اقتضائات زمان قبول صلحنامه را میطلبید/ مضامین امام حسن (ع) در تاریخ ماندگار است
محمدمهدی بهداروند کارشناس علوم قرآنی در گفتوگو با خبرگزاری میزان درباره رویکرد امام حسن در زمان ولایت و صلحنامهای که بین امام حسن (ع) و معاویه منعقد شد گفت: بیشک یکی از رویکردهای ارزشمند و مدبرانه در زمان امامت «امام حسن (ع)» صلحنامهای بود که به خاطر اقتضائات زمانی و شرایط آن روزگار انعقاد شد.
وی ادامه داد: همانگونه که «امام حسین (ع)» با شهادتش اسلام را حفظ کرد؛ «امام حسن (ع)» نیز با صلحنامهای که با معاویه منعقد کرد اسلام را از ضعیف شدن نجات داد.
بهداروند با اشاره به علل انعقاد صلحنامه بین معاویه و «امام حسن (ع)» بیان کرد: پس از رحلت «پیامبر (ص)» جهالت در بین مردم گسترش پیدا کرده بود، تا حدی که بسیاری از مردم کوفه به ظاهر با «امام حسن مجتبی (ع)» بیعت کردند، اما در زمان مقتضی و لازم هرگز به همراهی این امام بزرگوار نیامدند.
وی با تاکید بر اینکه اگر «امام حسین (ع)» نیز با چنین شرایطی روبهرو میشد چه اقدامی را انجام میداد؛ افزود: اقتضائات زمانی در دوره امامت هر یک از ائمه معصومین متفاوت بود، همین امر بود که تعیین میکرد چه سیاستی در قبال جامعه باید اتخاذ شود تا دین اسلام همچنان پابرجا باقی بماند. اگر «امام حسین (ع)» نیز در دوران امامت «امام حسن مجتبی (ع)» قرار داشت قطعاً صلحنامه را میپذیرفت.
بهداروند به خصوصیات اخلاقی و عبادی «امام حسن مجتبی (ع)» اشاره و تاکید کرد: «امام حسن مجتبی (ع)» برترین مردم در زمان خودش بود، ایشان در سیره اخلاقی و رفتار سر آمد همگان شناخته میشد، برخورد و محبت «امام حسن مجتبی (ع)» در زمان امامتش بسیار زیاد بود و همین امر سبب شده بود تا بسیاری از افرادی که مشکلات مالی داشتند به سوی «امام حسن مجتبی (ع)» بیایند و دستخالی هم از در خانه ایشان نمیرفتند.
وی سخاوت را یکی از ویژگیهای بارز سیره «امام حسن مجتبی (ع)» دانست و تصریح کرد: این امام بزرگوار همواره دستی بخشنده برای مردمی داشتند، تمامی نیازمندان نیاز خود را به سوی این انسان با کرامت میبرند، زیرا میدانستند که نیازشان برآورده خواهد شد، سخاوت ایشان در دوره زندگیشان قابلبررسی است، زیرا «امام حسن مجتبی (ع)» دو بار تمام داراییشان را در راه رضای خداوند به نیازمندان بخشید.
این کارشناس علوم قرآنی با اشاره روایتهای تاریخی که در خصوص بخشش «امام حسن مجتبی (ع)» آمده، بیان کرد: روایتهای متعدد تاریخی در مورد بخشش و سخاوتمندی «امام حسن مجتبی (ع)» وجود دارد، در یکی از این روایتهای تاریخی آمده است، هنگامی که یکی از فقرا به درب خانه «امام حسن مجتبی (ع)» آمد به این امام بزرگوار گفت: یا حسن کمکم کن، زیرا دشمنی سخت به من حمله کرده، هنگامی که «امام حسن مجتبی (ع)» در خصوص دشمن از وی پرسوجو کرد مرد فقیر ابراز کرد این دشمن فقر است که مرا در مقابل خانوادهام سرافکنده نموده است، «امام حسن مجتبی (ع)» نیز چهار هزار درهم به این مرد فقیر داد و به وی تاکید کرد چنانچه بار دیگر این دشمن به سراغت آمد باز پیش من بازگرد تا کمکت کنم.
نویسنده کتاب کریم «اهلبیت (ع)» به گذشت و مبارزههای اخلاقی ارزشمند «امام حسن مجتبی (ع)» اشاره و افزود: «امام حسن (ع)» گوسفندانی داشتند که توسط غلامان مورد رسیدگی قرار میگرفت، روزی «امام حسن (ع)» در حال رسیدگی به گوسفندان متوجه شد، پای یکی از این گوسفندان شکسته و هنگامیکه علت این حادثه را پرسید، یکی از غلامان با جسارت به ایشان گفت من پای گوسفند را شکستم، زیرا به این حیوان علاقه داشتید، «امام حسن مجتبی (ع)» در مقابل به این غلام گفت: تو عملی انجام دادهای که شیطان را خشنود کردهای و من میخواهم کاری را انجام دهم که شیطان ناراحت شود لذا از خطای تو میگذرم و تو را آزاد میکنم. «امام حسن (ع)» همواره تاکید داشتند که کبر حسد و حرص انسان را هلاک میکند.
وی به غربت «امام حسن (ع)» در میان یارانش اشاره و تاکید کرد: «امام حسن (ع)» در میان یاران خود نیز غریب بودند، ایشان دشمنانی حتی در میان لشکریان خود داشتند، این دشمنی به حدی بود که قبل از جنگ با معاویه به واسطه یکی از همین کینهتوزان مجروح شدند، سپاه «امام حسن مجتبی (ع)» را دنیاپرستان تسخیر کرده بودند.
وی معاویه را دشمن حیلهگر «امام حسن (ع)» توصیف و تاکید کرد: معاویه فردی بسیار حیلهگر بود و با نیرنگ بارها مردم را فریب داده بود، معاویه با کمک جهالت مردم توانست در مقابل «امام حسن (ع)» ایستاده و لشکرکشی کند، در این میان مردم کوفه نیز از همراهی با «امام حسن (ع)» دوری کردند، حتی برخی از این افراد نیز در قبال پول معاویه در صدد ترور «امام حسن (ع)» بودند. تهدیدها برای جان امام دوم تا جای پیش رفته بود که حتی در زمان اقامه نماز نیز ایشان زره به تن داشتند.
بهداروند مهمترین دستاورد ارزشمند دوره امامت «امام حسن (ع)» را صلحنامه دانست و تصریح کرد: امام دوم برای حفظ اسلام ناب محمدی و با توجه با شرایط زمان و مکان مدبرانه عمل کردند و با قبول صلحنامهای که مفاد ارزشمندی برخوردار بود تلاش کردند تا شرایط را به نفع حفظ دین اسلام تغییر دهند، هر چند معاویه به این صلحنامه وفادار نماند و در اولین گام یزید فرزندش را به عنوان جانشین برگزید.
انتهای پیام/