جنگ غزه و ریشههای استعماری حقوق بینالملل
خبرگزاری میزان - اعتراض گسترده جهانی علیه نسلکشی جاری در غزه برای ماهها ادامه داشته است، اما هنوز باید به اقدامهایی ملموس در سطح بینالمللی برای توقف جنایتهای رژیم صهیونیستی تبدیل شود.
در بحبوحه خشونت و ظلم مداوم علیه مردم غزه، این اختلاف بین اراده مردمی در سطح جهان و اقدام دولتها و یا نهادها، بیاعتمادی فزاینده مردم را به نظام بینالملل و شاید مهمتر از همه، به خود حقوق بینالملل دامن زده است.
در میان این پسزمینه، نیاز به ارزیابی مجدد کارکردهای حقوق بینالملل بسیار ضروری شده است.
حقوق بینالملل روابط سیاسی و اقتصادی جهانی را در سطوح مختلف تنظیم میکند و مدعی است که صلح، حقوق بشر و حفاظت از محیط زیست را تسهیل میکند.
با این حال، این موضوع در خدمت استعمار بیشتر ازسوی غرب و امتیاز دادن به غرب بهاصطلاح لیبرال بوده است.
از دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی خواسته شده است تا گامهایی در جهت پیگرد قانونی رژیم صهیونیستی بردارند، اما اقدامهای آنها کافی نبوده است.
میدلایستآی در مقالهای نوشت: ریشههای استعماری حقوق بینالملل و تعصب غربی، جنوب جهانی را به حاشیه رانده است؛ ریشههای استعماری حقوق بینالملل و تعصب غربی همچنین در تولید دانش خود اروپامحور عمل کرده و بهطور سیستماتیک سایر مناطق و تجربههای آنها را نادیده میگیرد.
استانداردهای دوگانه
جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه غزه نهتنها یک نسلکشی محسوب میشود، بلکه شامل جنایتهای بزرگ دیگری مانند تخریب سیستماتیک خانهها نیز است.
با این حال، باوجود انتقاد منظم کشورهای غربی از روسیه بهدلیل آنچه «پایبند نبودن به قوانین بینالمللی» خوانده شده، همین کشورها رویکرد مشابهی را درباره رژیم صهیونیستی اتخاذ نکردهاند.
در دوران پس از فروپاشی شوروی ادعا میشود که آنچه «نظم لیبرال بینالمللی» خوانده میشود، دارای حقوق بشر پیشرفته، حاکمیت قانون و ارزشهای دموکراتیک است؛ اما این ارزشهای لیبرال به برابری یا رفاه در جنوب جهانی تبدیل نمیشود، بلکه در خدمت سرکوب مردم، از جمله فلسطینیها هستند.
ریشههای استعماری نظم لیبرال بینالمللی نیز در نهادهای آن متجلی است؛ حق وتوی مطلق ۵ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل که روابط برابر دولتهای مستقل را تضعیف میکند، باعث ایجاد شکاف در سیاست جهانی شده است.
به نوشته میدلایستآی، علاوه بر این، از حق وتو و قدرت نظامی برای تبدیل بسیاری از مناطق به مناطق درگیری از استفاده شده است.
در همین حال، شورای امنیت سازمان ملل هرگونه اقدام جامع درمورد غزه را متوقف کرده است، در حالی که دولتهای غربی نیز از برداشتن گامهای مشخص کوتاهی کردهاند.
نظام بینالملل کنونی مانع مهمی در برابر عدالت جهانی بوده و حقوق بینالملل نیاز به استعمارزدایی دارد.
روابط استعماری
درواقع، نظم حقوقی بینالمللی مدرن بهطور گسترده از سوی روابط استعماری شکل میگیرد.
اگرچه دوره پس از ۱۹۴۵ شاهد یک جنبش استعمارزدایی بود که ریشههای استعماری حقوق بینالملل را تضعیف کرد، اما سیستم جهانی بهطور مداوم کشورهای تازه استقلالیافته جهان سوم را در دوران جنگ سرد به حاشیه رانده بود؛ این ریشههای استعماری حقوق بینالملل نئواستعمار را به ضرر کشورهای جنوب جهانی حمایت کرد.
سازمان ملل قادر به پاسخگویی به مشکلهای معاصر نبوده است؛ اکنون پذیرش گستردهای از این واقعیت وجود دارد که سازمان ملل به تحول نیاز دارد و مسائل زیادی باید حل شوند.
در شرایط کنونی جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، نیاز به اصلاح ساختارهای سازمان ملل بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
اشغال غیرقانونی از سوی رژیم صهیونیستی و آوارگی و رنج مردم فلسطین بهخوبی مستند شده است؛ بنابراین در آینده، استراتژی جهانی باید شامل بهرسمیت شناختن کشور فلسطین در امتداد مرزهای سابق و تضمین حق بازگشت فلسطینیان باشد.
همچنین حق تعیین سرنوشت فلسطینیها باید ازسوی سازمانهای بینالمللی، دادگاهها، دولتها و افکار عمومی جهانی حمایت شود.
همانطور که دادگاه جهانی بهتازگی اعلام کرد که این برعهده همه کشورها بوده که اطمینان حاصل کنند که هر مانعی که ناشی از حضور غیرقانونی اسرائیل در سرزمین اشغالی فلسطین برای از بین بردن حق مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت خود است، پایان یابد.
همه کشورهایی که به قوانین بینالمللی متعهد هستند، باید این موضوع را رعایت کنند.
انتهای پیام/