«دریا؛ دریا» و «سیاوش اسم بهتری بود» به چاپ دوم رسیدند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، «دریا؛ دریا» نوشته آیریس مرداک ترجمه زهره مهرنیا، که تنها چند ماه از انتشارش از سوی نشر نیماژ میگذرد، با استقبال خوبی که از سوی مخاطبان داشته، به چاپ دوم رسید.
آیریس مرداک در «دریا؛ دریا» چند شخصیت را معرفی میکند و اطلاعات کاملی نسبت به آنها ارائه میدهد به طوریکه با مطالعه این اثر گویا در حال خواندن چند داستان تودرتو هستیم. یکی از ویژگیهای این اثر این است که جدا از دریافت اطلاعات کامل به واسطه مطالعه این کتاب، هر یک از شخصیتهای داستان میتوانند شخصیت اول قصه باشند.
داستان «دریا؛ دریا» از این قرار است که چارلز اروبوی که کارگردان تئاتر مشهوری در داستان است، خود را بازنشست میکند و در کنار دریا خانه عجیب و خاصی میخرد. وی ترجیح میدهد باقیمانده عمرش را خاطرهنویسی کند. در حقیقت این کتاب با خاطره نویسی آغاز میشود و بعد کم کم داستان با نامههایی از دوستانش که معتقد بودند عزلتنشینی به درد این شخصیت نمیخورد، ادامه پیدا میکند. مخاطب در این بخش به واسطه نامهها با خانواده شخصیت داستان آشنا میشود. همچنین بعد با وقوع یکسری اتفاقات عشق الهی و پاکی که شخصیت داستان در گذشته تجربه کرده زنده میشود و...
فصل اول این کتاب فرمت خاطرهنویسی دارد و ما از زبان این کارگردان خاطرههایش را که به کارها و افکار روزانهاش اختصاص دارد، میخوانیم و از فصل دوم کتاب هم اتفاقات مختلفی که این شخصیت با دوستانش تجربه میکند را شاهد هستیم.
رمان «سیاوش اسم بهتری بود» نیز دومین اثر لیلا صبوحی است. وی در این کتاب خواننده را همراه عباس دیزجی (یکی از شخصیتهای رمان پیشینش، پاییز از پاهایم بالا میرود) از میان عشقهایی دردناک و مرگهایی تلخ و شیرین عبور میدهد. خردهروایتهای فشرده او مانند کلافهای رنگارنگ بیشماری به هم میپیچند و پیش میروند و هرکدام نقش خود را در بافته واحدی رقم میزنند.
این نویسنده در این رمان قصه رشد دردناک و اسطورهوار عباس دیزجی را در خلال صعودی انفرادی به قله دماوند روایت میکند. کتاب با دغدغهها و رنجهای شخصی راوی آغاز میشود، ولی طی رشدی بسیار ملایم و طبیعی، از قومیت و سپس ملیت عبور میکند و در فصلهای پایانی، در قالب اسطورهای کاملا انسانی تبلور مییابد.