کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک متشکل از موساد، ساواک و سیستم اطلاعاتی ترکیه / نکات مغفول مانده تاریخ نگاری از مناسبات امنیتی پهلوی و رژیم صهیونیستی
خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران، همایش «کارنامه ساواک: واکاوی بر پایه اسناد»، همزمان بزرگداشت چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با بررسی موضوعاتی، چون «عملکرد اداره کل سوم ساواک»، «مناسبات امنیتی حکومت پهلوی و رژیم صهیونیستی»، «نقش و عملکرد ارتشبد حسین فردوست در دفتر ویژه اطلاعات» و «ساواک در گام آخر» با حضور علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد وکتابخانه ملّی ایران، معاونان و مدیران این سازمان و جمعی از پژوهشگران و علاقمندان در ساختمان آرشیو ملی این سازمان برگزار شد.
سیستمهای اطلاعاتی باید مستقل، براساس قانون و در مسیر وحدت ملّی حرکت کنند
قاسم تبریزی پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی موزه عبرت در ابتدای این همایش یک روزه با اشاره به ضرورت وجود سیستم اطلاعاتی در حکومتها گفت: وجود تشکیلات اطلاعاتی برای حفظ امنیت داخل کشور و حفاظت از اقتدار و استقلالِ برون مرزی امری ضروری و اجتناب ناپذیر در حکومتها و نظامهای سیاسی است. اما این ضرورت زمانی معنا پیدا میکند که سیستمهای اطلاعاتی مستقل باشند و براساس قانون عمل و در مسیر وحدت ملّی، استقلال و اقتدار ملّی حرکت کنند تا در بطن جامعه آرامش، امنیت و آسایش برقرار شود.
این پژوهشگر تاریخ افزود: طبق اسناد تاریخی سیستم اطلاعاتی ساواک را حکومت سلطنتی شاهنشاهی طراحی نکرد بلکه طراحی، برنامه ریزی و اجرایی کردن این سیستم توسط آمریکاییها و در دوران تیمور بختیار انجام شد و به این ترتیب بود که از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۰، ۱۰ مستشار نظامی بر سیستم اطلاعاتی و جاسوسی ساواک حکمرانی کردند.
وی با اشاره به وظایف اداره کل سوم ساواک گفت: این اداره کل یکی از شاخههای مهم سیستم اطلاعاتی ساواک بود که وظیفه تامین امنیت داخلی کشور در همه امور، چون مطبوعات، دانشگاه ها، مساجد، مدارس، حسینیهها و ... را به عهده داشت. اولین رئیس اداره کل سوم ساواک سرلشگر مصطفی امجدی از عناصر وابسته به انگلیس در دوران تیمور بختیار بود و در ادامه سرلشگر پاکروان، نصیری و مقدم روسای این اداره کل بودند که حمله به مدرسه فیضیه قم و بعد هم قیام ۱۵ خرداد و تبعید امام خمینی (ره) در زمان ریاست ناصر مقدم صورت گرفت.
به گواه تاریخ سیستم اطلاعاتی ساواک در جهت منافع مردم ایران حرکت نمیکرد
تبریزی پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی موزه عبرت در ادامه صحبتهای خود با اشاره به این مطلب که اداره زندانها زیرنظر اداره کل سوم ساواک بود؛ گفت: آموزش نیروهای ساواک برای اداره زندانها و شکنجه زندانیان زیر نظر این اداره کل انجام میشد و آمریکاییها در ابتدا وظیفه آموزش نیروهای ساواک را به عهده داشتند و در ادامه از سال ۱۳۳۸ آموزش تربیت نیروهای ساواک به عمال رژیم صهیونیستی سپرده شد. یکی از رخدادهای دوران ریاست ناصر مقدم بر اداره کل سوم ساواک تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری بود. این کمیته یک هیات سه جانبه متشکل از موساد، ساواک و سیستم اطلاعاتی ترکیه بود که اهداف رژیم صیهونیستی در منطقه را دنبال میکرد و در خدمت منافع آنها بود. در نتیجه به گواه تاریخ سیستم اطلاعاتی ساواک در حکومت پهلوی دوم به هیچ عنوان مستقل نبود و در جهت حفظ امنیت و منابع مردم حرکت نمیکرد.
دفتر ویژه اطلاعات برای آگاهی از اتفاقهای مختلف در ارکان جامعه تاسیس شد
مصطفی جوان نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه همایش علمی «کارنامه ساواک: واکاوی بر پایه اسناد» به «نقش و عملکرد ارتشبد حسین فردوست در دفتر ویژه اطلاعات» پرداخت و بیان کرد: برای بررسی این عنوان موضوعی در درجه نخست باید به این سئوالات پاسخ داده شود که چه عواملی باعث تشکیل دفتر ویژه اطلاعات شد؟ و چرا حسین فردوست به عنوان رئیس این دفتر انتخاب شد؟ و چه نتایجی حاصل شد؟
وی ادامه داد: پس از اشغال ایران توسط متفقین در شهریور ۱۳۲۰ محمدرضا پهلوی جوان ۲۲ ساله با حمایت دولتهای خارجی به قدرت رسید و در ادامه قدرت بین دربار، گروههای سیاسی، اجتماعی، احزاب و ... تقسیم شد و از سوی دیگر اتفاق هایی، چون ترور شاه، ترور رزم آرا، ترور هژیر، ماجرای کردستان و نابسامانیهای ایران پس از جنگ جهانی دوم، شاه را بر آن داشت تا برای حفظ حاکمیت خود سازمانهای امنیتی و نظامی را تشکیل دهد.
جوان اظهار داشت: نهادهای اطلاعاتی و امنیتی با هدف کنترل و نظارت بر تشکیلات نظامی ایجاد شد. در واقع شاه به دلیل نگرانی و ترسی که برای ناامن شدن حکومت خود داشت تصمیم به تشکیل نهادهای اطلاعاتی گرفت تا بتواند جامعه را کنترل کند. در کنار تشکیلات نظامی که شاه از ترس خروش مردم و یا کودتا ایجاد کرد، دفتر ویژه اطلاعات به منظور آگاهی از اتفاقات در ارکان مختلف جامعه تاسیس شد. دفتر ویزه اطلاعات وظیفه نظارت بر مراکز امنیتی را به عهده داشت تا نتایج حاصل از این نظارت را به اطلاع شاه برساند در واقع این دفتر، صافی مجموع کانالهای اطلاعاتی آن دوران بود که رئیس و محدوده اختیارات آن را شاه تفویض میکرد.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: همچنین موضوع شیوع فساد در دربار و نظامیان، ناامنی و بحرانهای پیش آمده در کشور از دیگر دلایل تاسیس دفتر ویژه اطلاعات بود. هم شاه و هم کشورهای خارجی از جمله انگلیس برای حفظ منافع خود به یکدیگر احتیاج داشتند، زیرا روابط ایران و غرب شکل گرفته بود و برای شناسایی مخالفین و موافقین خود نیاز داشتند دفتر ویژه اطلاعات را تشکیل دهند. در نتیجه شاه به ارتشبد حسین فردوست ماموریت میدهد طی ۴ ماه آموزشهای لازم را در انگلستان طی کند و حسب دستور شاه آموزشهای لازم را میبیند و با بودجه مستقیم از سوی ارتش و زیرنظر شاه این دفتر تشکیل میشود و نظارت بر نهادهای نظامی موازی از طریق تشکیلات اداری شامل رئیس، معاون و پنج شعبه صورت میگیرد.
مصطفی جوان در پایان صحبتهای خود درباره وظایف دفتر ویژه اطلاعات گفت: یکی از مهمترین وظایف این دفتر ارزیابی و خلاصه کردن اخبار و ارائه آن به شاه، ایجاد شبکههای مخفی برای کسب اطلاعات فردی، تشکیلاتی در سیستمهای اداری و نظامی، اعزام نیروهای متخصص برای آموزش جاسوسی و تشکیل شورای امنیت بود.
مناسبات امنیتی پهلوی و رژیم صهیونیستی از نکات مغفول مانده تاریخ نگاری ایران معاصر است
محمدتقی تقیپور نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصرمعتقد است مناسبات امنیتی حکومت پهلوی و رژیم صهیونیستی از نکات مغفول مانده در حوزه تاریخ پژوهی و تاریخ نگاری ایران معاصر است که باید روی این موضوع فعالیت پژوهشی قابل اعتنا صورت گیرد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان این مطلب در همایش علمی «کارنامه ساواک: واکاوی بر پایه اسناد» گفت: مناسبات امنیتی حکومت پهلوی و رژیم صهیونیستی بخشی از اسرار گم شده و ناگفته تاریخ معاصر ایران است. زیرا از نظر بنده فراتر از بحث امنیتی، جاسوسی و اطلاعاتی ابعاد مختلف همکاری حکومت پهلوی و رژیم صهیونیستی در حوزه اقتصادی، سیاسی، دیپلماسی و فرهنگی از جمله موضوعاتی است که باید در حوزه مطالعاتی و تاریخ نگاری مورد توجه پژوهشگران و تاریخ پژوهان قرار گیرد.
پایگاه اطلاعاتی رژیمِ صهیونیستی در ایران ستون اصلی سیستم جاسوسی در جهان اسلام بود
وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی در اردیبهشت سال ۱۳۲۷ شمسی اعلام موجودیت کرد و یکسال بعد یعنی در اسفند سال ۱۳۲۸ حکومت پهلوی این رژیم غاصب را به رسمیت شناخت. اما نکته قابل توجه این است که در فروردین همان سال و قبل از به رسمت شناساندن رژیم صهیونیستی، حکومت پهلوی نمایندگانی را به این کشور فرستاد. همچنین طبق اسنادِ موجود پایگاه اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی توسط این رژیم در ایران بنا نهاده شده بود؛ بنابراین دلیل فرستادن نمایندگان قبل از اعلام موجودیت موضوعی است که همچنان در ابهام قرار دارد.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصربا اشاره به حضور یعقوب نیمرودی به عنوان یکی از شخصیتهای کلیدی رژیم صهیونیستی گفت: یعقوب نیمرودی یکی از شخصیتهای کلیدی در روابط ایران با رژیم صهیونیستی در حکومت پهلوی است. او در کتابی که با عنوان «سفر زندگی من» نوشته، از وجود پایگاه اطلاعاتی این رژیمِ اشغالگر در ایران به عنوان ستون اصلی سیستم جاسوسی رژیم صهیونیستی در جهان اسلام یاد میکند.
محمدتقی تقیپور ادامه داد: بخش دیگری از روابط ایران و رژیم صهیونیستی پایگاههای برون مرزی این رژیم در ایران است که از شمال غرب در بانه و مریوان، تا غرب کشور در ایلام و جنوب غرب در اهواز را در بر میگرفت و قدرت نفوذ یعقوب نیمرودی به اندازهای بوده که در تمامی ادارههای ساواک و حتی رکن دوم ارتش را کنترل و بازرسی میکرد و این اجازه و اختیاری بود که مستقیم شاه به او داده بود؛ بنابراین سراسر ایران جولانگاه ماموران یعقوب نیمرودی بود.
گستردگی فعالیت ساواک در کل جامعه یک غنیمت اسنادی برای پژوهشگران است
در ادامه این همایش علی اکبرعلیمردانی پژوهشگر تاریخ معاصر و رئیس پیشین مرکز بررسی اسناد تاریخی سرفصل «ملاحظات تاریخ نگارانه دربهره گیری از اسناد ملّی» را تشریح کرد و گفت: بدنه اصلی ساواک از نیروهای امنیتی ارتش تشکیل شده بود که به دلیل عدم آموزش کافی، بصورت ابتدایی موضوعات را ثبت میکردند؛ بنابراین یکی از چالشهای مورخان مواجه با اسناد تدوین نشده است. در حقیقت گزارشهای موجود در اسناد ساواک برای حفظ نظام نوشته شده و از نگاه تاریخ نگاری مورد بررسی قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: روش تهیه اغلب گزارشها از طریق شنود مکالمههای تلفنی بود که هم به اطلاعات مورد نیاز خود دست پیدا میکرد و هم نیمه پنهان افراد به خودی خود نزد آنها مطرح میشد. از سوی دیگر گستردگی فعالیت ساواک به کل جامعه تسریع پیدا کرده بود که همه اقشار را دربر میگرفت و به اعتقاد من این موضوع یک غنیمت اسنادی و تاریخی برای پژوهشگران است.
رئیس پیشین مرکز بررسی اسناد تاریخی ادامه داد: شبکه اطلاعاتی ساواک به گونهای بود که گاهی گزارش یک رویداد از سه منبع تهیه میشد که مبین سیاستهای حذف و اضافه افراد توسط تشکیلات ساواک بود و ناکارآمدیها را روایت میکرد.
در پایان همایش علمی «کارنامه ساواک: واکاوی بر پایه اسناد» شاداب عسگری نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر و دفاع مقدس موضوع «ساواک در گام آخر» را مورد بررسی قرار داد و گفت: یکی از مباحث مهم در حوزه اسنادی توجه به این موضوع است که بسیاری از پژوهشگران گمان میکنند برخی از موضوعات با توجه به اسنادِ موجود تمام شده است. در حالی که چنین نیست.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر و دفاع مقدس اظهار داشت: یکی از موضوعاتی که بر اساس شواهد اسنادی تمام شده به نظر میآمد، موضوع انحلال ساواک بود. در حالی که اینگونه نبود و برخلاف ظاهر، پرونده تشکیلات ساواک بسته نشده بود و به عنوان یک مورخ روی این موضوع کار کرده ام.
وی ادامه داد: انحلال ساواک جزو برنامههای شریف امامی بود، اما شاه نپذیرفت و در نهایت قرعه به نام بختیار افتاد و به ظاهر انحلال ساواک در زمان نخست وزیری او رخ داد.
شاداب عسگری خاطرنشان کرد: در ۴ بهمن سال ۱۳۵۷ بختیار لایحه انحلال را به مجلس ارائه کرد که در تاریخ ۱۷ بهمن با موافقت مواجه شد. اما اصل موضوع توجه به این مطلب است که انحلال ساواک امری نمایشی بود و از اساس قرار بر انحلال نبود بلکه هدف این بود که برای مدتی این تشکیلات تعطیل شود تا بعد از فروکش کردن التهابات بار دیگر فعالیت خود را از سر بگیرد.
گفتنی است متن کامل مباحث صورت گرفته در این همایش متعاقبا منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/