سه کتاب جدید درباره سوریه منتشر میشود
محمد محمودی نورآبادی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی گفت: «سه نیمه سیب»، «شاهنشین در شام» و «دیدهبان صبح نگران عصر» سه کتابی هستند که با موضوع سوریه زیر چاپ دارم و قرار است توسط موسسه شهید شیرازی منتشر شود.
وی اظهار کرد: کتاب «سه نیمه سیب» به زندگی دو برادر به نامهای مجتبی و مصطفی میپردازد که در یک شب و یک لحظه کنار هم شهید میشوند.
این نویسنده خاطرنشان کرد: آنها اهل قاسم آباد مشهد بودند و با پوشش افغانستانی به سوریه میروند و در منطقهای نزدیک به تتمیر شهید میشوند.
وی تاکید کرد: از نکات جالب این دو شخصیت این است که یکی از آنها حقوق میخواند و دیگری خادم امام رضا (ع) بود و به همین دلیل هم میتوان این کتاب را قصه شهادت مدافع حرمی که خادم امام رضا علیه السلام هم بوده، دانست.
محمودی نورآبادی با معرفی «شاه نشین در شام» به عنوان دومین کتابی که قرار است از سوی موسسه شهید شیرازی منتشر شود، بیان کرد: کتاب «شاه نشین در شام» به یک قله در روستای مهرنجون اشاره دارد که مشرف به دهکده است. در حقیقت موقعیت جغرافیایی کوه باعث شده تا قله در بین بومیان به شاهنشین معروف شود.
وی افزود: این کتاب قصه زندگی برادرم که در سوریه شهید شد، است. ستار محمودی ورزشکاری بود که هر صبح و غروب به بالای این قله میرفت. داستان این کتاب به گونهای روایت میشود که گویا ستار در سوریه به شاهنشین فکر میکند و شاه نشین به سوریه رفته است. زندگی برادرم که به صورت داستانی نوشته شده بیشتر روایتگونه است.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش به کتاب «دیدهبان صبح نگران عصر» اشاره کرد و گفت: این کتاب سومین کتابم درباره سوریه است که از سوی موسسه شهید شیرازی به چاپ میرسد.
وی اظهار کرد: این کتاب قصه شهید صفر حیدری است که اهل نورآباد ممسنی است. من او را به خوبی میشناختم و همین باعث شد که کتاب خوبی برایش بنویسم. صفر در جریان آزاد سازی شهرهای شیعه نشین سوریه دیده بان بود او از ۸ صبح روز ۱۴ بهمن ۹۴ در ساختمانی که آخرین خانه از روستای هر دقنین به سمت معرسةالخان دیدهبانی میکرد و یگان پشتیبانی را راهنمایی میکرد تا با تیراندازی تکفیریها را زمین گیر کند. او مدام اصرار داشت که تا ظهر تیراندازیها به پایان رسد و اثری از تکفیریها نماند چرا که با تغییر زاویه تابش خورشید دید دیدهبان کم میشد. با این شرایط تیراندازیها ادامه پیدا کرد، اما در زمانی که صفر در حال پایین امدن از زاغه بود گلولهای به او اصابت میکند و در همانجا به شهادت میرسد.