دندان تیز استعمار نو فرانسه برای منابع نیکل کالدونیا
خبرگزاری میزان – اعتراضها علیه طرح دولت فرانسه برای اعمال قوانین جدید رایگیری در کالدونیای جدید به مرگبارترین خشونت در این قلمروواقع در اقیانوس آرام فرانسه از دهه ۱۹۸۰ تبدیل شده است؛ ناآرامیها در کالدونیای جدید اختلافهای پنهانمانده میان ساکنان بومی، نوادگان استعمارگران و تازهواردان به این الجزایر بهعنوان قلمرو فراسرزمینی فرانسه را آشکار کرده است.
کالدونیای جدید کجاست؟
کالدونیای جدید یکی از پنج منطقه جزیرهای در اقیانوس هند و اقیانوس آرام تحت کنترل فرانسه است که از نظر منابع طبیعی غنی است و محور برنامه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه برای افزایش نفوذ پاریس در اقیانوس آرام است.
این سرزمین که کمی بیش از ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، بین استرالیا و فیجی قرار داشته و یکی از بزرگترین سرزمینهای خارج از کشور فرانسه و بخش مهمی از ادعای پاریس بهعنوان یک قدرت در اقیانوس آرام است؛ با وجود این، مردم بومی کاناک مدتها است که از استعمار فرانسه ناراضی هستند و برای تغییر وضعیت سرزمین خود تلاش میکنند.
پس از اینکه فرانسه این قلمرو را در سال ۱۸۵۳ اشغال کرد، پاریس بهطور هدفمند آن را با شهروندان فرانسوی پر کرد؛ جوامع کاناک اکنون فقط ۴۰ درصد جمعیت کالدونیای جنوبی را تشکیل میدهند، در حالی که فرانسویتبارها حدود ۲۵ درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند؛ بقیه جمعیت را نیز تازهواردان فرانسوی، مردمی از جزیره فرانسوی والیس و فوتونا و تاهیتی و همچنین ترکیبی از مردم اندونزی، ویتنام و دیگر کشورهای آسیایی تشکیل میدهند.
تنشها در کالدونیای جنوبی بر سر مسئله استقلال از فرانسه مدتها است که به جوش آمده است؛ ناآرامیهای مشابه در دهه ۱۹۹۰ منجر به توافقنامه نومئا در سال ۱۹۹۸ شد که براساس آن پاریس متعهد شد که طی ۲۰ سال قدرت سیاسی بیشتری به این قلمرو و جمعیت بومی آن اعطا کند.
چرا کالدونیای جدید برای فرانسه مهم است؟
فرانسه که بهطور فزایندهای نفوذ خود را در مستعمرات سابقش در آفریقا از دست داده است، حفظ یک دژ مستحکم در کالدونیای جدید و در واقع، در دیگر سرزمینهای ماوراء بحری در منطقه هند و اقیانوس آرام را بخش کلیدی از چشمانداز بزرگتر خود برای حفظ حوزه نفوذ در منطقه میداند.
پاریس منافع شرکتهای فرانسوی را در حفظ حضور قدرتمند در منطقه و همچنین دسترسی به خطوط مهم کشتیرانی میداند؛ در عین حال، فرانسه خود را بهعنوان یک قدرت موازنه در تنظیم تنشها بین چین و آمریکا، بهویژه بر سر تایوان و دریای چین جنوبی میخواند و با حضور نظامی دائمی در منطقه، خود را در موقعیتی قرار میدهد که در صورت یک درگیری دریایی جدی واکنش نشان دهد.
پلینزی، والیس و فوتونا و کلیپرتون از دیگر قلمروهای فرادریایی فرانسه در اقیانوس آرام هستند در حالی که مایوت و ریونیون به همراه چندین کشور دیگر در اقیانوس هند قرار دارند؛ این سرزمینها ۱.۶۵ میلیون نفر جمعیت دارند.
فرانسه همچنان به سیاق استعمارگران رفتار میکند
اگرچه فرانسه دایره لغات خود را تغییر داده است، اما همچنان مانند یک استعمارگر رفتار میکند و ناآرامیها در کالدونیای جدید شکست سیاست استعمار نو فرانسه را اثبات میکند.
فرانسه بهعنوان یک کشور استعمارگر، مسئول نابسامانیها در مناطق سابقا یا در حال حاضر مستعمره جهان است؛ یکی از این نابسامانیها که بهتازگی سبب بروز خشونتهای مرگباری شده است، در کالدونیای جنوبی در جریان است.
مردم کالدونیای جدید به توسعهطلبی فرانسه با هدف تغییر قانون اساسی به نفع خود اعتراض دارند و این اعتراضها در مسیر افزایش فزاینده قرار دارد؛ خشونت مرگبار جاری در نومئا، پایتخت کالدونیای جدید پیش از رایگیری در مجلس ملی و مجلس سفلی فرانسه، با اعلام خبر تغییرهای انتخاباتی آغاز شد.
براساس مفاد پیمان نومئا در سال ۱۹۹۸، فقط بومیان کالدونیای جدید و ساکنان طولانی مدت واجد شرایط رای دادن در انتخابات استانی و همهپرسی محلی بودند تا تعادل بین جمعیت بومی کاناک و تازهواردان از سرزمین اصلی فرانسه حفظ شود.
تنشها برای دههها بین کاناکهای به دنبال استقلال و نوادگان استعمارگرانی که میخواهند این کشور بخشی از فرانسه باقی بماند، ادامه داشته است؛ هدف از تغییرهای انتخاباتی یادشده، افزایش شمار رایدهندگان برای انتخابات استانی کالدونیای جدید اعلام شد، اقدامی که از سوی جنبش طرفدار استقلال محکوم شد.
در عین حال، نسبت رایدهندگانی که از انتخابات استانی محروم شدهاند، در چند سال گذشته بهطور پیوسته افزایش یافته است.
براساس گزارش موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی (INSEE) در سرشماری سال ۲۰۱۹، مردم بومی کاناک ۴۱.۲ درصد از جمعیت مجمعالجزایر را تشکیل میدادند.
یک مدرس ارشد جامعهشناسی در دانشگاه این باره، گفت: احساس عمومی از خشم و بیعدالتی وجود دارد؛ ضمن اینکه ترس از ناپدید شدن جمعیت کانک یا از بین رفتن آن با رشد دیگر جمعیتها نیز احساس میشود.
به گفته وی، نومئا جمعیت زیادی از اروپا و نقشی مسلط در اقتصاد مجمعالجزایر دارد، مرکز ناآرامیهای کنونی است؛ نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در آنجا با شکافهای قومی بسیار مشخص، با محلههای دارای امتیاز اقتصادی در یک طرف و محلههای عمدتا محروم از سوی دیگر که عمدتا کاناکها یا ملانزیها در آن زندگی میکنند، ادامه دارد.
یک مورخ حوزه استعمار، متخصص در کالدونیای جدید در مرکز ملی علوم و تحقیقات (CNRS) گفت: هیچ گفتوگویی بین کسانی که تغییرها را آغاز کردند و کالدونیاییها وجود ندارد.
بحث در مورد آینده مجمعالجزایر در سال ۱۹۸۸ پس از یک دهه درگیری و خشونت استقلالطلبانه آغاز شد؛ توافقهای بهدست آمده در آن سال سه استان را ایجاد کرد؛ در ادامه معاهده نومئا که در سال ۱۹۹۸ تحت مدیریت نخستوزیر وقت فرانسه امضا شد تا روند استعمارزدایی از این سرزمین آغاز شود.
یکی از سران اعتراضها در کالدونیای جدید بر این باور است که اگر امروز خشونت در کشور وجود دارد، در واقع، پاسخی است به خشونتی که از زمان استعمار تا امروز بر این سرزمین تحمیل شده است.
برای جوانان مجمعالجزایر کالدونیای جدید، استعمار متعلق به گذشته نیست؛ آنها فرانسه را عامل از دست رفتن فرصتهای خود میبینند.
شدت اعتراضها در کالدونیای جدید که چند کشته برجای گذاشت، سبب شد رئیسجمهور فرانسه در این سرزمین وضعیت اضطراری اعلام کند.
گابریل آتال، نخستوزیر فرانسه نیز از تداوم تشنج در منطقه یادشده خبر داد.
اعتراضهای گسترده در کالدونیای جنوبی سهشنبه گذشته پس از تصویب تغییرات انتخاباتی در انتخابات کالدونیای جنوبی در پارلمان فرانسه آغاز شد؛ این تغییرها سبب میشد که فرانسویهایی که ۱۰ سال یا بیشتر در آنجا زندگی کردهاند، حق رای داشته باشند.
تاریخ اعتراضها به استعمارگری فرانسه در کالدونیای جدید
کالدونیای جدید در دهه ۱۸۶۰ به مستعمره فرانسه تبدیل شد؛ نخستین اعتراض به استعمار فرانسه در سال ۱۸۷۸ در این سرزمین رخ داد که کشته شدن دستکم ۸۰۰ نفر و تبعید هزاران کاناک را در پی داشت؛ برخی از قبایل بومی نیز در پی این اعتراضها از نقشه محو شدند.
در سال ۱۹۴۶ فرانسه کالدونیای جدید را به قلمرو فرادریایی خود تبدیل کرده و به مردم کاناک تابعیت فرانسه و حق رای داد؛ وعده اعطای خودمختاری به کالدونیای جدید، وعدهای بود که مقامهای فرانسوی همواره آن را مطرح کردند، اما همه این وعدهها در نهایت به سرکوب خشونتبار اعتراضها و درخواستها منجر میشد.
در نهایت فرانسه در ۱۹۹۸ طی امضای قراردادی با کالدونیای جنوبی روند ۲۰ ساله استعمارزدایی را تعیین کرد که با حمایت مردم این سرزمین روبرو شد.
نیکل و اسلحه؛ دلایل رسیدن کالدونیای جنوبی به آستانه جنگ داخلی
اعتراضهای خشونتآمیزی که در مجمعالجزایر اقیانوس آرام فرانسه آغاز شده، ریشهای طولانی در تنشهای چند دههای دارد؛ خشم ناشی از تغییر در قوانین انتخاباتی با ناامیدی در مجمعالجزایری که بیش از ۲۶ درصد از جوانان آن بیکار هستند و بحرانی که نیکل، منبع اصلی اقتصادی کالدونیای جدید را در برگرفته است، تشدید شد.
کالدونیای جدید غنی از نیکل که میتوانست الدورادو فرانسه باشد، اکنون تبدیل به بمب ساعتی پاریس شده است؛ کالدونیای جدید ۳۰ درصد ذخایر نیکل جهان بهعنوان مادهای ضروری در ساخت فولاد ضد زنگ و همچنین باتریهای مورد استفاده در وسایل الکترونیکی، دارد، هدف رقابت کشورهای اروپایی برای تامین مواد اولیه خام قرار گرفته است.
با فرسودگی صنعت نیکل در این سرزمین، کالدونیای جدید با فاجعه اقتصادی مواجه شد که در تشدید تنشها نقش مهمی داشته است؛ براساس سرشماری ۲۰۱۹ بیش از ۴۱ درصد جمعیت کالدونیای جنوبی کاناک و ۲۴ درصد آنها اروپایی هستند که دسته اول با مشکلات اقتصادی اجتماعی بیشتری از جمله دستمزدهای پایینتر و نرخ فقر بالاتر مواجه است.
پیمان نیکل فرانسه از سوی بومیان کالدونیای جنوبی بهعنوان پیمان استعماری معرفی میشود که به پاریس به ضرر مقامهای محلی اختیارهای بیشتری در صنعت نیکل این سرزمین میدهد.
شیوع استفاده از سلاح گرم در کالدونیای جدید تنشهای قدیمی را به بحران تبدیل کرده است؛ براساس اعلام رسانههای محلی، در این سرزمین حدود ۶۴ هزار اسلحه وجود دارد معادل یک قبضه اسلحه برای هر چهار نفر است.
انتهای پیام/