیتا که از وظایف عاشقانه به عنوان همسر و نه قراردادی غفلت کرده و هم میترا که وقتی فهمیده حمید متأهل است و این رابطه را ادامه داده و هم حمید، همسر بیتا که در این وضعیت خود را قرار داده است.
رئیسیان در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: اصلا دیدگاه شما را در مورد این فیلم قبول ندارم. زیرا «دوران عاشقی» اصلا اینگونه ساخته نشده و اینگونه نباید به آن نگاه کرد که شما یک قضاوتی دارید و آن را بر روی فیلم قرار میدهید. این درحالی است که فیلم را باید به عنوان خود فیلم ببینیم؛ اول باید خود فیلم را دید از آن لذت برد و سپس اگر نقدی در مورد آن دارید نقد هم اصول خود را دارد. شما کارشناس علوم انسانی و بنده هم فیلمساز هستم؛ شما در حیطه من دخالت میکنید، من هم باید در حیطه شما دخالت کنم؟ از هر منظری که شما نگاه کنید کل محور ادبیات کلاسیک ما بر روی همین موضوع است. در آن هم همه نوع قصهای وجود دارد؛ از داستان حضرت یوسف بگیرید تا قصه لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین و شیخ صنعان که محور همه این داستانها عشق است. نکته دیگر اینکه عشق آن هم در صورت غیرمتعارف آن و نه به صورت قراردادی آن است، پس باید همه آنها را محاکمه کنیم؟!
دیالوگ «دوران عاشقی» جزء خطوط قرمز ماست
در ادامه، ابوالفضل اقبالی مجری و کارشناس این نشست گفت: بنده عمیقاً از شما عذرخواهی میکنم؛ قبلا در مورد کیفیت جلسه توضیح دادم. قرار نبوده در این جلسه نسبت به اثر شما نقدی صورت بگیرد. بلکه قرار بوده در این نشست یک همفکری کاملا مسالمتآمیز بین اصحاب علوم انسانی با اصحاب هنر که شما یکی از بزرگواران این عرصه هستید صورت بگیرد. قرار هم هست که هرکسی کار خود را انجام بدهد. یعنی شما به عنوان یک کارگردان و هنرمند کار هنری تولید بکنید و آقای کلهر و دوستان حاضر در این جلسه قرار است تحلیل اجتماعی و کار کارشناسی ارائه بدهند.
وی همچنین گفت: به نظر من کدهای بسیار زیادی در فیلم شما وجود دارد که رفتار حمید با بازی «شهاب حسینی» و زندی با بازی «فرهاد اصلانی» و همچنین یکی دو نفر از مردهای فیلم را تقبیح میکند. همچنین از برخی دوستانی که فیلم را دیدهاند پرسیدم به نظر آنها هم این افراد کار اشتباهی کردهاند. حتی در جایی از فیلم بیتا با بازی «لیلا حاتمی» به حمید با بازی «شهاب حسینی» میگوید که اگر این کار را من انجام داده بودم آن وقت چی؟! شما اصلا ببینید که این دیالوگ جزء خطوط قرمز ما است.
وقتی عشق از بین میرود همه گونه خطایی اتفاق میافتد
علیرضا رئیسیان در پاسخ به مجری برنامه گفت: شما دیالوگ را درست متوجه نشدهاید. بیتا نمیگوید اگه من میرفتم و مرد دیگری را میآوردم؛ بلکه میگوید در مقطعی که تو این حرف را به من میزنی من میتوانم این حرف را به تو بزنم؟ برداشت شما کاملا متفاوت با روح واقعی دیالوگی است که در این مقطع از فیلم، بین بیتا و حمید درمیگیرد. دیالوگ ویژگی و کاربرد خاص خود را دارد، شما میگویید کدهای زیادی در این فیلم وجود دارد، یکی از این کدها را گفتید که من به آن پاسخ گفتم، پنج مورد دیگر را هم بگویید که من پاسخ بدهم که کجای این کدها خیانت است. غیر از آن کدی که شما گفتید که آن هم جنبه دیالوگ دارد و در یک واکنش خاصی صورت میگیرد و من هم نقیض آن را به شما گفتم.
وی افزود: این کدهای زیادی که شما میگویید در کجای فیلم است؟ که به گفته شما ما میگوییم این امر خیانت است، پس باید سرکوب شود. من در این فیلم اصلاً درباره ازدواج مجدد قضاوت نکردم. من میگویم وقتی عشق از بین میرود همه گونه خطایی اتفاق میافتد. هم در سیاست، هم در اقتصاد، هم در اجتماع، هم در علوم انسانی و هم در علوم متافیزیک شاهد این خطا هستیم. اگر این موضوع از نظر شما غلط است بگویید تا من پاسخهای آن را بیان کنم.
«ابوالفضل اقبالی» مجری این نشست، خطاب به مهسا محبعلی یکی از نویسندگان فیلمنامه «دوران عاشقی» گفت: رویکردی که این اثر نسبت به عشق و تحولات معنایی که عشق در جامعه ما به خودش میبیند به نظر شما آیا یک رویکرد زنانه نیست؟ آیا عشقی که در این اثر به تصویر کشیده شده عشقی نیست که فقط نزد خانمها شرافت دارد و آقایان، عشق را بیشتر از منظر بهانهای برای دستیابی به دیگر مقاصدشان در نظر میگیرند؟
در «دوران عاشقی» زن، درگیر مسائل اجتماعی شده است
در ادامه مهسا محبعلی گفت: یونگ در مقاله خود در زمان بروز و رواج مدرنیته در اروپا تحلیل جالبی میکند و میگوید که عشق زمانی که مرد به عنوان کارمند و یا کارگر زندگی روزمرهای نداشت که تمام ذهنش را در ترافیک، یا سر و ... کار اشغال بکند؛ بخصوص در طبقه اشراف، مردها فراقت بیشتری داشتند برای اینکه فضای عاشقانهای شکل بگیرد. در حقیقت میبینیم که تمام رمانسهای دنیا هم در این دوره نوشته شده است. اما بعد از ورود به دوره صنعتی و مرد به عنوان تأمین کننده مالی خانواده مسئولیتها و درگیریهای اجتماعی برای وی ایجاد میشود که همه اینها موجب میشود از عشق فاصله بگیرد. ولی زن همچنان به دلیل عشق و علاقه مادرانه خود و اینکه هنوز وارد درگیریهای اجتماعی و بیرون از خانه نشدهاند و هنوز در نوستالژی آن دوره رمانس باقی ماندهاند و هنوز که هنوز است در حال جستجو به دنبال عشق هستند.
وی همچنین گفت: در فیلم «دوران عاشقی» برعکس، زن درگیر مسائل اجتماعی شده و عشق را فراموش کرده است. نمونه بسیار عالی برای مقاله یونگ، فیلم «تایتانیک» است؛ آماری که در فروش این فیلم ارائه دادند این بود که خانمها هر کدام دو بار، سه بار و حتی چهار بار به تماشای این فیلم نشستهاند و تعداد بیینندگان زن این فیلم، چهار برابر مردها بود. «تایتانیک» دقیقاً به نوعی تقابل عشق و قرارداد اجتماعی بود. یعنی یکجا دختری که باید به خاطر قراردادهای اجتماعی ازدواج بکند و به خاطر اینکه طبقه خودش و ثروت و غیره را حفظ بکند که عشقی در آن وجود ندارد و در سویه دیگر عشق وجود دارد و این زن سویه عشق را میگیرد و همه کسانی که فیلم را می بینند طرف «دی کاپریو» و «کیت وینسلت» را میگیرند و شخصیت همسر به عنوان موجودی که عشق را درک نمیکند و براساس آرا میبینیم که بیشتر مخاطبهای این فیلم، زن هستند و در حقیقت این زنها هستند که نوستالژی بازگشت به آن دوره را دارند.
نویسنده فیلمنامه «دوران عاشقی» در ادامه اظهار داشت: در این فیلم این زن و شخصیت «لیلا حاتمی» است که به دلیل موقعیت اجتماعی، کار و مقدم دانستن کار و حرفه خود بر عشق، با توجه به اینکه با تعهدات خود در چارچوب خانواده عمل کردند و خانواده کاملا پابرجاست ولی از نظر حسی بیشتر به سمت حرفه خود، انرژی گذاشته است. برای همین دلیل هم هست که شخصیت «شهاب حسینی» در فقدان و نوستالژی عشق میرود و زن دیگری را صیغه میکند. و این است که نمیتوانیم بگوییم که نگاه زنانه است. به صورت عام اصولاً بیشتر، زنها نوستالژی عشق را دارند و در صورتی که در «دوران عاشقی» آقای رئیسیان جای این دو نقش را جابجا کردند.
وی همچنین گفت: در این فیلم هدف این است که به اینجا برسیم که نمیشود قضاوتی کرد؛ همه حق دارند. در حقیقت یک اثر هنری خوب، دقیقا این است که به این نقطه برسد. کار جامعهشناسها و پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی تحقیق و پژوهش و پیدا کردن راه برون رفت از این بحران است ولی کار هنرمند این است که فقط این بحران را نشان بدهد. مخاطب اگر میرود فیلم را میبیند و سپس با بحران از سالن خارج میشود نشان دهنده این است که این فیلم موفق بوده است. زیرا علامت سوال بزرگی در ذهن شما ایجاد کرده و این هدف یک اثر هنری است. هدف اثر هنری این نیست که پیام اجتماعی بدهد، نصیحت و قضاوت کند بلکه هدف اثر هنری این است که شما را در موقعیت بحران قرار بدهد و موجب حرکت این بحران در ذهن مخاطب شود تا مخاطب با آن بحران سالن سینما را ترک کند.
این داستان نویس در ادامه تأکید کرد: بر این اساس، این اتفاق برای این فیلم هم رخ داده است. اما باید بدانیم که هیچکدام از این آدمها نه معصوم هستند و نه مقصر میباشند. زیرا همه آنها قربانی موقعیتهای اجتماعی هستند و شرایطی به آنها تحمیل شده است و همه آنها حق دارند. خودمان را جای هر کدام از شخصیتهای این فیلم میگذاریم به آنها حق میدهیم و در نهایت مهم همین است که ما با بحران سالن سینما را ترک میکنیم.
در بخش دیگری از این نشست، ابوالفضل اقبالی خطاب به فرهاد اصلانی این سوال را مطرح کرد که آیا اساس بازیگر برای ارتباطی که باید با نقش خود برقرار کند، اولاً باید رویکرد حاکم بر اثر را بپذیرد و با آن همدل و همزبان باشد؟ یا اینکه در موقعیت پذیرش آن رویکرد هم نباشد باز هم میتواند آن نقش را بازی کند؟ و سوال دیگر اینکه آیا افرادی در جامعه هستند که نمونه شخصیت و نقش شما در فیلم «دوران عاشقی» باشند؟ چون طبق گفته نویسنده فیلمنامه این فیلم، نماینده زوال عشق در این اثر شما هستید؛ آیا این گونه افراد نمایندگان زوال عشق در جامعه هستند یا نه؟
فقط در حال متهم کردن هم هستیم
فرهاد اصلانی نیز در پاسخ به این سؤال گفت: راستش من اول بحث کمی دچار افسردگی شدم و وضعیت من شبیه فردی است که در حال مکالمه با موبایل بوده و موتوری موبایلش را ربوده است. در حقیقت هنوز بهت زدهام. دوستان درست از وسط دعوا شروع کردهاند. برای همین تا دقایقی نمیتوانستم موقعیت خود را در این نشست پیدا کنم. من 6 سالی است که کار میکنم و مورد غضب حوزه هنری هستم و با پارتی آقای رئیسیان امروز در این نشست حضور پیدا کردهام. به نظر من این دعوا حل نمیشود، زیرا سالهاست که ادامه دارد. ما کماکان در جایگاه متهم قرار داریم. به نظر من شما از فیلتر خاصی و فیلتر خودتان به فیلم نگاه میکنید. بر این اساس اگر جواب ندهد با فیلتر شما پس فیلم بدی است. برای همین علت است که من فکر میکنم در این مملکت دیالوگ برقرار نمیشود. ما دچار دستهبندیهای مختلفی شدهایم و دائما هم به این دستهبندیها افزوده هم میشود. به نظر من ما با هم گفتگو نمیکنیم و فقط در حال متهم کردن هم هستیم.
وی افزود: فکر میکنم که اصلاً فلسفه کار هنری این است که قضاوت نکند. بر این اساس در این فیلم مبنا قضاوت نبوده است و من هنرمند قرار نیست که قضاوت کنم. من به عنوان بازیگر میتوانم نقشهای مختلفی بازی کنم و به همان اندازه هم از آنها دفاع کنم. در حقیقت این مخاطب است که باید تصمیم بگرید که در نهایت چه نتیجهای را با خود بعد از پایان فیلم از سینما بیرون ببرد. شما با یک بار دیدن فیلم، خیلی زود دچار قضاوت میشوید. شما ببینید که دو نویسنده و رماننویس خانم و آدم معتبر پای این کار هستند و همینطور خود آقای رئیسیان به همراه یک تیم حرفهای در این پروژه حضور دارند. هرکدام از این دوستان اندیشه خود را دارند و تقریباً همه نزدیک به یک سال همراه این پروژه بودهاند.
بازیگر نقش زندی در فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در ادامه تأکید کرد: در واقع فکر نمیکنم که کسی نیت بدی داشته باشد و یا باز هم متهم به جریانی بشود و از این حرفها. من میگویم که تعدادی شخصیت در این فیلم هستند که هرکدام در واقع در موقعیتی قرار گرفتهاند و هرکدام دچار پارادوکسی هستند و همه آنها سؤال برانگیز هستند. این فیلم به نظر من پر از پرسش است. من شخصیتی را بازی میکنم که زائیده یک اقتصاد بیمار است. فردی است که نبض بازار را در دست دارد و فکر میکند که همه چیز را میتواند بخرد. حتی زن بخر، حتی در بخشی از فیلم و در دعوای حقوقی میگوید که من حلش میکنم و با اعتماد به نفس هم این حرف را بیان میکند. چطور این را نبینیم؟ متأسفانه ما چپ و راست در اخبار روزانه این جور افراد را میبینیم و میشنویم که در این مملکت به کجا رسیدهاند.
وی افزود: ما در این فیلم زنی را میبینیم که قانونمند است ولی همین قانون در مورد او کارایی ندارد. از ظرف دیگر ما مردی را میبینیم که در واقع دچار مشکل است. و بخشی از این مرد دچار کمبود است. کاری را کرده و حالا مسئولیت آن را نمیپذیرد. من فکر میکنم که فیلمساز نخواسته در جایگاه هیچ کدام از این افراد حاضر در فیلم قرار بگیرد، فقط اینها را نشان داده است و واقعیتهایی را نشان داده که هست و وجود دارد و نمیتوانیم منکر آنها بشویم. کاری که شما میکنید من را یاد آن زمانی میاندازد که اتفاقات سیاسی پررنگی در مملکت رخ میداد و همزمان هم سریال «مختار نامه» پخش میشد؛ دو مفسر هم مینشستند و فیلم را تفسیر میکردند.
مشکل ما در این مملکت، مونولوگ است
اصلانی در ادامه اظهار داشت: این درحالی است که به نظر من این سریال نیازی به تفسیر نداشت؛ آن اثر را باید خود مخاطب میدید. نمیشود که ما حلقه واسطهای بین اثر و تماشاگر باشیم و بگوییم که لطفاً اینجوری فکر بکن. هر کسی از یک فیلم برداشت خاص خود را دارد. به نطر من فیلم سینمایی «دوران عاشقی» مونتاژ فوقالعادهای دارد، فیلمبرداری استثنایی دارد و در جشنواره فیلم فجر فکر می کنم بسیار مورد توجه قرار گرفت و در همین روزهای کمی که از اکران آن می گذرد از طرف علاقمندان به سینما مورد استقبال خوبی قرار گرفته است. همچنین در فضاهای مجازی و در تلفنهایشان راحت واکنشهایشان را در مورد این فیلم بیان میکنند. ما بیشتر به این نیاز داریم تا با هم دیالوگ کنیم، به نظر من مشکل ما در این مملکت همین مونولوگ است، یعنی همهاش ما فکر بکنیم که من درستتر هستم و به نظرم بدین گونه نیست.
به دنبال متهم کردن شما به عنوان کارگردان فیلم نبودم
در ادامه این نشست، سینا کلهر جامعهشناس فرهنگی گفت: من واقعاً دنبال اینکه شما را به عنوان کارگردان فیلم متهم کنم نبودم. مخصوصاً کنار فردی هستم که در این سیستم، نشان درجه یک هنر به او داده شده است. در حقیقت وقتی به فردی نشان درجه یک هنر میدهند نشان میدهد که بالاخره سیستم، یک تصمیمی در مورد او گرفته است. بر این اساس این فرد به اندازه کافی بزرگ است. او آنقدر بزرگ است که میتوانم احساسم را صادقانه به او بگویم و باید شنیده هم بشود. بله مونولوگ است. اما آیا ما متهم هستیم؟ اصلا تمام این برداشتهای ما ناشی از درک غلط و سواد کم سینمایی ما است و ما اصلا نمیفهمیم که هنر چیست. اما مگه منظور من این بود که آقای رئیسیان بیاید و بشود عینا آقای سلحشور و یا کارگردان دیگری؟
وی در ادامه افزود: یک اثری ساخته شده و آن اثر در من مخاطب تأثیر گذاشته است. این یعنی اثر او موفق است و موجب نشده که سالن را ترک کنم و بگویم این فیلم برای دیدن نمیارزد. آمدهام تا به کارگردان آن بگویم که به اندازه کافی این نقدهای فرمی را شنیدهای و نقدهای تخصصی در مورد فرمها و شخصیتها و کیفیت فیلمنامه به انداه کافی بیان شده است. من اینجا میخواهم صادقانه یک صدای دیگری را بگویم که آن طرف وقتی مخاطب مینشیند آن صدا هم هست. چطور میشود آن را شنید؟ واقعاً خیلی به آن فکر کردم که من این حرف را بگویم و ایشان هم آن را بشنود، نویسنده و بازیگر هم آن را بشنود و یک اتفاقی بیافتد.
مدیر دفتر فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: این جملهای که هیچ کسی حق ندارد قضاوت بکند و قضاوتی نمیشود کرد و همه حق دارند، این بزرگترین قضاوت است و این خیلی قضاوت بزرگی است و خیلی جرأت میخواهد کسی بیاید و این را در پرده سینما بیان کند. این موضوع تن من را میلرزاند و میگویم که چطور جرأت میکنند. مخصوصاً این را میدانم که شما مسئولیت دارید و مسئولیت اثر خود را میپذیرید. اینجوری نیست که بگویید ول کن مهم نیست. شمای کارگردان ذهن مخاطب خود را میسازید. کارگردانی که آنجا بر روی صندلیهای سالن و روبروی پرده سینما مینشیند.
وی همچنین گفت: ساختن ذهن یعنی اینکه من نوعی، فردا با همسر، دختر و مردم جامعه خود همانگونه که در فیلم به من نشان میدهی رفتار میکنم و راجع به دیگران قضاوت میکنم و اتفاق بزرگی میافتد و من بایستی راجع به این اتفاق بزرگ یک کاری بکنم. و من بایستی در مورد آن یک کاری بکنم و بیایم برای شما توضیح بدهم که این شخصیتها و این فرم و کاری که انجام دادید واقعاً چیز دیگری میگوید و یا نه واقعاً صلاح دیدم صادقانه بیایم بگویم که چه زخمی را شما در روح من ایجاد میکنید و چرا این کار را میکنید؟ چرا اثر هنری به خودش این حق را میدهد که جمله خیلی بزرگی را بگوید که قضاوت نمیتوانید بکنید همه حق دارند.
مصلح اجتماعی نیستم و به عنوان یک فیلمساز حتما موضع خود را دارم
در ادامه علیرضا رئیسیان در پاسخ به سخنان این مدیر فرهنگی کشور گفت: ببینید یک فیلمساز ابزارهایی دارد که حرفی را که در ابتدا مسئله او شده است، در جمع همکاران خود ایجاد میکند و بعد به مخاطب میدهد دغدغه او است. اگر از این زاویه بخواهیم نگاه کنیم من قطعاً بیطرف هستم ولی خنثی نیستم. من با صحنهای که ایجاد میکنم مخاطب را از طریق احساس تحت تأثیر قرار میدهم و در ادامه، از طریق این احساس اگر فیلم مؤثر باشد را به آن فکر میکند. بنابراین اندیشهای دغدغه من میشود؛ سپس میآیم و حس را در قالب اثری و یا هنری با آن مخلوط میکنم و سپس این حس را به شما مخاطب منتقل میکنم و اگر شما تحت تأثیر قرار گرفتید بعداً به آن فکر میکنید و این فرآیند یک کار هنری است.
وی همچنین گفت: زیرا من که مصلح اجتماعی نیستم و اصلا هم خود را در آن جایگاه نمیدانم. ولی به عنوان یک فیلمساز و اگر باشد یک هنرمند، حتما موضع خود را دارم. زیرا نمیشود که اصلا یک انسان موضع نداشته باشد. اما نسبت به هر شخصیتی قضاوت نمیکنم و بیطرفانه طرح مسئله میکنم. باز هم تکرار میکنم که این بیطرفانه بودن به معنای خنثیبودن نیست. انسان یک وجهی دارد که در خلقت بسیار پیچیده است؛ خود عشق اینقدر پیچیده است که با این موجود وقتی ترکیب میشود یک فرآیندی اتفاق میافتد که در هیچ موجود دیگری امکانپذیر نیست.
رئیسیان در ادامه افزود: من کارگردان چارچوب و قاعدهای برای ساخت یک اثر دارم و نمیتوانم اینقدر فراتر از این چارچوبها حرکت کنم که هیچ کسی نفهمد که من چی گفتهام و این اصلاً به درد نمیخورد چون سینما صنعتی است که بایستی در آن سرگرمی وجود داشته باشد و اگر هم حرف و پیامی دارد به مخاطب منتقل شود و هم صنعت بسیار گرانی است. و هم ترکیب پیچیده ای است برای همین هنر سینما اینقدر تأثیرگذار است و با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
کارگردان «دوران عاشقی» در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: شما کلیتی را مطرح کردید و من در پاسخ آن گفتم مسئله من عشق است و در این 27 سال که شش فیلم ساختهام تمرکز همه این فیلمها بر روی عشق بوده است. محور این بیان من در فیلمهایم، زن هستند و برای این رویکرد خود هم باز هم دلیل دارم که در جامعه فعلی خودمان چرا خانمها را محور بیان سینمایی خود قرار میدهم. ولی هر چقدر ارجاعات کلی بدهید که قضاوت نکردن خودش هولناکترین قضاوت است من به معنای مصداقی قضاوت نمیکنم، من به عنوان یک انسان هنرمند مگر میتوانم موضع نداشته باشم؟ اگر موضع نداشتم اصلاً این فیلم را نمیساختم، میرفتم جای آن یک فیلم کمدی میساختم؛ تا همه با آن بخندند و خیلی هم خوب بود، پس من موضع دارم که این بحث را در فیلم خود مطرح کردم.
مخاطبها در جامعه تأثیر خودشان را میگذارند
علیرضا رئیسیان در ادامه تصریح کرد: من حرف دارم که اینجا میآیم مینشینم با توجه به اینکه فضای حوزه هنری به چه شکلی است؛ اولین بار است که به شیوه رسمی و برای دیدن فیلم و نقد و بررسی آن به حوزه هنری میآیم. پس قبول میکنم به عنوان کسی که این فیلم را ساخته است باید بیایم و در این گفتوگو شرکت بکنم ولی این مکالمه نمیتواند اینقدر انتزاعی باشد. شما به فیلم و اثر هنری و ساختار سینمایی هیچ کاری ندارید و فقط میگویید که تو چرا این حرف را زدید؟ و من آن وقت فقط سکوت میکنم؛ چون بحث برای من فاقد موضوعیت است. اما اگر بگوییم خُب این شخصیت هم اکنون این کار را میکند و در ادامه ممکن است که این اتفاق بیافتد و در روند یک درام ما حرف بزنیم، آنوقت با شما گفتوگو میکنم. اگر در مورد ساختار فیلم نخواهیم حرف بزنیم و صرفاً بحثهایی که خیلی انتزاعی است آنوقت در جلسه دیگری مینشینیم و مثلاً در مورد عشق، انسان، بشر، فلسفه، عرفان، ادبیات و ... حرف میزنیم.
وی افزود: شاید شما و آقای کلهر در حوزه سینما خیلی متخصص نیستند و شناخت آنچنانی نداشته باشید ولی من در حوزه علوم انسانی و حداقل در این حیطهها شناخت دارم ودر مورد آنها کار کردهام و عمر گذاشتهام و به همین راحتی نمیآیم و به سراغ موضوع عشق نمیروم؛ چرا سراغ موضوعات دیگری نمیروم؟ این همه دستمایههای خوبی هست که میشود روی آنها کار کرد و خیلی حرفها را هم زد. ولی با توجه به همه این حرفها میآیم میگویم که اگر ما از این منظر طرح مسئله بکنیم و من موفق بشوم این سؤالها را در ذهن مخاطب ایجاد بکنم کم کم این تک تک مخاطبها در جامعه تأثیر خودشان را میگذارند.
کارگردان «دوران عاشقی» در ادامه گفت: حمید در این فیلم با بازی «شهاب حسینی» فقط به زنش بد نکرده بلکه به فرزندش هم بد کرده است و در فیلم هم میبینیم که به خانمش میگوید که من تو را دوست دارم؛ فرزندم را دوست دارم و همسرش در جواب وی میگوید که آن موقعی که درگیر این ماجرا بودی ما کجای بحث تو بودیم؟ این طرح پرسش است و قضاوت در دل این مفاهیم اتفاق میافتد؛ اصلاً کارکرد یک اثر هنری همین است. امروز من در آمارها و بازخوردهایی که از این فیلم ارائه میشودمشاهده کردم که بخش قابل توجهی از مخاطبان اعتقاد داشتند که این فیلم را باید چند مرتبه دید. باید این فیلم را حداقل دو بار دید زیرا پر از جزئیاتی است که موجب شده من دو سال برای ساخت آن فکر کنم. من همینجوری کار را فیلمبرداری نکردهام که بعد از پایان فیلمبرداری بروم دنبال کار خودم و بعد هم بگویم چه فروش خوبی داشته است. بلکه این مسأله من بوده است که چیزی را بگویم که روی مخاطب تأثیر بگذارد و وی را با خود درگیر بکند.
پیشنهاد «دوران عاشقی» عدم خشونت است
این کارگردان سینما در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: پیشنهادی که در این فیلم میدهم؛ پیشنهاد عدم خشونت است، این حرف کمی است؟ در رابطه انسانی، عاطفی و خانوادگی خشونت به کار نبرید. آقای کلهر این قتلهای خانوادگی از کجا آمده است؟ در پیش تولید این فیلم 50 پرونده در این زمینه دیدم که در کمتر جایی میتوان نمونهاش را یافت. من در این فیلم پیشنهادم این است که اگر دچار مشکلی شدید، اول به عقل، منطق و به فطرت خود مراجعه کنید. کار ما به عنوان کارگردان این است که طرح مسأله میکنیم، ایجاد پرسش در مخاطب و در خاتمه زمینهای برای بهبود خواهد بود.
فقدان عشق یک معضل اجتماعی
در ادامه مهسا محبعلی گفت: مسئله اینجاست که نمیشود به هیچ کارگردان و یا نویسندهای بگوییم که چرا این کار را نوشتهاید. انشاءالله آن کسی که این سؤال را از کارگردان و یا نویسندهای میپرسد خودش فیلم بسازد و این موارد مورد نظر خود را در فیلم خودش بیاورد. ما در این فیلم به یک معضل اجتماعی نگاه میکنیم. در حقیقت ما به فقدان عشق به چشم یک معضل اجتماعی نگاه میکنیم.
در بخش دیگری از این نشست، «ابوالفضل اقبالی» مجری برنامه از «فرهاد اصلانی» خواست در جایگاه یک مخاطب و نه یکی از دست اندرکاران این فیلم از منظر خود به این سؤال پاسخ دهند که ما در این فیلم مردان مختلفی را میبینیم که به غیر از دو مرد اصلی فیلم دو الی سه نفر دیگه هم هستند که آنها به نوعی آنرمال هستند. یکی از این افراد دنبال تغییر جنسیت بود و دیگری هم که سر و گوش او میجنبید. آیا شما به عنوان یک مخاطب از این فیلم برداشت ضد مردبودن و یا زنانهبودن نمیکنید؟
از «دوران عاشقی» استنباطی که شما میگویید را واقعاً ندارم
فرهاد اصلانی در پاسخ به این سوال گفت: نه، من صادقانه بگویم که من تمام سعی خود را میکنم تا گوش بدم و بفهمم که شماها چه میگویید. در حقیقت روال کار ما اینگونه است که ما شروع به کار کردن یک فیلمنامه میکنیم و آن را اجرا میکنیم. اما من چنین استنباطی را که شما میگویید را واقعاً ندارم؛ زیرا اگر چنین بود من حتما به آن اعتراف میکنم، چون اگر اثری را که در آن بازی میکنیم آماده نمایش میشود ما مخاطبش میشویم و دنبال خودم نمیگردم بلکه به کلیت فیلم نگاه میکنم.
واقعاً بایستی فیلم زیاد ببینید
علیرضا رئیسیان کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در پایان این نشست گفت: اگر در این حیطه قرار است این جلسات ادامه پیدا کند واقعاً بایستی فیلم زیاد ببینید؛ هم اکنون در دانشگاههای مهم جهان فلسفه فیلم تدریس میشود. سینما یک جهان خیلی پیچیده و خیلی خیلی تخصصی است. من فیلمی با علاقه، افکار، اندیشهها، توانم و تمام وجودم ساختهام و خودمم هم سرمایهگذاری کردهام، از جوزه هنری هم الحمدالله هیچ پولی نگرفتهام و تا آخر عمرم هم نمیگیرم برای اینکه اصلاً اعتقادی به این روش ندارم. با همه وجودم یک فیلمی ساختهام اگر این اتهام بزرگی است که احتمالاً خوب است، در جشنواره فیلم فجر در ده بخش کاندید بوده، جایزه گرفته است و در جشنوارههای خارجی حضور دارد، شما را به فکر واداشته است. اگر این اتهام است؛ بله بنده این اتهام را میپذیرم و به آن افتخار میکنم. زمانی ما در این گونه مباحث میتوانیم صحبت کنیم و به نتیجه برسیم که زیبایی شناسی را در بیان سینما بشناسیم.
انتهایپیام/
در ابتدای این نشست علیرضا رئیسیان در مورد روایت اجتماعی خود از ساخت فیلم سینمایی «دوران عاشقی» گفت: با صدای زیبای فرهاد اصلانی و در تیزر فیلم، این بیت حافظ قرائت میشود که؛ «دور عاشقی گذشت و نوبت ماست/ هر کسی پنج روز نوبت اوست»، این فیلم راجع به فقدان عشق است؛ تم عشق، محور عشق و همه موضوعاتی که بنده به آن علاقه داشتهام. که بنابراین ایجاد بحران میکند، این بحران در شخص، در نهاد خانواده، در اجتماع و بعداً در سطح کلان وجود دارد.
فقدان و زوال عشق در جامعه
مهسا محبعلی یکی از نویسندگان فیلمنامه «دوران عاشقی» نیز در این مورد گفت: در اینجا محور فیلمنامه، درباره زوال عشق و یا به عبارتی فقدان عشق است که در واقع این زوال عشق، چه بحرانهایی در خانواده ایجاد میکند و خانواده به عنوان هسته اولیه جامعه چه آسیبهایی میبیند و الزاماً در رابطه با جامعه این هسته کوچک این حلقه را به صورت بزرگتر تداعی میکند. بحرانی که در واقع در جامعه وجود دارد فقدان و زوال عشق است. یکی از بحرانهایی که در جامعه داریم طلاق است که از هر سه ازدواج یکی از آنها منجر به طلاق میشود. این بحرانی است که طبیعتاً نویسنده و کارگردان نمیتوانند به راحتی از آن بگذرند و نادیده بگیرند. چون دروغ گفتن به خود و جامعه است اگر این بخش از روابط انسانی را ما نادیده بگیریم. ما سعی کردیم که در این فیلم به این بخش که در واقع یکجور نقد و به زیر سؤال بردن نحوه شیوه ازدواج و مشکلاتی که این قرارداد اجتماعی در جامعه ایجاد میکند در فقدان عشق بپردازیم.
جسارت کارگردان در درگیرشدن با چنین بحرانی را ستایش میکنم
در ادامه این نشست دکتر سینا کلهر جامعهشناس فرهنگی در مورد فیلم سینمایی «دوران عاشقی» گفت: وقتی که این فیلم را دیدم یک کمی ناامید شدم، این فیلم به من میگوید که مراقب باش ولی همان لحظه هم به من میگوید که نمیتوانی مراقب باشی و من را به یک تناقض و تنگنا و به بحرانی دعوت میکند و راه حلی که به من میدهد بحرانیترین وضعیت است. من نمیدانستم شخصیتی که آقای اصلانی در این فیلم آن را بازی میکنند مشکلش چیست؟ نمیخواهم این محتوا و فرم را از هم جدا کنم هر چی هست اثری را من دیدم و مخصوصاً من نتوانستم بحران عشق و زوان عشق را در یک شخصیتی بدین گونه دیده باشم.
مدیرکل دفتر فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در ادامه سخنانش افزود: این را بایستی اشاره کنم که جسارت کارگردان در درگیرشدن با چنین بحرانی را واقعاً ستایش میکنم و این خیلی خوب است، ولی آدم وقتی که وارد موقعیت بحران میشود همان لحظه سقوطش را تا حدودی آغاز میکند؛ یعنی نمیتواند از این بحران خارج بشود. فیلم بحرانی را به من نشان میدهد و من را در آن بحران غوطهور میکند.
«دوران عاشقی» فیلم شریف و سنگینی است
در ادامه «ابوالفضل اقبالی» کارشناس ارشد مطالعات زنان گفت: من بعد از مدتی و در مقایسه با برخی از فیلمهایی که در سینمای ایران تولید میشود؛ امروز یک فیلم شریف و سنگینی دیدم، فیلمی که مبتذل نبود و برای خودش احترام و شخصیتی قائل بود و از این جهت از کارگردان و عوامل فیلم تشکر میکنم. اما موضوعی که ذهن من را به خود مشغول کرده است و واقعاً سؤال من این است که کارگردانی که میآید در مورد موضوعی کاملاً حساس و پیچیده اجتماعی اظهارنظری میکند و در بسیاری از جاهای اثر او یک تبیین کاملا مختص خود کارگردان و عدهای محدود را ارائه میکند از کجا سرچشمه میگیرد؟
کارشناس ـ مجری این نشست در ادامه اظهار داشت: کارگردانی که احتمالاً کارشناس مسائل اجتماعی نیست و رسالت او ساخت یک اثر هنری است و سبقه کارشناس این حوزه اجتماع را ندارد؛ در مورد یک مسئلهای که به نظر کارشناسان علوم انسانی و علوم اجتماعی یک مسئله غامض است، همچون؛ مسئله صیغه، ازدواج مجدد و مسئله خیانت در خانواده و حتی مسئله زوال عشق، چطور کارگردان به خودش این جسارت و اجازه را میدهد که در این زمینه اظهار نظر کند؟
وی افزود: من مخاطب، از این اثر این را فهمیدم که حتی اگر مردی در فضای خانوادگی و زندگی مشترک خودش با یک فضای نامطلوبی از سوی همسر خودش مواجه شود زنی دارد که در اصل زن زندگی نیست و زن جامعه است. یعنی چیزی که از «لیلا حاتمی» در این فیلم میبینیم زنی است که شوهرش با دستپخت مادر زنش چاق شده، هر وقت بچه به مادر نیاز داشته، مادر کار داشته، خانهاش بهم ریخته است و کدهای بسیار زیادی که نشان میدهد این زن، زنی نیست که بتواند در خانه، محیطی گرمی برای همسر خود فراهم کند.
این کارشناس ارشد مطالعات زنان در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: حالا حتی اگر مرد با این فضا مواجه شود و اگر ازدواج مجددی بکند و تحت عنوان صیغه و صیغهنامه کاملا قانونی و شرعی داشته باشد؛ باز هم این مرد خیانت کرده است. حتی در فیلم هم میبینیم که خود مرد هم معترف میباشد که خیانت کرده است. سوال من این است که کارگردان بر اساس کدام منظر و رویکرد به این نتیجه رسیده که این عمل مرد خیانت است؟
در ساخت «دوران عاشقی» کاملاً بیطرف بودم
در ادامه این جلسه علیرضا رئیسیان گفت: شما در ابتدا فرمودید من به چه اجازهای این فیلم را ساختم؛ بر همین اساس من دفعه بعد حتماً میآیم اینجا و اجازه میگیرم. من دفعه بعدی که خواستم فیلمی بسازم میآیم و اجازه میگیرم و اگر فضای فیلمسازی مناسب بود میروم فیلم میسازم. اساساً جملهای که شهاب حسینی در فیلم میگوید نظر خودش است و نه نظر فیلمساز، برای اینکه فیلمساز کدهای دیگری دارد که کاملاً این موضوع را نقض میکند. زیرا این شخصیت وقتی که با همسرش در خانه مشاجره میکنند، میگوید که به یک متهم هم اجازه میدهند که از خودش دفاع کند؛ همسرش به وی میگوید که تو خطاکاری و از دید قانون و عرف این خطاست.
وی همچنین گفت: به هیچ وجه این کار وی خیانت نیست برای اینکه همه مسائل قانونی و شرعی را رعایت کرده است. اما عرف اجتماعی از دید بعضیها این هست که او خیانت کرده است. ولی از دید من اصلاً بدین گونه نیست. نکته دیگر اینکه اگر کسی در مورد موضوع خیانت فیلم بسازد؛ آن وقت اشکال این کار از دید علوم انسانی و اجتماعی چیست؟ حتی در آمریکا که اصلاً این مسائل مطرح نیست؛ فیلم «جاسمین غمگین» ساخته «وودی آلن» اصلا به همین موضوع پرداخته است و دو سال پیش هم جایزه اسکار گرفت، پس باید ایشان را هم محاکمه کنند تا اصلاً موضوع خیانت را مطرح نکند.
کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در ادامه ظهار داشت: این موضوع در فیلم، یک موقعیت اجتماعی و دراماتیک است. این موقعیت دراماتیک، ابعاد مختلفی دارد و در شخصیتهای مختلفی تقسیم میشود. شما به عنوان مجری اشاره کردید که من در فیلم به نوعی قضاوت کردم. این در حالی است که من اصلا هیچ قضاوتی نکردم. در کجای فیلم من قضاوت کردم؟ حتی من در این فیلم اقدام به دادن راه حل خاصی هم نکردهام. اتفاقاً من کاملا در ساخت فیلم بیطرف بودم. هر شخصیتی شرایط و داستان خود را میگوید و مخاطب در هر مقطعی حق را به زن یا شوهر او میدهد.
وی افزود: در فیلم میبینیم که در هر منظری حق با هرکدام از سه نفر اشتباه کردند. هم بیتا که از وظایف عاشقانه به عنوان همسر و نه قراردادی غفلت کرده و هم میترا که وقتی فهمیده حمید متأهل است و این رابطه را ادامه داده و هم حمید، همسر بیتا که در این وضعیت خود را قرار داده است.
رئیسیان در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: اصلا دیدگاه شما را در مورد این فیلم قبول ندارم. زیرا «دوران عاشقی» اصلا اینگونه ساخته نشده و اینگونه نباید به آن نگاه کرد که شما یک قضاوتی دارید و آن را بر روی فیلم قرار میدهید. این درحالی است که فیلم را باید به عنوان خود فیلم ببینیم؛ اول باید خود فیلم را دید از آن لذت برد و سپس اگر نقدی در مورد آن دارید نقد هم اصول خود را دارد. شما کارشناس علوم انسانی و بنده هم فیلمساز هستم؛ شما در حیطه من دخالت میکنید، من هم باید در حیطه شما دخالت کنم؟ از هر منظری که شما نگاه کنید کل محور ادبیات کلاسیک ما بر روی همین موضوع است. در آن هم همه نوع قصهای وجود دارد؛ از داستان حضرت یوسف بگیرید تا قصه لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین و شیخ صنعان که محور همه این داستانها عشق است. نکته دیگر اینکه عشق آن هم در صورت غیرمتعارف آن و نه به صورت قراردادی آن است، پس باید همه آنها را محاکمه کنیم؟!
دیالوگ «دوران عاشقی» جزء خطوط قرمز ماست
در ادامه، ابوالفضل اقبالی مجری و کارشناس این نشست گفت: بنده عمیقاً از شما عذرخواهی میکنم؛ قبلا در مورد کیفیت جلسه توضیح دادم. قرار نبوده در این جلسه نسبت به اثر شما نقدی صورت بگیرد. بلکه قرار بوده در این نشست یک همفکری کاملا مسالمتآمیز بین اصحاب علوم انسانی با اصحاب هنر که شما یکی از بزرگواران این عرصه هستید صورت بگیرد. قرار هم هست که هرکسی کار خود را انجام بدهد. یعنی شما به عنوان یک کارگردان و هنرمند کار هنری تولید بکنید و آقای کلهر و دوستان حاضر در این جلسه قرار است تحلیل اجتماعی و کار کارشناسی ارائه بدهند.
وی همچنین گفت: به نظر من کدهای بسیار زیادی در فیلم شما وجود دارد که رفتار حمید با بازی «شهاب حسینی» و زندی با بازی «فرهاد اصلانی» و همچنین یکی دو نفر از مردهای فیلم را تقبیح میکند. همچنین از برخی دوستانی که فیلم را دیدهاند پرسیدم به نظر آنها هم این افراد کار اشتباهی کردهاند. حتی در جایی از فیلم بیتا با بازی «لیلا حاتمی» به حمید با بازی «شهاب حسینی» میگوید که اگر این کار را من انجام داده بودم آن وقت چی؟! شما اصلا ببینید که این دیالوگ جزء خطوط قرمز ما است.
وقتی عشق از بین میرود همه گونه خطایی اتفاق میافتد
علیرضا رئیسیان در پاسخ به مجری برنامه گفت: شما دیالوگ را درست متوجه نشدهاید. بیتا نمیگوید اگه من میرفتم و مرد دیگری را میآوردم؛ بلکه میگوید در مقطعی که تو این حرف را به من میزنی من میتوانم این حرف را به تو بزنم؟ برداشت شما کاملا متفاوت با روح واقعی دیالوگی است که در این مقطع از فیلم، بین بیتا و حمید درمیگیرد. دیالوگ ویژگی و کاربرد خاص خود را دارد، شما میگویید کدهای زیادی در این فیلم وجود دارد، یکی از این کدها را گفتید که من به آن پاسخ گفتم، پنج مورد دیگر را هم بگویید که من پاسخ بدهم که کجای این کدها خیانت است. غیر از آن کدی که شما گفتید که آن هم جنبه دیالوگ دارد و در یک واکنش خاصی صورت میگیرد و من هم نقیض آن را به شما گفتم.
وی افزود: این کدهای زیادی که شما میگویید در کجای فیلم است؟ که به گفته شما ما میگوییم این امر خیانت است، پس باید سرکوب شود. من در این فیلم اصلاً درباره ازدواج مجدد قضاوت نکردم. من میگویم وقتی عشق از بین میرود همه گونه خطایی اتفاق میافتد. هم در سیاست، هم در اقتصاد، هم در اجتماع، هم در علوم انسانی و هم در علوم متافیزیک شاهد این خطا هستیم. اگر این موضوع از نظر شما غلط است بگویید تا من پاسخهای آن را بیان کنم.
«ابوالفضل اقبالی» مجری این نشست، خطاب به مهسا محبعلی یکی از نویسندگان فیلمنامه «دوران عاشقی» گفت: رویکردی که این اثر نسبت به عشق و تحولات معنایی که عشق در جامعه ما به خودش میبیند به نظر شما آیا یک رویکرد زنانه نیست؟ آیا عشقی که در این اثر به تصویر کشیده شده عشقی نیست که فقط نزد خانمها شرافت دارد و آقایان، عشق را بیشتر از منظر بهانهای برای دستیابی به دیگر مقاصدشان در نظر میگیرند؟
در «دوران عاشقی» زن، درگیر مسائل اجتماعی شده است
در ادامه مهسا محبعلی گفت: یونگ در مقاله خود در زمان بروز و رواج مدرنیته در اروپا تحلیل جالبی میکند و میگوید که عشق زمانی که مرد به عنوان کارمند و یا کارگر زندگی روزمرهای نداشت که تمام ذهنش را در ترافیک، یا سر و ... کار اشغال بکند؛ بخصوص در طبقه اشراف، مردها فراقت بیشتری داشتند برای اینکه فضای عاشقانهای شکل بگیرد. در حقیقت میبینیم که تمام رمانسهای دنیا هم در این دوره نوشته شده است. اما بعد از ورود به دوره صنعتی و مرد به عنوان تأمین کننده مالی خانواده مسئولیتها و درگیریهای اجتماعی برای وی ایجاد میشود که همه اینها موجب میشود از عشق فاصله بگیرد. ولی زن همچنان به دلیل عشق و علاقه مادرانه خود و اینکه هنوز وارد درگیریهای اجتماعی و بیرون از خانه نشدهاند و هنوز در نوستالژی آن دوره رمانس باقی ماندهاند و هنوز که هنوز است در حال جستجو به دنبال عشق هستند.
وی همچنین گفت: در فیلم «دوران عاشقی» برعکس، زن درگیر مسائل اجتماعی شده و عشق را فراموش کرده است. نمونه بسیار عالی برای مقاله یونگ، فیلم «تایتانیک» است؛ آماری که در فروش این فیلم ارائه دادند این بود که خانمها هر کدام دو بار، سه بار و حتی چهار بار به تماشای این فیلم نشستهاند و تعداد بیینندگان زن این فیلم، چهار برابر مردها بود. «تایتانیک» دقیقاً به نوعی تقابل عشق و قرارداد اجتماعی بود. یعنی یکجا دختری که باید به خاطر قراردادهای اجتماعی ازدواج بکند و به خاطر اینکه طبقه خودش و ثروت و غیره را حفظ بکند که عشقی در آن وجود ندارد و در سویه دیگر عشق وجود دارد و این زن سویه عشق را میگیرد و همه کسانی که فیلم را می بینند طرف «دی کاپریو» و «کیت وینسلت» را میگیرند و شخصیت همسر به عنوان موجودی که عشق را درک نمیکند و براساس آرا میبینیم که بیشتر مخاطبهای این فیلم، زن هستند و در حقیقت این زنها هستند که نوستالژی بازگشت به آن دوره را دارند.
نویسنده فیلمنامه «دوران عاشقی» در ادامه اظهار داشت: در این فیلم این زن و شخصیت «لیلا حاتمی» است که به دلیل موقعیت اجتماعی، کار و مقدم دانستن کار و حرفه خود بر عشق، با توجه به اینکه با تعهدات خود در چارچوب خانواده عمل کردند و خانواده کاملا پابرجاست ولی از نظر حسی بیشتر به سمت حرفه خود، انرژی گذاشته است. برای همین دلیل هم هست که شخصیت «شهاب حسینی» در فقدان و نوستالژی عشق میرود و زن دیگری را صیغه میکند. و این است که نمیتوانیم بگوییم که نگاه زنانه است. به صورت عام اصولاً بیشتر، زنها نوستالژی عشق را دارند و در صورتی که در «دوران عاشقی» آقای رئیسیان جای این دو نقش را جابجا کردند.
وی همچنین گفت: در این فیلم هدف این است که به اینجا برسیم که نمیشود قضاوتی کرد؛ همه حق دارند. در حقیقت یک اثر هنری خوب، دقیقا این است که به این نقطه برسد. کار جامعهشناسها و پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی تحقیق و پژوهش و پیدا کردن راه برون رفت از این بحران است ولی کار هنرمند این است که فقط این بحران را نشان بدهد. مخاطب اگر میرود فیلم را میبیند و سپس با بحران از سالن خارج میشود نشان دهنده این است که این فیلم موفق بوده است. زیرا علامت سوال بزرگی در ذهن شما ایجاد کرده و این هدف یک اثر هنری است. هدف اثر هنری این نیست که پیام اجتماعی بدهد، نصیحت و قضاوت کند بلکه هدف اثر هنری این است که شما را در موقعیت بحران قرار بدهد و موجب حرکت این بحران در ذهن مخاطب شود تا مخاطب با آن بحران سالن سینما را ترک کند.
این داستان نویس در ادامه تأکید کرد: بر این اساس، این اتفاق برای این فیلم هم رخ داده است. اما باید بدانیم که هیچکدام از این آدمها نه معصوم هستند و نه مقصر میباشند. زیرا همه آنها قربانی موقعیتهای اجتماعی هستند و شرایطی به آنها تحمیل شده است و همه آنها حق دارند. خودمان را جای هر کدام از شخصیتهای این فیلم میگذاریم به آنها حق میدهیم و در نهایت مهم همین است که ما با بحران سالن سینما را ترک میکنیم.
در بخش دیگری از این نشست، ابوالفضل اقبالی خطاب به فرهاد اصلانی این سوال را مطرح کرد که آیا اساس بازیگر برای ارتباطی که باید با نقش خود برقرار کند، اولاً باید رویکرد حاکم بر اثر را بپذیرد و با آن همدل و همزبان باشد؟ یا اینکه در موقعیت پذیرش آن رویکرد هم نباشد باز هم میتواند آن نقش را بازی کند؟ و سوال دیگر اینکه آیا افرادی در جامعه هستند که نمونه شخصیت و نقش شما در فیلم «دوران عاشقی» باشند؟ چون طبق گفته نویسنده فیلمنامه این فیلم، نماینده زوال عشق در این اثر شما هستید؛ آیا این گونه افراد نمایندگان زوال عشق در جامعه هستند یا نه؟
فقط در حال متهم کردن هم هستیم
فرهاد اصلانی نیز در پاسخ به این سؤال گفت: راستش من اول بحث کمی دچار افسردگی شدم و وضعیت من شبیه فردی است که در حال مکالمه با موبایل بوده و موتوری موبایلش را ربوده است. در حقیقت هنوز بهت زدهام. دوستان درست از وسط دعوا شروع کردهاند. برای همین تا دقایقی نمیتوانستم موقعیت خود را در این نشست پیدا کنم. من 6 سالی است که کار میکنم و مورد غضب حوزه هنری هستم و با پارتی آقای رئیسیان امروز در این نشست حضور پیدا کردهام. به نظر من این دعوا حل نمیشود، زیرا سالهاست که ادامه دارد. ما کماکان در جایگاه متهم قرار داریم. به نظر من شما از فیلتر خاصی و فیلتر خودتان به فیلم نگاه میکنید. بر این اساس اگر جواب ندهد با فیلتر شما پس فیلم بدی است. برای همین علت است که من فکر میکنم در این مملکت دیالوگ برقرار نمیشود. ما دچار دستهبندیهای مختلفی شدهایم و دائما هم به این دستهبندیها افزوده هم میشود. به نظر من ما با هم گفتگو نمیکنیم و فقط در حال متهم کردن هم هستیم.
وی افزود: فکر میکنم که اصلاً فلسفه کار هنری این است که قضاوت نکند. بر این اساس در این فیلم مبنا قضاوت نبوده است و من هنرمند قرار نیست که قضاوت کنم. من به عنوان بازیگر میتوانم نقشهای مختلفی بازی کنم و به همان اندازه هم از آنها دفاع کنم. در حقیقت این مخاطب است که باید تصمیم بگرید که در نهایت چه نتیجهای را با خود بعد از پایان فیلم از سینما بیرون ببرد. شما با یک بار دیدن فیلم، خیلی زود دچار قضاوت میشوید. شما ببینید که دو نویسنده و رماننویس خانم و آدم معتبر پای این کار هستند و همینطور خود آقای رئیسیان به همراه یک تیم حرفهای در این پروژه حضور دارند. هرکدام از این دوستان اندیشه خود را دارند و تقریباً همه نزدیک به یک سال همراه این پروژه بودهاند.
بازیگر نقش زندی در فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در ادامه تأکید کرد: در واقع فکر نمیکنم که کسی نیت بدی داشته باشد و یا باز هم متهم به جریانی بشود و از این حرفها. من میگویم که تعدادی شخصیت در این فیلم هستند که هرکدام در واقع در موقعیتی قرار گرفتهاند و هرکدام دچار پارادوکسی هستند و همه آنها سؤال برانگیز هستند. این فیلم به نظر من پر از پرسش است. من شخصیتی را بازی میکنم که زائیده یک اقتصاد بیمار است. فردی است که نبض بازار را در دست دارد و فکر میکند که همه چیز را میتواند بخرد. حتی زن بخر، حتی در بخشی از فیلم و در دعوای حقوقی میگوید که من حلش میکنم و با اعتماد به نفس هم این حرف را بیان میکند. چطور این را نبینیم؟ متأسفانه ما چپ و راست در اخبار روزانه این جور افراد را میبینیم و میشنویم که در این مملکت به کجا رسیدهاند.
وی افزود: ما در این فیلم زنی را میبینیم که قانونمند است ولی همین قانون در مورد او کارایی ندارد. از ظرف دیگر ما مردی را میبینیم که در واقع دچار مشکل است. و بخشی از این مرد دچار کمبود است. کاری را کرده و حالا مسئولیت آن را نمیپذیرد. من فکر میکنم که فیلمساز نخواسته در جایگاه هیچ کدام از این افراد حاضر در فیلم قرار بگیرد، فقط اینها را نشان داده است و واقعیتهایی را نشان داده که هست و وجود دارد و نمیتوانیم منکر آنها بشویم. کاری که شما میکنید من را یاد آن زمانی میاندازد که اتفاقات سیاسی پررنگی در مملکت رخ میداد و همزمان هم سریال «مختار نامه» پخش میشد؛ دو مفسر هم مینشستند و فیلم را تفسیر میکردند.
مشکل ما در این مملکت، مونولوگ است
اصلانی در ادامه اظهار داشت: این درحالی است که به نظر من این سریال نیازی به تفسیر نداشت؛ آن اثر را باید خود مخاطب میدید. نمیشود که ما حلقه واسطهای بین اثر و تماشاگر باشیم و بگوییم که لطفاً اینجوری فکر بکن. هر کسی از یک فیلم برداشت خاص خود را دارد. به نطر من فیلم سینمایی «دوران عاشقی» مونتاژ فوقالعادهای دارد، فیلمبرداری استثنایی دارد و در جشنواره فیلم فجر فکر می کنم بسیار مورد توجه قرار گرفت و در همین روزهای کمی که از اکران آن می گذرد از طرف علاقمندان به سینما مورد استقبال خوبی قرار گرفته است. همچنین در فضاهای مجازی و در تلفنهایشان راحت واکنشهایشان را در مورد این فیلم بیان میکنند. ما بیشتر به این نیاز داریم تا با هم دیالوگ کنیم، به نظر من مشکل ما در این مملکت همین مونولوگ است، یعنی همهاش ما فکر بکنیم که من درستتر هستم و به نظرم بدین گونه نیست.
به دنبال متهم کردن شما به عنوان کارگردان فیلم نبودم
در ادامه این نشست، سینا کلهر جامعهشناس فرهنگی گفت: من واقعاً دنبال اینکه شما را به عنوان کارگردان فیلم متهم کنم نبودم. مخصوصاً کنار فردی هستم که در این سیستم، نشان درجه یک هنر به او داده شده است. در حقیقت وقتی به فردی نشان درجه یک هنر میدهند نشان میدهد که بالاخره سیستم، یک تصمیمی در مورد او گرفته است. بر این اساس این فرد به اندازه کافی بزرگ است. او آنقدر بزرگ است که میتوانم احساسم را صادقانه به او بگویم و باید شنیده هم بشود. بله مونولوگ است. اما آیا ما متهم هستیم؟ اصلا تمام این برداشتهای ما ناشی از درک غلط و سواد کم سینمایی ما است و ما اصلا نمیفهمیم که هنر چیست. اما مگه منظور من این بود که آقای رئیسیان بیاید و بشود عینا آقای سلحشور و یا کارگردان دیگری؟
وی در ادامه افزود: یک اثری ساخته شده و آن اثر در من مخاطب تأثیر گذاشته است. این یعنی اثر او موفق است و موجب نشده که سالن را ترک کنم و بگویم این فیلم برای دیدن نمیارزد. آمدهام تا به کارگردان آن بگویم که به اندازه کافی این نقدهای فرمی را شنیدهای و نقدهای تخصصی در مورد فرمها و شخصیتها و کیفیت فیلمنامه به انداه کافی بیان شده است. من اینجا میخواهم صادقانه یک صدای دیگری را بگویم که آن طرف وقتی مخاطب مینشیند آن صدا هم هست. چطور میشود آن را شنید؟ واقعاً خیلی به آن فکر کردم که من این حرف را بگویم و ایشان هم آن را بشنود، نویسنده و بازیگر هم آن را بشنود و یک اتفاقی بیافتد.
مدیر دفتر فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: این جملهای که هیچ کسی حق ندارد قضاوت بکند و قضاوتی نمیشود کرد و همه حق دارند، این بزرگترین قضاوت است و این خیلی قضاوت بزرگی است و خیلی جرأت میخواهد کسی بیاید و این را در پرده سینما بیان کند. این موضوع تن من را میلرزاند و میگویم که چطور جرأت میکنند. مخصوصاً این را میدانم که شما مسئولیت دارید و مسئولیت اثر خود را میپذیرید. اینجوری نیست که بگویید ول کن مهم نیست. شمای کارگردان ذهن مخاطب خود را میسازید. کارگردانی که آنجا بر روی صندلیهای سالن و روبروی پرده سینما مینشیند.
وی همچنین گفت: ساختن ذهن یعنی اینکه من نوعی، فردا با همسر، دختر و مردم جامعه خود همانگونه که در فیلم به من نشان میدهی رفتار میکنم و راجع به دیگران قضاوت میکنم و اتفاق بزرگی میافتد و من بایستی راجع به این اتفاق بزرگ یک کاری بکنم. و من بایستی در مورد آن یک کاری بکنم و بیایم برای شما توضیح بدهم که این شخصیتها و این فرم و کاری که انجام دادید واقعاً چیز دیگری میگوید و یا نه واقعاً صلاح دیدم صادقانه بیایم بگویم که چه زخمی را شما در روح من ایجاد میکنید و چرا این کار را میکنید؟ چرا اثر هنری به خودش این حق را میدهد که جمله خیلی بزرگی را بگوید که قضاوت نمیتوانید بکنید همه حق دارند.
مصلح اجتماعی نیستم و به عنوان یک فیلمساز حتما موضع خود را دارم
در ادامه علیرضا رئیسیان در پاسخ به سخنان این مدیر فرهنگی کشور گفت: ببینید یک فیلمساز ابزارهایی دارد که حرفی را که در ابتدا مسئله او شده است، در جمع همکاران خود ایجاد میکند و بعد به مخاطب میدهد دغدغه او است. اگر از این زاویه بخواهیم نگاه کنیم من قطعاً بیطرف هستم ولی خنثی نیستم. من با صحنهای که ایجاد میکنم مخاطب را از طریق احساس تحت تأثیر قرار میدهم و در ادامه، از طریق این احساس اگر فیلم مؤثر باشد را به آن فکر میکند. بنابراین اندیشهای دغدغه من میشود؛ سپس میآیم و حس را در قالب اثری و یا هنری با آن مخلوط میکنم و سپس این حس را به شما مخاطب منتقل میکنم و اگر شما تحت تأثیر قرار گرفتید بعداً به آن فکر میکنید و این فرآیند یک کار هنری است.
وی همچنین گفت: زیرا من که مصلح اجتماعی نیستم و اصلا هم خود را در آن جایگاه نمیدانم. ولی به عنوان یک فیلمساز و اگر باشد یک هنرمند، حتما موضع خود را دارم. زیرا نمیشود که اصلا یک انسان موضع نداشته باشد. اما نسبت به هر شخصیتی قضاوت نمیکنم و بیطرفانه طرح مسئله میکنم. باز هم تکرار میکنم که این بیطرفانه بودن به معنای خنثیبودن نیست. انسان یک وجهی دارد که در خلقت بسیار پیچیده است؛ خود عشق اینقدر پیچیده است که با این موجود وقتی ترکیب میشود یک فرآیندی اتفاق میافتد که در هیچ موجود دیگری امکانپذیر نیست.
رئیسیان در ادامه افزود: من کارگردان چارچوب و قاعدهای برای ساخت یک اثر دارم و نمیتوانم اینقدر فراتر از این چارچوبها حرکت کنم که هیچ کسی نفهمد که من چی گفتهام و این اصلاً به درد نمیخورد چون سینما صنعتی است که بایستی در آن سرگرمی وجود داشته باشد و اگر هم حرف و پیامی دارد به مخاطب منتقل شود و هم صنعت بسیار گرانی است. و هم ترکیب پیچیده ای است برای همین هنر سینما اینقدر تأثیرگذار است و با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
کارگردان «دوران عاشقی» در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: شما کلیتی را مطرح کردید و من در پاسخ آن گفتم مسئله من عشق است و در این 27 سال که شش فیلم ساختهام تمرکز همه این فیلمها بر روی عشق بوده است. محور این بیان من در فیلمهایم، زن هستند و برای این رویکرد خود هم باز هم دلیل دارم که در جامعه فعلی خودمان چرا خانمها را محور بیان سینمایی خود قرار میدهم. ولی هر چقدر ارجاعات کلی بدهید که قضاوت نکردن خودش هولناکترین قضاوت است من به معنای مصداقی قضاوت نمیکنم، من به عنوان یک انسان هنرمند مگر میتوانم موضع نداشته باشم؟ اگر موضع نداشتم اصلاً این فیلم را نمیساختم، میرفتم جای آن یک فیلم کمدی میساختم؛ تا همه با آن بخندند و خیلی هم خوب بود، پس من موضع دارم که این بحث را در فیلم خود مطرح کردم.
مخاطبها در جامعه تأثیر خودشان را میگذارند
علیرضا رئیسیان در ادامه تصریح کرد: من حرف دارم که اینجا میآیم مینشینم با توجه به اینکه فضای حوزه هنری به چه شکلی است؛ اولین بار است که به شیوه رسمی و برای دیدن فیلم و نقد و بررسی آن به حوزه هنری میآیم. پس قبول میکنم به عنوان کسی که این فیلم را ساخته است باید بیایم و در این گفتوگو شرکت بکنم ولی این مکالمه نمیتواند اینقدر انتزاعی باشد. شما به فیلم و اثر هنری و ساختار سینمایی هیچ کاری ندارید و فقط میگویید که تو چرا این حرف را زدید؟ و من آن وقت فقط سکوت میکنم؛ چون بحث برای من فاقد موضوعیت است. اما اگر بگوییم خُب این شخصیت هم اکنون این کار را میکند و در ادامه ممکن است که این اتفاق بیافتد و در روند یک درام ما حرف بزنیم، آنوقت با شما گفتوگو میکنم. اگر در مورد ساختار فیلم نخواهیم حرف بزنیم و صرفاً بحثهایی که خیلی انتزاعی است آنوقت در جلسه دیگری مینشینیم و مثلاً در مورد عشق، انسان، بشر، فلسفه، عرفان، ادبیات و ... حرف میزنیم.
وی افزود: شاید شما و آقای کلهر در حوزه سینما خیلی متخصص نیستند و شناخت آنچنانی نداشته باشید ولی من در حوزه علوم انسانی و حداقل در این حیطهها شناخت دارم ودر مورد آنها کار کردهام و عمر گذاشتهام و به همین راحتی نمیآیم و به سراغ موضوع عشق نمیروم؛ چرا سراغ موضوعات دیگری نمیروم؟ این همه دستمایههای خوبی هست که میشود روی آنها کار کرد و خیلی حرفها را هم زد. ولی با توجه به همه این حرفها میآیم میگویم که اگر ما از این منظر طرح مسئله بکنیم و من موفق بشوم این سؤالها را در ذهن مخاطب ایجاد بکنم کم کم این تک تک مخاطبها در جامعه تأثیر خودشان را میگذارند.
کارگردان «دوران عاشقی» در ادامه گفت: حمید در این فیلم با بازی «شهاب حسینی» فقط به زنش بد نکرده بلکه به فرزندش هم بد کرده است و در فیلم هم میبینیم که به خانمش میگوید که من تو را دوست دارم؛ فرزندم را دوست دارم و همسرش در جواب وی میگوید که آن موقعی که درگیر این ماجرا بودی ما کجای بحث تو بودیم؟ این طرح پرسش است و قضاوت در دل این مفاهیم اتفاق میافتد؛ اصلاً کارکرد یک اثر هنری همین است. امروز من در آمارها و بازخوردهایی که از این فیلم ارائه میشودمشاهده کردم که بخش قابل توجهی از مخاطبان اعتقاد داشتند که این فیلم را باید چند مرتبه دید. باید این فیلم را حداقل دو بار دید زیرا پر از جزئیاتی است که موجب شده من دو سال برای ساخت آن فکر کنم. من همینجوری کار را فیلمبرداری نکردهام که بعد از پایان فیلمبرداری بروم دنبال کار خودم و بعد هم بگویم چه فروش خوبی داشته است. بلکه این مسأله من بوده است که چیزی را بگویم که روی مخاطب تأثیر بگذارد و وی را با خود درگیر بکند.
پیشنهاد «دوران عاشقی» عدم خشونت است
این کارگردان سینما در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: پیشنهادی که در این فیلم میدهم؛ پیشنهاد عدم خشونت است، این حرف کمی است؟ در رابطه انسانی، عاطفی و خانوادگی خشونت به کار نبرید. آقای کلهر این قتلهای خانوادگی از کجا آمده است؟ در پیش تولید این فیلم 50 پرونده در این زمینه دیدم که در کمتر جایی میتوان نمونهاش را یافت. من در این فیلم پیشنهادم این است که اگر دچار مشکلی شدید، اول به عقل، منطق و به فطرت خود مراجعه کنید. کار ما به عنوان کارگردان این است که طرح مسأله میکنیم، ایجاد پرسش در مخاطب و در خاتمه زمینهای برای بهبود خواهد بود.
فقدان عشق یک معضل اجتماعی
در ادامه مهسا محبعلی گفت: مسئله اینجاست که نمیشود به هیچ کارگردان و یا نویسندهای بگوییم که چرا این کار را نوشتهاید. انشاءالله آن کسی که این سؤال را از کارگردان و یا نویسندهای میپرسد خودش فیلم بسازد و این موارد مورد نظر خود را در فیلم خودش بیاورد. ما در این فیلم به یک معضل اجتماعی نگاه میکنیم. در حقیقت ما به فقدان عشق به چشم یک معضل اجتماعی نگاه میکنیم.
در بخش دیگری از این نشست، «ابوالفضل اقبالی» مجری برنامه از «فرهاد اصلانی» خواست در جایگاه یک مخاطب و نه یکی از دست اندرکاران این فیلم از منظر خود به این سؤال پاسخ دهند که ما در این فیلم مردان مختلفی را میبینیم که به غیر از دو مرد اصلی فیلم دو الی سه نفر دیگه هم هستند که آنها به نوعی آنرمال هستند. یکی از این افراد دنبال تغییر جنسیت بود و دیگری هم که سر و گوش او میجنبید. آیا شما به عنوان یک مخاطب از این فیلم برداشت ضد مردبودن و یا زنانهبودن نمیکنید؟
از «دوران عاشقی» استنباطی که شما میگویید را واقعاً ندارم
فرهاد اصلانی در پاسخ به این سوال گفت: نه، من صادقانه بگویم که من تمام سعی خود را میکنم تا گوش بدم و بفهمم که شماها چه میگویید. در حقیقت روال کار ما اینگونه است که ما شروع به کار کردن یک فیلمنامه میکنیم و آن را اجرا میکنیم. اما من چنین استنباطی را که شما میگویید را واقعاً ندارم؛ زیرا اگر چنین بود من حتما به آن اعتراف میکنم، چون اگر اثری را که در آن بازی میکنیم آماده نمایش میشود ما مخاطبش میشویم و دنبال خودم نمیگردم بلکه به کلیت فیلم نگاه میکنم.
واقعاً بایستی فیلم زیاد ببینید
علیرضا رئیسیان کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در پایان این نشست گفت: اگر در این حیطه قرار است این جلسات ادامه پیدا کند واقعاً بایستی فیلم زیاد ببینید؛ هم اکنون در دانشگاههای مهم جهان فلسفه فیلم تدریس میشود. سینما یک جهان خیلی پیچیده و خیلی خیلی تخصصی است. من فیلمی با علاقه، افکار، اندیشهها، توانم و تمام وجودم ساختهام و خودمم هم سرمایهگذاری کردهام، از جوزه هنری هم الحمدالله هیچ پولی نگرفتهام و تا آخر عمرم هم نمیگیرم برای اینکه اصلاً اعتقادی به این روش ندارم. با همه وجودم یک فیلمی ساختهام اگر این اتهام بزرگی است که احتمالاً خوب است، در جشنواره فیلم فجر در ده بخش کاندید بوده، جایزه گرفته است و در جشنوارههای خارجی حضور دارد، شما را به فکر واداشته است. اگر این اتهام است؛ بله بنده این اتهام را میپذیرم و به آن افتخار میکنم. زمانی ما در این گونه مباحث میتوانیم صحبت کنیم و به نتیجه برسیم که زیبایی شناسی را در بیان سینما بشناسیم.
انتهایپیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *