جداییناپذیری «حق دفاع از خود» از موضوع حقوق بشر
خبرگزاری میزان – جهان در سالهای اخیر به موازات حملات و نادیده گرفته شدن حقوق بشر، شاهد ابزارسازی این اصل مهم و ارزشمند انسانی نیز بوده است؛ یکی از مهمترین تحولات ضد حقوق بشری سالهای اخیر تلاش هدفمند برای تضعیف اعتبار و اثربخشی حقوق بشر از سوی مدعیانی است که خود را پیشگام حقوق بشر معرفی میکنند.
این در حالی است که واژههای کلیدی در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر به حق دفاع از خود در برابر ظلم و تعدی بهعنوان پایه اخلاقی و قانونی حقوق بشر اشاره دارند.
از دهه ۱۹۴۰، زمانی که پیشنویس اعلامیه جهانی حقوق بشر بهعنوان نخستین سند حقوق بشری به اتفاق آرا در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، انتقادهایی به آن وجود داشت؛ دستهای از منتقدان استدلال میکردند که توافق مشترک بر سر فهرستی از حقوق که در برخی موارد توجیه میانفرهنگی قابل قبولی برای شماری از کشورها ندارد، دشوار است.
در سالهای اخیر انتقادها به ادعای کشورهای غربی درباره بینالمللی بودن اصول حقوق بشری مورد تایید این کشورها، بالا گرفته است؛ منتقدان تاکید دارند که اصول ادعایی یاد شده منعکسکننده منافع برخی از کشورهای غربی است و ناهماهنگی زبان حقوق بشری سبب بروز شکاف آشتیناپذیری در سطح جهانی شده است.
با در نظر داشتن این واقعیت، این موضوع که نادیده گرفتن اصول همهگیر، اخلاقی و مورد تایید اکثریت حقوق بشری منجر به وقوع اقدامهای غیرقانونی شده است، مورد تایید جمعی است.
ناپسند بودن استفاده نامشروع از زور نیز در میان همه کشورها مورد قبول است و همگان تاکید دارند که در برابر ظلم و تعدی و زور نامشروع باید از زور برای دفاع از خود استفاده کرد؛ این استفاده از زور میتواند برای دفاع از خود فردی یا جمعی باشد.
حق دفاع از خود یک اصل اخلاقی نیز محسوب میشود؛ انسانها و کشورها از نظر اخلاقی دارای حق دفاع از خود هستند؛ به این معنا که میتوانند از خودشان در برابر نیروی خودسرانه که به مرگ، آسیب، رنج یا حبس منجر میشود، محافظت کنند.
با وجود این، حق دفاع از خود هم در شکل فردی و هم در شکل جمعی تحت شرایطی خاص قابل اعمال است و باید متناسب با اصولی مانند ضرورت، قریبالوقوع بودن تهدید، تناسب و نیت درست انجام شود.
از سوی دیگر، حق دفاع از خود یک حق اخلاقی است که با دلایل اخلاقی توجیه و تشریح میشود؛ انسانها حق دارند که در مواجهه با ظلم و ستم و در پاسخ به استفاده نامشروع از زور، از خود دفاع و محافظت کنند.
ارتباط حق دفاع از خود با حقوق بشر نیز از همین اخلاقی بودن حق یاد شده ناشی میشود؛ اجتناب از تحقیر، آزار، ... بهعنوان اصل مورد تاکید حقوق بشر بیتردید جملاتی اخلاقی هستند؛ از این رو حق دفاع از خود یک حق بشری محسوب میشود که در چارچوب اشکال وارده درباره ناممکن بودن وحدت رویه حقوق بشری به دلیل تنوع فرهنگی، مذهبی، ... نیز نمیتوان ایرادی را به آن وارد کرد.
اگرچه حق دفاع از خود چه در شکل فردی و چه در شکل جمعی از ابتداییترین حقوق بشری محسوب میشود و حتی در میان تهیهکنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر تردیدی درباره این موضوع وجود نداشته، با وجود این، در اسناد بینالمللی حقوق بشری آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است.
حق دفاع از خود در ماده ۵۱ منشور ملل متحد برای کشورها به رسمیت شناخته شده و تاکید دارد که دولتها از حق ذاتی برای دفاع از خود در برابر حمله و تهاجم مسلحانه برخوردار هستند؛ در عین حال، از طرفهای متخاصم خواسته شده است که با توجه به شرایط نیروی دفاعی در حقوق بینالملل بشردوستانه از آن استفاده کنند.
از سوی دیگر قطعنامههای ۱۳۶۸ و ۱۳۷۳ شورای امنیت سازمان ملل حق دفاع از خود را در برابر حملات تروریستی و مبارزه با همه اشکال تروریسم به رسمیت میشناسند.
در همه موارد رسمی مربوط به حق دفاع از خود تاکید شده است که استانداردهای حقوق بشری باید رعایت شوند و این امر دلیل دیگری بر درهم تنیدگی حق دفاع از خود و حقوق بشر است.
در دهههای اخیر و در پی بیاعتبارسازی فزاینده اصول و سازوکارهای حقوق بشری بهویژه از سوی کشورهای غربی، حق دفاع از خود به یک دغدغه اساسی حقوق بشری تبدیل شده است.
استفاده از حق مشروع دفاع از خود یا اقدام برای تحقق آن از سوی کشورهای مستقل و ملتهای تحت ظلم و تعدی در دهههای اخیر همواره با سد مخالفتها و مانع تراشیهای کشورهای غربی مدعی حقوق بشر مواجه شده است.
موضعگیریهای نادرست سران غربی و به تبعیت از آنها سازمانها و سازوکارهای بینالمللی حقوق بشری در مورد حق اخلاقی و حقوق بشری دفاع از خود این پیام را به جهان مخابره کرده است که برخی از کشورها و رژیمها فراقانونی هستند، اما همین ناقضان برای بهبود وضعیت حقوق بشری در جهان تلاش میکنند!
حق دفاع از خود بخشی جداییناپذیر از حقوق بشر است که در وحدتی ارگانیک با آن قرار دارد؛ اگرچه در دهههای اخیر تلاشهایی از سوی مدعیان غربی حقوق بشر برای قرار دادن این حق بشری در قالب استانداردهای دوگانه انجام شده است.
استناد رژیم صهیونیستی به حق دفاع از خود در جنایتهای انجام شده علیه فلسطین از جمله موارد سوءاستفاده از این اصل گره خورده به حقوق بشر است؛ اقدامی که با حمایت متحدان و شرکای غربی آن مواجه شده است.
این رژیم با وجود محکوم شدن در دیوان بینالمللی دادگستری به دلیل ناسازگار بودن ادعایش با اصول حقوق بینالملل، پس از هر بار دست زدن به جنایت علیه فلسطینیها به اصل دفاع از خود چنگ میزند.
بهتازگی نیز کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در واکنش به استناد ایران به حق مشروع دفاع از خود در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه کنسولگری کشورمان در سوریه، مدعی شد که ممکن بود برخی از غیرنظامیان بر اثر این اقدام آسیب ببینند و از این رو، این اقدام را محکوم کرد!
این موضعگیری وی در حالی اتخاذ شد که کمیسر عالی حقوق بشر طی شش ماه گذشته بهعنوان نظارهگر صرف جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه غزه که با ادعای حق دفاع از خود دست به نسلکشی در این منطقه زده، سکوت کرده و سخنی از حق دفاع از خود فلسطینیها در برابر جنایت هفت دههای رژیم صهیونیستی به میان نیاورد.
چنین استانداردهای دوگانهای در موضوع دفاع از خود سبب تسهیل جنایتهایی مانند آنچه در غزه رخ میدهد، شده است.
انتهای پیام/