ما بیش از همه محتاج تعلق وتدبیریم/شما خیال می کنید به عنوان یک گروه انقلاب اسلامی در تاریخ می مانید/عده ای می خواهند ما را محتاج به گندم آمریکاکنند
گروه فرهنگی ،از این پس روزهای جمعه به بازنشرخطبه های نماز جمعه در دهه ی شصت خواهد پرداخت.هدف از این بازنشرها، آشنایی با مرور تاریخی وآشنایی با معضلات جامعه وسیر تفکری حاکم بر فضای جامعه ایرانی انقلابی در دهه ی شصت است.آن چه در ادامه می آید تلخیصی از خطبه ی مقام معظم رهبری۵ تیر سال ۱۳۶۰ است.
اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود
خدای متعال به انسان قدرت تشخیص داده است؛ (تبارک الذی بیده الملک)(۴) تا آن جایی که (الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا)(۵) خدا آفرینش را برای این قرار داد که ببیند چه کسی عمل بهتری دارد. در روایت میفرماید (لیبلوکم ایکم أشد عقلاً) برای این بود که ببیند چه کسی از نیروی تعلق و تدبر بیشتر استفاده می کند. این قدرت تشخیصی که خدا به انسان داده است برای شناختن راه خطا و صواب کافی است؛ هیچکس نیست که بشنود و بیاندیشد مگر آنکه میتواند راه خطا را از راه صواب تشخیص بدهد.
اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند.
ما، یعنی ملت مسلمان ایران امروز بیش از همیشه محتاج تعلق و تدبریم
ما، یعنی ملت مسلمان ایران امروز بیش از همیشه محتاج تعلق و تدبریم. یک وظیفه دستگاههای اداره کننده دارند و آن ارشاد و هدایت مردم است. یک وظیفه مردم دارند و آن شنیدن ارشادها و هدایت ها و فکر کردن دربارهی آنهاست. دشمن که می خواهد مردم نفهمند به هر دو ضربه میزند. اولاً سعی میکند صدای هدایت کنندهها را در میان غوغای تبلیغاتی جهانی گم کند، نگذارد فریاد رسای هادیان امت به گوش مردم برسد. ثانیاً سعی میکنند مردم را از شنیدن باز بدارند، یعنی گویندهها را تخطئه میکنند، تبلیغات را دروغ وانمود می کنند، برای اینکه ایمان مردم از آنچه هادیان و منادیان حق بیان میکنند سلب شود و مردم باور خود را به گفتهی دلسوزها از دست بدهند.
این کار در همهی تاریخ انجام گرفته، امروز هم در ایران و در جو انقلابی جامعهی ما، همچنین در سطح جهان انجام میگیرد. من با طرح این مسأله اولاً یکی از اصول اسلامی را اعلام میکنم تا همهی شما مردم برای امروز و برای همیشه بدانید که حکومت اسلامی آن حکومتی است که مردم را به فکر کردن دعوت میکند، و هدایت ذهن مردم را به عهده می گیرد. مردم را سرگرم هواها و هوسها و سخنان بیارتباط به سیاست و زندگی مشغول نمیکند، سرگرم نمیکند؛ ثانیاً در جامعهی اسلامی مردم در مقابل کسانی قرار می گیرند که آنها میخواهند مردم نشنوند صدای هادیها و منادیها را. امروز در جو ایران این اصل اساسی نظام اسلامی به شدت از سوی دشمنان مورد تهدید قرار میگیرد.
ما از مردم میخواهیم بشنوند و فکر کنند، این چیزی است که اسلام از مردم میخواهد. دشمن از مردم میخواهد که به سخن افراد دلسوز و هدایت کننده گوش ندهند و دربارهی آن فکر نکنند. چطور دشمن این کار را انجام میدهد؟ از راه ایجاد غوغا این کار را انجام میدهد. دشمن می خواهد با ایجاد جو غوغا و تشنج حالت تعقل را از مردم بگیرد.
شما خیال می کنید به عنوان یک گروه انقلابیِ اسلامی در تاریخ می مانید
من خطاب اولم به سران این گروهکهاست، مخصوصاً سران منافقین که نام مجاهدین را بر روی خود نهادهاند. من این سران را می شناسم، سوابق آنها را میدانم، ضعفها و خصلتهای روانی آنها را از نزدیک لمس کردم. خود آنها هم میدانند که ما آنها را به خوبی میشناسیم. من به آنها می گویم شما خودتان را در تاریخ رسوا کردید، زیرا حرفهای خودتان را تخطئه کردید. مگر قرآن نمیگوید (یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء)(۶) یعنی ای مردمی که ایمان آوردید دشمنان من و دشمنان خودتان را با خودتان دوست و همپیمان قرار ندهید. مگر شما ادعا نمی کنید که تابع قرآنید؟ چرا شما با گروههای ضد خدا همدست و همپیمان می شوید؟ برای خاطر خوش کردن دل پیکار و فدایی و دموکرات حاضرید دل جوان پاسدار را بشکافید. نشنیدید که در راهپیمایی دیروز مهاباد دموکراتها چه جنایتی کردند؟ یک پاسدار شهید مهابادی جنازهاش بوسیلهی مردم تشییع می شد و مردم بر علیه دموکراتها شعار می دادند. احزاب وابستهی به دموکرات، افراد وابستهی به دموکرات از روی پشت بامهای شهر مهاباد تشییع کنندگان را به رگبار بستند؛ چند نفر کشته شدند. اینهایند آن کسانی که شما با آنها همپیمان و دوست هستید ای آقایان سران مجاهدین! این برخلاف قرآن نیست؟ شما با پیکاریها و با چریکهای فدایی خلق که سلاح به دست می گیرند و علناً و صریحاً ضد اسلام حرکت می کنند در این جریانات اخیر دوست و همپیمان شدید. این بر خلاف آیهی (یا ایها الذین آمنوا لا تخذوا عدوی و عدوکم اولیاء) نیست؟ تاریخ شما را محکوم می کند. حالا شما به فرض چهار تا جوان خردسال سادهلوح را فریب دادید برای همیشه و برای همهی مردم که این فریب ممکن نیست. شما خیال می کنید به عنوان یک گروه انقلابیِ اسلامی در تاریخ می مانید؟ اشتباه کردید، کور خواندید، شما به عنوان یک گروه منافق که ادعای اسلام می کند اما بر خلاف صریح آیهی قرآن رفتار میکند در تاریخ ثبت میشوید.
عده ای می خواهند ما را محتاج به گندم آمریکا کنند
امسال محصولات ما مخصوصاً گندم - که مایهی اصلی تغذیهی ماست - بحمداللَه فراوان است. عدهای میخواهند با خریدن گندمها از کشاورزان و در آب ریختن آنها یا سوزاندن آنها یا احتکار کردن آنها باز هم ما را محتاج گندم امریکا کنند. کشاورزان عزیز به هوش باشید و متوجه باشید؛ گندم را به دستگاههای مسؤول و به دولت بفروشید، یا خودتان مصرف کنید. به ضد انقلاب و به کسانی که با دادن مبلغی اضافی گندم را از دست شما - یعنی از دست ملت - می خواهند خارج کنند تسلیم نشوید. نکتهی سوم خطاب به قشر دیگری از مردم است. پیشهوران و کسبه و تجار مالیاتهایشان را بدهند. بعضی شنیده شده که مالیات را در وقت و به اندازه نمی دهند؛ این امروز خیانت است. دستگاههای دولتی به دنبال مالیاتها بروند و مردم باید به دولت اسلامی بیش از مالیات هم کمک کنند؛ حداقل آنچه باید بدهند مالیات است، این یک واجب شرعی است.
مبادا به خاطر گرم شدن هوا ، یا ماه رمضان از خدمت دست بردارید
نکتهی آخر دربارهی کالاهایی است که از خارج، کالاهای گوناگون مورد نیاز مردم آمده و در کشتیها و در بنادر است. عدهای تحت تحریک عناصر مخالف از کامیوندارها نمیرفتند بیاورند، این بار سنگین برروی دوش کامیونداران مسلمان و مؤمن به انقلاب و وفاداران به جمهوری اسلامی بود و هست. من به این برادران عزیزی که این بار سنگین را بر دوش گرفتهاند یادآوری میکنم، مبادا به خاطر گرم شدن هوا یا پیش آمدن ماه رمضان از ادامهی این خدمت دست بردارید. این خدمت، خدمت لازمی است، اولاً ماندن کشتیها در بنادر مخارج گزافی را برای دولت دارد؛ ثانیاً اجناس مورد احتیاج مردم نمیرسد و مردم دچار کمبود می شوند. کامیونداران مؤمن، جوانمرد و کسانی که واقعاً برای مردم حاضرند خدمت کنند این کار را ادامه بدهند. آن هفته پیام خطاب به برادران عرب را نخواندم، با اجازهی برادران و خواهرانی که زیر آفتاب گرم عرق میریزند چند دقیقه هم آن پیام را بخوانم.