«هتل نیوسایت» یک رمان مستند است
ابوالقاسم وردیانی از نویسندگانی است که واسطه حضور در جبهه و البته نگارش کتابهای متعدد درباره جنگ و دفاع مقدس توانسته توجه دوستداران کتاب را به خود جلب کند. این نویسنده در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره آخرین رمانش که با عنوان «هتل نیوسایت» چاپ شده توضیحاتی ارائه کرده است.
میزان_نگارش «هتل نیوسایت» از کجا شروع شد؟
این کتاب را برای روایت فتح نوشتم. مدتها بود که به این فکر میکردم که به رزمندهای بپردازم که در مقابل تیر و گلوله مستقیم دشمن نبوده باشد و به نوعی در بخش تدارکات، پشتیبانی و بهداشت و درمان فعال بوده باشد.
میزان_چرا توجهتان به افراد فعال در پشت جبهه جلب شد؟
هر وقت صحبت از جبهه میشد و میشود ما بیشتر به دنبال سنگر و تفنگ و خمپاره هستیم بنابراین احساس کردم به این طبقه کمتر توجه شده است و به حق مطلب درباره آنها پرداخته نشده است. کسانی که در راه و ترابری، آشپزخانه و بهداشت و درمان کار کردهاند در اذهان عمومی رزمندگان درجه دو محسوب میشوند بنابراین تصمیم گرفتم در این کتاب به یکی از این افراد بپردازم.
میزان_چرا شهید محمدعلی رهنمون را موضوع داستانتان قرار دادید؟
شهید رهنمون کسی بود که درعین اینکه در خط مقدم نبود، ولی اثرات فوقالعادهای در جنگ و جبهه داشت و به همین دلیل هم من بعد از مطالعه مصاحبههایی که روایت فتح در اختیارم قرار داد، از شخصیت این شهید لذت بردم و توانستم با وی همذاتپنداری کنم و داستانی درباره این شهید بنویسم.
میزان_این کتاب چقدر مستند است؟
«هتل نیوسایت» یک رمان مستند است. از آنجا که میخواستم از ابتدا یعنی دوران کودکی تا زمان شهادت به زندگی این افراد بپردازم ناچار بودم که خلاهای موجود را با تخیل خود پر کنم، البته نه تخیل لجامگسیخته بلکه تخیلی که پایه و اساس واقعی داشت، برای مثال وی از دانشآموزان شاگرد اول دوره دبیرستان بود که من برای برقراری ارتباط بیشتر مخاطب نسبت به شرایط تحصیلی وی، آنچه از دوستان و نزدیکان وی شنیده بودم را با تخیل همراه کردم تا با ایجاد فضای ملموس، داستان در عین اینکه به واقعیت و مستندات پایبند است از جذابیت داستانی هم بهرهمند باشد.
میزان_چرا زبان محاوره را برای دیالوگها انتخاب کردید؟
با توجه به اینکه ناچار بودم به خیلی از جاهایی که شهید رهنمون حضور نداشت سر بزنم، زبان دانای کل را برای کتاب انتخاب کردم. اما تمام دیالوگها به زبان محاوره است.
میزان_برای نگارش این کتاب چقدر تحقیق شد؟
سال ۱۳۹۴ تحقیقات اولیه برای این کتاب را آغاز کردم. هرچه مصاحبه و کتاب درباره وی چاپ شده بود را مطالعه کردم و برای تکمیل آنچه لازم به دانستنش بود با دوستای شهید رهنمون صحبت کردم. البته مصاحبههایی را نیز انتشارات روایت فتح در اختیارم قرار داد که شامل سوالات بسیار خوب و اطلاعات جامعی بود. این مصاحبهها حدود ۸۰ درصد از اطلاعات را در اختیارم قرار داد.
تحقیقات من بیشتر درباره شهر یزد در دهه ۳۰ تا ۴۰ و زلزله طبس در سال ۱۳۵۷ بود. برای اینکه صحنه زلزله را تصویرسازی کنم مطالعه زیادی داشتم که چیزی حدود یک دهم کتاب را در بر میگیرد.
میزان_دلیل تاکید و توجهتان نسبت به حضور شهید رهنمون در زلزله طبس چه بود؟
فکر میکنم شخصیت مدیریتی این شهید با کنترل بیمارستان صحرایی که در طبس راهاندازی شده بود، شکل میگیرد.
میزان_چقدر به جزئیات پرداختهاید؟
من دوست دارم در زمان مطالعه یک داستان ابهامی نسبت به چیزی نداشته باشم. من سعی کردم وارد جزئیات شوم و در هر بخش توصیفاتی داشته باشم به طوریکه حتی درباره در ورودی خانه وی در آبادان و اهواز هم تحقیق کردم تا مشخص شود که این در از چه سمتی باز میشده است، یا در بخش دیگری از کتاب به چرخ خیاطی که روز زمین بدون فرش قرار گرفته بوده اشاره میکنم.
میزان_تاکنون مخاطب چه بازخوردی نسبت به این کتاب داشته است؟
بیشترین نکتهای که خوانندگان کتاب به آن اشاره کردهاند این است که مخاطب خود را در ماجرا احساس میکند. این نشان میدهد جزئیات توانسته رسالت خود را به درستی انجام دهد و مخاطب را با همراه کند.