لقمه حرام/ کم کاری در محیط کار ودروغ وتقلب از انواع دیگر حق الناس
کم کاری در محیط کار و دروغ و تقلّب در معامله هم انواع دیگری از حق الناس است که کمتر مورد رعایت و مراقبت جامعهی امروزی ماست و هر کدام عواقب نامطلوبی را بر زندگی انسان و فرزندان وی میگذارد.
خبرگزاری میزان -
مراد از مشارکت شیطان در اموال و اولاد این است که وقتی انسان مالی یا فرزندی را از راه حرام به دست آورد، شیطان در منافع آنها شریک خواهد بود؛ زیرا مال نامشروع در مسیر شیطان و در راستای خواستهی اوست. همین طور است وقتی انسان فرزندش را با مال حرام پرورش دهد و به او لقمهی حرام بخوراند؛ زیرا تربیت الهی و اسلامی چنین کسی بسیار سخت خواهد بود و احتمال اینکه چنین فرزندی به راستی و درستی گرایش یابد، بسیار کم و اینکه در راستای منافع شیطان گام بر دارد، بسیار زیاد است. تعبیر شراکت شیطان در چنین فرزندی به خاطر آن است که انگار نسل شیطان است و، چون فرزندی که در خدمت پدر است، برای نافرمانی خدا و انجام عمل حرام درخدمتِ شیطان است.
البته از آنجا که بحث ما در مورد مراقبتهای جنینی بود، اینجا از تاثیر لقمهی حرام بر جنین صحبت میکنیم وگرنه نباید تاثیر آن را منحصر به نطفه و جنین دانست؛ زیرا حتی کمترین مقدار آن بر انسان عاقل و بالغ نیز تاثیری نافذ و غیر قابل انکار دارد و باعث غوطهوری در گناه میشود. لقمهی حرام سمی مهلک است که روح و روان آدمی را مسموم میکند و زمینه را برای ارتکاب بدترین جنایتها و خباثتها توسط او فراهم میکند. بهترین دلیل این مطلب آن است که حضرت سیدالشهداء علیه السلام به لشکر عمر سعد که برای جنگ با وی اصرار داشتند و حاضر نبودند به خطبه و توصیههای آن حضرت گوش فرا دهند فرمود: شکمهایتان از مال حرام پر شده است.
به هرحال والدینی که دنبال تولید و تربیت نسلی صالح و متعالی هستند باید مراقب باشند که مال حرام به زندگیشان وارد نشود و به هر نحو ممکن از آن پرهیز کنند. البته مصادیق و موارد کسب حرام زیاد است که ذکر همهی آنها در این مقال جا ندارد. از سوی دیگر شاید بسیاری از کسبهای حرام در زندگی بیشترِ ما جایی نداشته باشد؛ اما آنچه امروزه اهمیت دارد و گاه مشاهده میشود که حتی در زندگی افراد سالم جریان دارد، حق الناس است. متاسفانه باید گفت: بسیاری از ما به خاطر عدم آشنایی با احکام و مقررات کسب و کار در دین مبین اسلام، حق و حقوق دیگران را پایمال میکنیم و مال حلال خویش را با مال حرام مخلوط میسازیم. به عنوان مثال، وقتی داروخانه یا بقالی به بهانهی نداشتن پول خرد، باقیماندهی پول خریدار را چسب زخم یا شکلات میدهد و رانندهی تاکسی باقیماندهی پول مسافر را نمیدهد، مصداق کامل مال حرام و حق الناس است؛ زیرا از نظر شرعی داد و ستد باید با رضایت طرفین باشد و بدیهی است که اغلب مشتریان از روی ناچاری سکوت میکنند وگرنه رضایت قلبی به این کار ندارند.
کم کاری در محیط کار و دروغ و تقلّب در معامله هم انواع دیگری از حق الناس است که کمتر مورد رعایت و مراقبت جامعهی امروزی ماست و هر کدام عواقب نامطلوبی را بر زندگی انسان و فرزندان وی میگذارد.
ادامه دارد...
گروه فرهنگی میزان ، حجت الاسلام سید محمد رضا واحدی، کارشناس فرهنگیست که سالهاست در تعامل با جوانان توانسته است پاسخ گوی سوالات این قشر باشد .آن چه در ادامه خواهید خواند یادداشتی از سلسله یادداشت های حیات طیبه است که هر شنبه منتشر می شود.
برای خواندن یادداشت های پیشین کلیک کنید:
شاید تعبیر "تخم شیطان" را در زبان عوام شنیده باشید. هر چند این تعبیر در بیشتر موارد در جای خود و در مورد اهلش استفاده نمیشود، اما مفهومی است که ریشه در قرآن دارد. به صراحتِ قرآن کریم، شیطان در اموال و اولاد حرامخواران مشارکت میکند و فرزندانِ لقمههای حرام به گونهای فرزند شیطان محسوب میشوند. در آیهی ۶۴ سورهی اسراء خداوند به شیطان میفرماید: از آدمیان، هر که را میتوانی به سوی خود بخوان و به نافرمانی با خدا برانگیز و با لشکر سواره و پیادهات به گناه وادارشان کن و در اموال و اولادشان شریک شو.
مراد از مشارکت شیطان در اموال و اولاد این است که وقتی انسان مالی یا فرزندی را از راه حرام به دست آورد، شیطان در منافع آنها شریک خواهد بود؛ زیرا مال نامشروع در مسیر شیطان و در راستای خواستهی اوست. همین طور است وقتی انسان فرزندش را با مال حرام پرورش دهد و به او لقمهی حرام بخوراند؛ زیرا تربیت الهی و اسلامی چنین کسی بسیار سخت خواهد بود و احتمال اینکه چنین فرزندی به راستی و درستی گرایش یابد، بسیار کم و اینکه در راستای منافع شیطان گام بر دارد، بسیار زیاد است. تعبیر شراکت شیطان در چنین فرزندی به خاطر آن است که انگار نسل شیطان است و، چون فرزندی که در خدمت پدر است، برای نافرمانی خدا و انجام عمل حرام درخدمتِ شیطان است.
البته از آنجا که بحث ما در مورد مراقبتهای جنینی بود، اینجا از تاثیر لقمهی حرام بر جنین صحبت میکنیم وگرنه نباید تاثیر آن را منحصر به نطفه و جنین دانست؛ زیرا حتی کمترین مقدار آن بر انسان عاقل و بالغ نیز تاثیری نافذ و غیر قابل انکار دارد و باعث غوطهوری در گناه میشود. لقمهی حرام سمی مهلک است که روح و روان آدمی را مسموم میکند و زمینه را برای ارتکاب بدترین جنایتها و خباثتها توسط او فراهم میکند. بهترین دلیل این مطلب آن است که حضرت سیدالشهداء علیه السلام به لشکر عمر سعد که برای جنگ با وی اصرار داشتند و حاضر نبودند به خطبه و توصیههای آن حضرت گوش فرا دهند فرمود: شکمهایتان از مال حرام پر شده است.
به هرحال والدینی که دنبال تولید و تربیت نسلی صالح و متعالی هستند باید مراقب باشند که مال حرام به زندگیشان وارد نشود و به هر نحو ممکن از آن پرهیز کنند. البته مصادیق و موارد کسب حرام زیاد است که ذکر همهی آنها در این مقال جا ندارد. از سوی دیگر شاید بسیاری از کسبهای حرام در زندگی بیشترِ ما جایی نداشته باشد؛ اما آنچه امروزه اهمیت دارد و گاه مشاهده میشود که حتی در زندگی افراد سالم جریان دارد، حق الناس است. متاسفانه باید گفت: بسیاری از ما به خاطر عدم آشنایی با احکام و مقررات کسب و کار در دین مبین اسلام، حق و حقوق دیگران را پایمال میکنیم و مال حلال خویش را با مال حرام مخلوط میسازیم. به عنوان مثال، وقتی داروخانه یا بقالی به بهانهی نداشتن پول خرد، باقیماندهی پول خریدار را چسب زخم یا شکلات میدهد و رانندهی تاکسی باقیماندهی پول مسافر را نمیدهد، مصداق کامل مال حرام و حق الناس است؛ زیرا از نظر شرعی داد و ستد باید با رضایت طرفین باشد و بدیهی است که اغلب مشتریان از روی ناچاری سکوت میکنند وگرنه رضایت قلبی به این کار ندارند.
کم کاری در محیط کار و دروغ و تقلّب در معامله هم انواع دیگری از حق الناس است که کمتر مورد رعایت و مراقبت جامعهی امروزی ماست و هر کدام عواقب نامطلوبی را بر زندگی انسان و فرزندان وی میگذارد.
ادامه دارد...
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *