تغییر رویکرد ظریف در قبال غرب؟
واکنش تند آقای ظریف به خبرنگار انبیسینیوز، سخنرانی بسیار قاطعانه و تأکید مداوم وی به مسئله امنیت در غرب آسیا و اهداف ملی ایران مثل برنامه موشکی، موجب شد بیشتر تحلیلهای بینالمللی، به تغییر رویکرد آقای ظریف درقبال غرب اشاره کنند.
به گزارش گروه سیاسی ، عابد اکبری در یادداشتی درباره اجلاس امنیتی مونیخ، نوشت: پنجاهو ششمین کنفرانس امنیتی مونیخ درحالی برگزار شد که جهان در دومین ماه سال میلادی ۲۰۲۰، با تحولاتی جدی امنیتی رویاروست.
از انتخابات آمریکا تا سرنوشت ادلب، لیبی، سوریه، عراق، خشونتهای بینالمللی، شکاف جدی فراآتلانتیکی، مقابلهبا یکجانبهگرایی ترامپ و غیره. اگرچه کنفرانس امنیتی مونیخ مکانی برای تعیینتکلیف یا قانونگذاری نیست، اما فرصتی مقتضی برای رایزنی، اظهارنظر و دیدارهای مقامات سیاسی فراهم میآورد.
آقای ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان برخلاف نشست داووس که موفق به حضور در آن نشد، در این کنفرانس بسیار متمایز ظاهر شد تاجاییکه در بسیاری از تحلیلها حتی رویکرد شخصی آقای ظریف نیز در مقایسهبا رفتار گذشته او متفاوت ارزیابی شد. در نشست داووس باتوجهبه خودنمایی رئیسجمهور آمریکا و اظهارات او علیه ایران، غیبت آقای ظریف در سرخط خبرها بود، اما در این کنفرانس بهمراتب بازخوردهای خبری بیشتری درمورد ایران و سخنان وزیر امورخارجه کشور مطرح شده است.
سرنوشت برجام، تحریمهای آمریکایی علیه ایران، گفتوگو با اروپا سه، سقوط هواپیمای اوکراینی، امنیت در غرب آسیا، تحرکات محور مقاومت و برخی دیگر از مسائلی بودهاند که وزیر خارجه کشورمان موفق به طرح همه این موضوعات شد. یکی از دلایل اصلی تیترسازی آقای ظریف در اخبار بینالمللی نیز همین تعدد موضوعات ارزیابی میشود.
بیشتر بخوانید:
افرادی که آقای ظریف موفق به دیدار و گفتوگو با آنها شد: نخستوزیر کانادا و وزرای امور خارجه عمان، اوکراین، آلمان، چین، ژاپن، جمهوری چک، کرواسی، فنلاند، فرانسه، اسپانیا، ترکیه، کره جنوبی، قرقیزستان بودهاند.
همچنین آقای ظریف با رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ جهانی، نماینده واتیکان، گزارشگر انبیسی نیوز، رئیس گروه مردم در پارلمان اروپا، اعضای شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا و اعضای گروه الدرز (ریشسفیدان یا مقامات بلندپایه اسبق سازمان ملل متحد) دیدار داشت.
این برنامه بسیار فشرده که فقط در مدت سه روز بهانجام رسید، با واکنشهای تحلیلی کاملاً متضادی مواجه بوده است. دلیل اصلی آن را میتوان در تغییر رویکرد وزارت امور خارجه و شخص آقای ظریف دانست.
از این حیث، حضور آقای ظریف موجب شد نوعی تکصدایی از فضای داخلی کشور بهگوش برسد و همانگونه که انتظار میرفت وزیر امور خارجه ایران پس از ترور سردار سلیمانی رویکردی مصممتر درقبال غرب اتخاذ کند.
واکنش تند آقای ظریف به خبرنگار انبیسینیوز، سخنرانی بسیار قاطعانه و تأکید مداوم وی به مسئله امنیت در غرب آسیا و اهداف ملی ایران مثل برنامه موشکی، موجب شد بیشتر تحلیلهای بینالمللی، به تغییر رویکرد آقای ظریف درقبال غرب اشاره کنند. اگرچه مقامات کشورهای اروپایی انتقاداتی را به ایران وارد کردند، اما این نقدها محتاطانه بود.این موضوع را در کنار آخرین تلاشهای اروپا برای نشان دادن مخالفت جهانی به انتخاب دوباره ترامپ که در سخنرانی آنجلا مرکل بهوضوح دیده میشد، باید نوعی برد برای ایران در عرصه دیپلماسی بهحساب آورد.
اگرچه طیفی از اظهارنظرها و تحلیلها نگاهی انتقادی به عملکرد و رویه آقای ظریف داشتند و حتی تغییر رویکرد ایشان را پیامی داخلی، خلق فضای تنفس برای دولت در داخل کشور یا تلاش آقای ظریف برای طرح باظرافت نامزدی احتمالی ایشان در انتخابات ریاستجمهوری آتی دانستند، اما واقعیت این است که تیتر شدن خواستهها و مطالبات بینالمللی ایران در اخبار بینالمللی و توجه به روایتها و گفتمان مطلوب ایران از زبان وزیر امور خارجه کشور نشاندهنده ظرفیت بالای کنشگری در محیطهای اینچنینی است.
یکی از مهمترین دستاوردهای سفر آقای ظریف، تکصدایی ثمربخشی است که بیشک تصویری یکپارچهتر از جمهوری اسلامی ایران ارائه، و رویکرد آتی غرب درقبال ایران، بهویژه در فضای گفتگوهای جاری درمورد سازوکار حل اختلاف را تغییر خواهد داد.
در این تحول رفتاری، منافع ملی از شفافیت بیشتری بهویژه درمورد آینده برجام، واکنش به تحریمها، حقوق ایران در دنبال کردن برنامه موشکی و بایستگی حضور ایران در شمای امنیتی منطقه برخوردار شدهاند.
دستاورد دومی که از تحکیم مواضع جمهوری اسلامی ایران حاصل خواهد شد، تغییر در رویکرد اروپا و رقبای منطقهای ایران در غرب آسیا درقبال آمریکا خواهد بود. این بازیگران هزینههای امنیتی احتمالی ازطرف ایران را باتوجهبه رویکرد یکجانبهگرای آمریکا برنمیتابند.
حضور آقای ظریف در مونیخ و دیدار با آمریکاییهای مخالف ترامپ مانند جان کری، و همچنین همراهی دیدگاههای ایشان با اروپاگرایانی مانند مرکل که مخالف یکجانبهگراییهای آمریکای ترامپ هستند، موجب شدت گرفتن شکافهای بین آمریکاییها، همچنین اروپا و آمریکا و ازطرفدیگر، شکاف در روابط آمریکا و رقبای منطقهای ایران مانند عربستان خواهد شد. نتیجه این شکاف شکلگیری گفتگویی بدون واسطهگری آمریکا و به احتمال بسیار بهنفع ایران خواهد بود.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *