گزارش|

پای صحبت اهداکنندگان مستمر خون؛ جوانی که شادی و دل‌خوشی را در اهدای خون می‌بیند

8:35 - 25 شهريور 1403
کد خبر: ۴۷۹۳۰۲۲
پای صحبت اهداکنندگان مستمر خون؛ جوانی که شادی و دل‌خوشی را در اهدای خون می‌بیند
در این گزارش به گفت‌وگو با ۴ اهدا کننده مستمر خون و بیان انگیزه و دغدغه‌های این افراد که آن‌ها را تبدیل به یک اهدا کننده مستمر کرده پرداخته شده است.

خبرگزاری میزان - اهداکنندگان خون قهرمانان گمنامی هستند که با اهدای خونشان جان تعداد زیادی از انسان‌ها از جمله مبتلایان به بیماری‌های تالاسمی، هموفیلی و سرطان و همچنین بیمارانی که تحت عمل جراحی قرار می‌گیرند را نجات می‌دهند. هر اهداکننده خون می‌تواند در هر اهدا جان ۳ انسان را نجات دهد و بسیاری از اقدامات درمانی برای بیماری‌های مختلف بدون حضور اهداکنندگان خون امکان پذیر نیست.

در این گزارش به گفت‌وگو با ۴ اهدا کننده مستمر خون پرداختیم تا بیشتر با روحیات و دغدغه‌های این قهرمانان گمنام سلامت آشنا شویم.

اهدای خون برای بانوان ضرر دارد؟

زهرا ابرهیم زاده بانوی ۴۹ ساله قمی که تاکنون ۳۵ مرتبه خون اهدا کرده است درباره انگیزه‌اش برای اهدای خون گفت: اولین بار در سن ۲۷ سالگی خونم را اهدا کردم. یکی از خواهرانم این اقدام خدا پسندانه را انجام داد و من نیز برای انجام این کار ترغیب شدم و از اینکه خونم را اهدا کردم بسیار خوشحال و راضی بودم و به همین دلیل انجام این اقدام خدا پسندانه را به صورت مستمر ادامه دادم.

وی درباره این موضوع که تعدادی از بانوان گمان می‌کنند اهدای خون برایشان خوب نیست و از این رو چندان رغبتی به انجام این کار ندارند، گفت: تاکنون هیچ مشکلی در رابطه با اهدای خون نداشتم و دچار کم خونی نیز نیستم و پس از اهدای خون سعی می‌کنم با استفاده از مواد غذایی طبیعی و سالم خون از دست رفته را جبران کنم.  

لزوم افزایش فعالیت در فضای مجازی و تولید محتوای مناسب در رابطه با اهدای خون

مهدی باقری، جوان ۲۴ ساله اصفهانی که دانشجوی ترم ۶ رشته پزشکی است، تاکنون نزدیک به ۱۰۰ بار اهدا داشته که حدود ۹۰ مرتبه‌اش اهدای پلاکت و ۱۰ نوبت اهدای خون بوده است.

وی درباره انگیزه‌اش از اهدای مستمر خون گفت: اولین بار در سن ۱۸ سالگی خونم را اهدا کردم. دایی‌ام پزشک و مادرم پرستار است و یک بار که به بیمارستان رفته بودم ظرف‌هایی را دیدم که داخلشان کیسه‌های خون را حمل می‌کردند و هنگامی که در مورد این ظرف‌ها کنجکاوی کردم متوجه شدم که اگر این خون‌ها نباشد تعدادی از بیماران دچار مشکل می‌شوند و جانشان را از دست می‌دهند و از آن روز دوست داشتم زودتر ۱۸ ساله شوم تا بتوانم خون اهدا کنم.

وی درباه کاهش تمایل جوانان به اهدای خون بیان کرد: تبلیغات خوبی درباره اهدای خون انجام نمی‌شود و بسیاری از افراد حتی از بین افراد تحصیلکرده و همکلاسی‌هایم درباره اهدای خون اطلاعات کافی ندارند. ما ۱۲ سال در مدرسه درس می‌خوانیم و حتی یک بار نیز از واژه اهدای خون در کتاب‌های درسی استفاده نشده است.

این اهدا کننده مستمر خون با مطرح کردن این سوال که جوانان از کجا باید بدانند انتقال خون چیست و چه فایده‌هایی دارد؟! افزود: باید در جهت فرهنگسازی برای ترویج این امر فعالیت بسیار خوبی در فضای مجازی صورت گیرد و محتوای مناسبی در این مورد تولید شود چرا که جوانان نسبت به سایر رسانه‌ها بیشتر از فضای مجازی استفاده می‌کنند و این امر می‌تواند آن‌ها را به اهدای خون از ترغیب کند.

 شهدا را الگوی خود قرار دادم

الشن هوشمندی، جوان ۳۹ ساله اردبیلی که اهداکننده مستمر و سفیر اهدای خون است و هر زمان که نیاز باشد برای انجام این کار خدا پسندانه به مراکز انتقال خون مراجعه می‌کند نیز گفت: اولین تجربه‌ام از اهدای خون مربوط به دوران خدمت مقدس سربازی است که از سازمان انتقال خون به پادگان ما آمده بودند و من نیز با ترسی همراه با شوق خونم را اهدا کردم.  

وی در رابطه با این موضوع که بیشترین اهداکنندگان خون بین سنین ۳۵ تا ۴۵ سال هستند، بیان کرد: همنسلان ما نسبت به جوانان این دوره دفاع مقدس را به صورت ملموس‌تر درک کردند و به همین دلیل شهدا را در ایثار خون و جان برای حفظ حیثیت و آزادی کشور و همچنین حمایت از نیازمندان الگوی خود قرار دادیم.

وی ضمن اشاره به اینکه باید در مورد این تلکیف اجتماعی فرهنگسازی صورت گیرد و این کار طریق آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها نهادینه شود، ادامه داد: نجات جان انسان‌ها بسیار لذتبخش است و بر طبق آیه قرآن که می‌فرماید: «هر کس جان یک نفر را نجات دهد گویی جان همه انسان‌ها را نجات داده است» اقدام اهداکنندگان خون بسیار ارزشمند است.

دوست ندارم کسی تجربه‌های تلخ من را تجربه کند

محسن شادمان، جوان ۳۳ ساله شیرازی نیز که تاکنون ۱۳۰ مرتبه خون و پلاکتش را اهدا کرده است، درباره انگیزه‌اش برای اهدای خون توضیح داد: اولین بار در سال ۹۱ و در سن ۲۱ سالگی به این دلیل که یکی از دوستانم را به دلیل ابتلا به بیماری سرطان از دست دادم تصمیم گرفتم خونم را اهدا و به بقیه کمک کنم. پس از آن مادرم به سرطان خون مبتلا شد و به مادرم پلاکت اهدا می‌کردم. با وجود اینکه مادرم را نیز از دست دادم، اما چرخه اهدا و کمک به دیگران قطع نکردم. متاسفانه پس از مادرم پدرم و تعدادی دیگر از دوستانم نیز دچار بیماری شدند و از دنیا رفتند و تاکنون حدود ۶ نفر از عزیزانم را به دلیل بیماری از دست دادم.

وی عنوان کرد: دوست ندارم کسی تجربه‌های تلخ من را تجربه کند و به همین دلیل تا جایی توان دارم خونم را به نیازمندان اهدا می‌کنم و شاد بودنم را در اهدای خون می‌بینم و دلخوشیم این است که فردی را حتی برای یک ثانیه خوشحال کنم.

انتهای پیام/ 

 

 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *