آمریکای ۲ قطبی؛ سریال بحرانها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری
اعتراضها و ناآرامیهای اخیر در آمریکا معضلی جدید برای این کشور به وجود آورده است؛ ۲ قطبی سیاسی آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰.
– قتل «جورج فلوید»، شهروند سیاه پوست آمریکایی توسط پلیس در ماه گذشته، علاوه بر آثار و پیامدهای عینی و آشکاری که برای شهرهای مختلف این کشور در پی داشت و به صورت برگزاری اعتراضهای موسوم به «جان سیاهان مهم است» به دیگر نقاط جهان سرریز شد، تاثیرات نامحسوس، اما مهم اجتماعی و سیاسی نیز برجای گذاشت که مهمترین آن تشدید دو قطبی سیاسی است.
«معترض هستی یا پلیس؟» در نگاه اول سوالی ساده در میانه اعتراضها و ناآرامیهای آمریکا به نظر میرسد اما همین سوال ساده از مفهومی عمیق در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا حکایت دارد؛ دو قطبی سیاسی.
چه عواملی سبب تشدید دو قطبی سیاسی در آمریکا شدند؟
از منظر تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، قطبی شدن در عرصه سیاسی مولفهای منفی محسوب میشود که ضمن تشدید شکافهای سیاسی، شکافهایی را در عرصههای اجتماعی ایجاد کرده یا شکافهای ضعیف پیشین را تشدید میکند؛ بروز چنین معضلی در آستانه انتخابات در هر کشوری، میتواند زنگ خطر را به صدا در بیاورد.
قتل یک شهروند سیاه پوست توسط پلیس آمریکا، رشته تحولاتی را رقم زد که دو قطبی موجود در عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا را تشدید و عملا به جدالی سیاسی مبدل کرد که تاثیرات آشکاری بر جامعه این کشور داشت.
نفس قتل یک شهروند سیاه پوست توسط پلیس سفیدپوست، خود عاملی برای بروز دو قطبی سیاسی و اجتماعی در آمریکاست؛ این معضل در پی ادعاهای دادستان آمریکا مبنی بر تحریک آمیز بودن رفتارهای فلوید در هنگام بازداشت، سرکوب اعتراض ها، واکنش «دونالد ترامپ»، رییس جمهور آمریکا به اعتراضها و تهدید معترضان، کشته شدن یک جوان سیاه پوست دیگر، ... تشدید شد و دعوای دو حزب عمده آمریکا را که از زمان حضور ترامپ در اتاق بیضی شکل کاخ سفید جدی شده بود، وارد مرحلهای جدید کرد.
تقسیمات و اختلاف نظرهای دیرینه سیاسی نیز در سه هفته اخیر فرصت خوبی برای بروز یافته اند.
چرا بروز دوقطبی سیاسی در آمریکا برای شهروندان این کشور نگران کننده شده است؟
تغییر رویه آشکار در احزاب دموکرات و جمهوریخواه در جریان تحولات اخیر را باید مهمترین نمود دوقطبی سیاسی در آمریکا خواند؛ در حقیقت، تمایل جمهوریخواهان محافظه کار به سمت سرکوب اعتراضها در تضاد با شعار همیشگی آنان مبنی بر تعهد به رویه و هنجارهایی مانند باصطلاح دموکراسی است؛ از طرف دیگر دموکراتها و لیبرالها که همواره مدعی سیاستهای هویتی و تساهل در برابر دیدگاههای مخالف بودند، اکنون به شدت در برابر نظرهای مخالف موضع گیری میکنند.
در واقع باید گفت قطع ارتباط میان این دو جریان حزبی به ویژه در پی تلاش دموکراتها برای استیضاح ترامپ، به جنگی سیاسی در واشنگتن منجر شد که اکنون به خیابانها گسترش یافته است؛ حضور مقامهای ارشد دموکرات در میان معترضان در این زمینه قابل توجه است.
از این رو، فقدان دیالوگ و سلطه مونولوگ در عرصه سیاسی آمریکا و روند رو به رشد قطبش یافتگی سیاسی وارد چرخهای باطل شده است.
نتیجه این دوقطبی سیاسی در آمریکا چیست؟
از بین رفتن تعادل و میانه روی در سیاست مهمترین پیامد دو قطبی شدن جامعه آمریکاست؛ این امر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا که تنها چهار ماه و نیم تا زمان برگزاری آن وقت باقی است، برای مقامهای این کشور مخاطره آمیز است.
نظرسنجیهای متعدد افکار عمومی در این زمینه نشان میدهند که آمریکاییها در حال حرکت به سمت دو سر انتهایی طیف هستند و کمتر فضایی را برای سازش قائل هستند.
کاهش همکاریهای حزبی قطعا تاثیری آشکار بر روند فعالیت دولت این کشور خواهد داشت و مانع مهمی در مسیر نیل به اهداف خواهد بود؛ این امر بر نابرابریهای اقتصادی و شکاف اجتماعی خواهد افزود و مشارکت سیاسی را کاهش خواهد داد؛ از یاد نبریم که آمریکا در حال حاضر با رکود اقتصادی و نرخ بالای بیکاری مواجه است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *