«یادداشتهای یک غواص» دیماه منتشر میشود/روایتی از خاطرات شهید غواص «محمد علی معصومیان»
نویسنده کتاب «غواص دریا دل» گفت: کتاب «یادداشتهای یک غواص» که برگرفته از خاطرات برادر شهیدم است تا قبل از چهارم دی ماه و همزمان با سالرروز شهادت «شهید محمدعلی معصومیان» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر خواهد شد.
خبرگزاری میزان -
این نویسنده در همین راستا اظهار کرد: در انتهای شب عملیات پس از اتفاقات فراوانی که رخداد برادرم به همراه شش نفر دیگر برای پیوستن به لشکر دیگری به آن سوی پل در جزیره «ام البابی» با همان لباس غواصی حرکت کردند، پس از اینکه به آن سوی رودخانه که دشمن حضور داشت رسیدند من نگران برادرم بودم و تا صبح که دستور بازگشت از آن منطقه اعلام شد چشمم به رودخانه و کرانههای آن سویش بود. در حین کار و اجرای دستورات فرمانده گردان دعا میکردم برادرم در سلامتی قرار داشته باشد، اما نزدیک صبح با شدت گرفتن آتش دشمن در کرانه رودخانه امیدم به یاس تبدیل شد.
مصیب معصومیان نویسنده کتاب در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی پیرامون مضمون کتاب «یادداشتهای یک غواص» گفت: حضور همزمان من، برادر و پدرم در جبهه جزو خاطراتی است که برادرم «شهید محمد علی معصومیان» همه آنها را لحظه به لحظه نوشته بود که در کتاب «یادداشتهای یک غواص» به رشته تحریر در آمده است.
وی در همین راستا ادامه داد: کتاب «یادداشتهای یک غواص» شامل یادداشتها، خاطرات و نقاشیهایی است که توسط «شهید محمدعلی معصومیان» غواص شهید لشکر ۲۵ کربلا تهیه شده، این یادداشتها به صورت ۸۵۰ صفحه دست نوشته بود که با تنظیم توانستم آن را در قالب یک کتاب ۲۲۰ صفحهای در بیارورم.
وی در همین راستا ادامه داد: کتاب «یادداشتهای یک غواص» شامل یادداشتها، خاطرات و نقاشیهایی است که توسط «شهید محمدعلی معصومیان» غواص شهید لشکر ۲۵ کربلا تهیه شده، این یادداشتها به صورت ۸۵۰ صفحه دست نوشته بود که با تنظیم توانستم آن را در قالب یک کتاب ۲۲۰ صفحهای در بیارورم.
وی در همین راستا ادامه داد: «شهید محمد علی معصومیان» در مدتی که در جبهههای حق علیه باطل حضور داشت به خاطره نگاری پرداخته و تمام اتفاقاتی که برایش رخ میداد را مینوشت، وی حتی در اوقات خالی خود در جبهه برخی مواقع چهره همرزمان و دوستان خود را میکشید.
معصومیان در مورد تاریخ انتشار کتاب «یادداشتهای یک غواص» اظهار کرد: کتاب «یادداشتهای یک غواص» تا قبل از چهارم دی ماه هم زمان با سالرروز شهادت «شهید محمدعلی معصومیان» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر خواهد شد. این شهید بزرگوار درسن ۲۱ سالگی هنگامی که همراه با پنج نفر از همرزمان خود از رود عبور میکردند، برای دفاع از میهن به سوی دشمن رفته و به شهادت رسید.
وی به یکی از فصلهای موجود در کتاب «یادداشتهای یک غواص» اشاره و بیان کرد: در نگارش این کتاب تلاش کردم تا خاطرات را همانگونه که برادرم نقل کرده بود بیاورم، البته در بخشهایی نیز خودم به نقل رویدادها دست زدهام، در یکی از فصلهای کتاب در مورد دیدار هر دوی ما با پدرم اشاره شده است، زیرا در این عملیات من در کنار برادرم در یک گردان و پدرم در گردان دیگری حضور داشت. وقتی متوجه حضور پدرم در جبهه شدیم به دیدار وی رفتیم، پدرم بعد از دیدن ما برای ما دعایی کرد و از خداوند خواست تا همواره ما را سلامت و در کنار هم ببیند، هنگامی که از پدر دور شدیم در طول راه برادرم به من در مورد آرزوی پدر و نگرانیهایش از زمانی که شهید میشود و خانواده برای او غمگین خواهند شد صحبت کرد، من از شنیدن این حرف و آرزوهای برادرم تعجب کردم.
معصومیان به دلیل نگارش کتاب «یادداشتهای یک غواص» اشاره و تاکید کرد: بردارم قبل از شهادتش تمام دست نوشتهها و عکسهایی را که در طول مدت حضورش در جبهه نوشته و یا کشیده بود را به من داد و من بعد از سالها این رسالت را در خود احساس کردم که آنها را در جامعه و برای مخاطبان دفاع مقدس منتشر کنم. این خاطرات و یادداشتها با قلمی توانمند به ثبت رسیده بود که من آن را به کتاب تبدیل کردم.
نویسنده کتاب «غواص دریا دل» به مهمترین خاطراتی که در کتاب «یادداشتهای یک غواص» مطرح شده اشاره و بیان کرد: شب عملیاتی که برادرم در آن به شهادت رسید شبی خاص و خاطره انگیز بود در این شب علاوه بر وداع، گفتوگوهای جذابی بین رزمندگان رد و بدل شد، در این عملیات حدود ۳۰۰ نفر از بچههای مازندران که از گردان ۲۵ کربلا بودند به شهادت رسیدند و بردار من نیز یکی از آنان بود.
این نویسنده در همین راستا اظهار کرد: در انتهای شب عملیات پس از اتفاقات فراوانی که رخداد برادرم به همراه شش نفر دیگر برای پیوستن به لشکر دیگری به آن سوی پل در جزیره «ام البابی» با همان لباس غواصی حرکت کردند، پس از اینکه به آن سوی رودخانه که دشمن حضور داشت رسیدند من نگران برادرم بودم و تا صبح که دستور بازگشت از آن منطقه اعلام شد چشمم به رودخانه و کرانههای آن سویش بود. در حین کار و اجرای دستورات فرمانده گردان دعا میکردم برادرم در سلامتی قرار داشته باشد، اما نزدیک صبح با شدت گرفتن آتش دشمن در کرانه رودخانه امیدم به یاس تبدیل شد.
وی پرداخت به سرگذشت و زندگی شهدا را کاری ارزشمند دانست و خاطرنشان کرد: نوشتن برای شهدا همواره کاری ارزشمند است، اما زمانی که با نیت خدایی این فعالیت همراه شود کاری بسیار بافضلیت و ماندگار خواهد بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *