رویکرد سیاسی «امیرالمومنین (ع)» در مواجهه با دشمنان
مصطفی عباسی در گفتوگو با پیرامون سیره تربیتی «امیرالمومنین (ع)» گفت: «امیرالمومنین (ع)» آینه تمامنمای «پیامبراکرم (ص)» و ترجمانِ رسول خداست و همانگونه که خداوند متعال در مورد پیامبرش در سوره انبیاء آیه ۱۰۷ فرمود: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ، ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم»، دقیقا همین مضمون بر خلیفه و وصی پیامبرش نیز کاملا صدق میکند. نقش «پیامبر اکرم(ص)» و «امام علی(ع)» در جامعه، نقش سعادتبخشی، هدایتگری، تعالیدادن بشر، اصلاح و تربیت جامعه است و تا جایی که کسی و گروهی امکان هدایت، رشد و تعالی داشته باشد، از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نمیکردند.
***نحوه رویکرد سیاسی «امیرالمومنین (ع)» در مواجهه با دشمنان
وی پیرامون نحوه رویکرد «امیرالمومنین(ع)» و «پیامبر اکرم(ص)» نسبت به مخالفان اسلام مطرح کرد: اگر کسی و یا گروهی قابل هدایت نبوده، بلکه منشاء فتنه، ضلالت و فساد بودند در این صورت وضعیت و برخوردها نسبت به آنها متفاوت رقم میخورد، اما اگر رفع فتنه و فساد در جامعه اسلامی، با مدارا و مسالمت ممکن بود، «پیامبر اکرم(ص)» و «امام علی(ع)» با این روش مخالفان را کنترل میکردند و اگر با نرمش و روش مسالمتآمیز، رفع فتنه و فساد از سطح جامعه اسلامی امکانپذیر نبود در نهایت، با برخورد قاطع اسلام روبرو میشدند.
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا اظهار کرد: در مضمون آیه ۲۹ «سوره فتح» آمده است: «محَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ، «محمّد (ص)» فرستاده خدا و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند»، این مهم دقیقا بر این مسئله حکایت دارد، بنابراین، روش مواجهه «امیرالمومنین (ع)» با مخالفان دقیقا همان روش مواجهه «رسول خدا (ص)» با مخالفان است، چون «امیرالمومنین (ع)» بارزترین مصداق « وَالَّذِینَ مَعَهُ» در این آیه هستند چراکه معصوم و تربیت یافته «پیامبراکرم (ص)» و وصی ایشان هستند.
عباسی به تفسیر کفار در آیه ۲۹ «سوره فتح» پرداخت و افزود: البته مقصود از کفار در آیه ۲۹ «سوره فتح»، مطلق کفار نیست، بلکه مقصود کفار محارب که مخالفت آشکارا و عملی با اسلام میکنند میباشد و الا کفاری که در ذمّه اسلامند و مخالفت علنی با اسلام ندارند، در پناه امنیت حکومت اسلامی میباشند و حکومت اسلامی خود را موظف میداند در برابر پایبندی آنان به تعهدات خویش، از آنان و امنیت آنان محافظت کرده و به آنان خدمات برساند.
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا اظهار کرد: مخالفت قلبی با اسلام هرگز باعث برخورد اسلام نمیشود و آنچه باعث برخورد اسلام با آنان میشود، مخالفت علنی و دشمنی آشکارا و عملی در برابر اسلام و حکومت اسلامی است نه کفر، حال اگرچه آن مخالف حکومت اسلامی، در ظاهر مسلمان هم باشد، ولی موجب واکنش سخت حکومت اسلامی در برابر او میشود. پس مقصود از مخالفان، اعم از کفارِ مخالفِ دین و یا آشوبگران و منافقان و مرتدّین مخالف دین است که آشکارا و علنی با حکومت اسلامی به مخالفت میپردازند.
***برخورد «امیرالمومنین (ع)» با آشوبگران و پیمانشکنان
وی پیرامون ولایت در عصر پس از «پیامبر اکرم (ص)» بیان کرد: «امیرالمومنین (ع)» در عصر حکومت خودشان مواجهه قابل توجهی با کفار نداشتند و بیشترین برخورد ایشان با آشوبگران و پیمانشکنان بوده است. اما «امیرالمومنین (ع)» به خاطر نقش هدایتگری و سعادتبخشی که به عنوان امام و خلیفه الهی داشتند، مواجهه اولیهشان با بغات و آشوبگران، مدارا و مماشات بود.
عباسی با اشاره به اینکه «حضرت علی (ع)ـ زمینه بیان انتقادات از سوی افراد مختلف را مهیا میکردند؛ اظهار کرد: در کتاب الفتوح، جلد ۲، صفحه ۴۹۲ بیان شده روزی «امیرالمومنین (ع)» بر بالای منبر رفتند و به مخالفان فرمودند تا اعتراضات و اشکالات را بیان کنند و سپس به تک تک تهمتها و شایعات پاسخ دادند و حتی «ابوبرده بن عوف ازدی» از دوستان خلیفه سوم وقتی پاسخ ایشان به اشکالات و شایعات خود را شنید گفت: «ای امیرمؤمنان تاکنون دچار شک بودم، اما اکنون هدایت گردیدم». بسیاری از افرادی که در خیل مخالفان قرار میگرفتند، به خاطر شبهات و یا فضای اختناق و روشن نبودن حق بود، لذا «امیرالمومنین (ع)» با روشنگری، نصیحت و پاسخ به شبهات، بسیاری از این فریبخوردگان را از سرکشی دور میساختند.
عباسی پیرامون رویکرد «امیرالمومنین (ع)» در برخورد با قانونشکنان و امنیت ستیزان بیان کرد: تا زمانی که مخالفان، امنیت جامعه را به خطر نمیانداختند و توطئه بر علیه حکومت نمیکردند، با آنان برخورد نمیکردند و حتی دشنامهای آنان را تحمل کرده و حقوقشان را از بیت المال قطع نمیکرد. اما وقتی مدارا با مخالفان سودی نداشت و هدایت نمیشدند، آنگاه به برخورد با آنان میپرداختند، چون اصل اولیه حاکمیت دینی، هدایت بشر و حفظ دین و جلوگیری جامعه از انشقاق و رفع فتنه و ناامنی از سطح جامعه است، طبیعی است که وقتی کسانی با مداراهای «امیرالمومنین (ع)» هدایت نشده و توبه نکردند و از سرکشی و ایجاد مزاحمت برای مومنین و راه حق بازنگشتند، حضرت ناچار به برخورد شده و آنان را سرکوب نمودند تا فتنه نماند چنانکه در نص صریح آیه ۱۹۳ «سوره بقره» آمده است: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ، و با آنها پیکار کنید، تا فتنهای باقی نماند».
***نمونهای از برخورد «امیرالمومنین (ع)» با فتنهگران
وی به نمونهای از برخورد «امیرالمومنین (ع)» با فتنهگران اشاره و ابراز کرد: خوارج در ابتدا هجده هزار نفر بودند و «امیرالمومنین (ع)» با این قومِ بیرحم و سفاک مماشات و مدارا کردند و حتی پیش از وقوع نبرد، پرچم امان برافراشتند و از آن جماعت ۱۸۰۰۰ هزار نفره، ۱۴ هزار نفر خارج شدند و کمتر از ۴۰۰۰ هزار نفر از آنها باقی ماندند، حتی در برخی نقلها آمده است که از تعداد ۱۸۰۰۰ هزار خوارج، فقط حدود ۲۸۰۰ نفر و در برخی نقلها نیز حدود هزار و هشتصد نفر با عبدالله بن وهب رهبر خوارج ماندند، با وجود تعصب و هدایتناپذیری افراد باقیمانده، «امیرالمومنین (ع)» به اصحاب خود دستور دادند که شما شروع کننده جنگ در برابر آنها نباشید و هر زمانی که آنها جنگ را آغاز کردند با آنان میجنگیم.
این کارشناس علوم قرآنی پیرامون اینکه چرا «امیرالمومنین (ع)» با این گروه خشکمغزِ جاهل و بیرحم، تا این مقدار مماشات کردند؟ بیان کرد: چون غالب خوارج دچار شبهات و هیجاناتی شده بودند که «امیرالمومنین (ع)» با دادن زمان و با روشنگری و نصیحت، از آنان رفع شبهه نموده و حق را آشکار ساخته و با این کار بخش عظیمی از آن جماعت را از سرکشی و طغیان باز داشتند، اما «امیرالمومنین (ع)» در مقابل آن تعداد افرادی که قابل هدایت نبودند و بر عناد خود پافشاری میکردند و زنده ماندنشان موجب فساد، ناامنی، فتنه و انشقاق امت اسلامی میشد، به غیر از تعداد انگشتشماری، حضرت همه را در جنگ نهروان به هلاکت رساندند.
***تلاش «امیرالمومنین (ع)» برای صلح
عباسی رویکرد «امیرالمومنین (ع)» در جنگ جمل و نهروان را مورد بررسی قرار داد و خاطرنشان کرد: «امیرالمومنین (ع)» این سیره را نه فقط در مقابل خوارج بلکه دقیقا با اصحاب جمل و شامیان نیز داشتند و تلاش وسیعی را خاضعانه و مجدانه برای برقراری صلح و جلوگیری از خونریزی و هدایت پیمانشکنان به کار گرفتند که اگر کسی به قدرت، شجاعت و دلاوریهای ایشان در جنگهای صدر اسلام آگاهی نداشته باشد، آنان را آنچنان ضعیف و ناتوان میپندارند که گویی برای حفظ حکومتشان قادر به اقدامی نیستند و لذا از دشمن اینگونه تقاضای صلح میکنند، حال آنکه این نوع مواجهه، روش برخورد «امیرالمومنین (ع)» با مخالفانشان بود که تا جای ممکن برای هدایتشان تلاش میکردند و اگر هدایت آنها ممکن نبود و گردنکشیهایشان موجب فتنه و ناامنی و انشقاق امت اسلامی میشد، با آنها با شدت برخورد میکردند.