کالبدشکافی نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه
خبرگزاری میزان – رژیم صهیونیستی از زمان آغاز موج جدید خشونتها علیه غزه در هفتم اکتبر (۱۵ مهر) تاکنون بیش از ۲۰ هزار فلسطینی را قتلعام کرده است.
استفاده از گرسنگی بهعنوان سلاح، بمباران مناطق غیرنظامی مانند مدارس و بیمارستانها، تشدید محاصره، ... روشهایی هستند که رژیم صهیونیستی برای قتلعام در غزه استفاده کرده است؛ همین امر سبب شده تا تردیدی در اینکه رژیم صهیونیستی در حال اجرای نقشه از پیش برنامهریزی شده نسلکشی هدفمند در غزه است، نباشد.
به گزارش الجزیره، رژیم صهیونیستی در واکنش به عملیات گسترده طوفان الاقصی مقاومت فلسطین، همزمان با آغاز حملات نظامی، کارزار انتشار اطلاعات نادرست را نیز کلید زد؛ رژیم صهیونیستی در چارچوب این کارزار داستانهای دروغینی را با کمک رسانههای غربی منتشر کرد که به این رژیم برای توجیه نسلکشی در غزه کمک بسیاری میکرد.
کارزار انتشار اطلاعات نادرست رژیم صهیونیستی در واقع به این رژیم کمک کرد تا حمایت علنی بسیاری از متحدان خود را حتی برای اجرای تهاجم زمینی علیه غزه فراهم کند.
رژیم صهیونیستی در ادامه با ادعای نجات جان بازداشتشدگان صهیونیست به دست مقاومت فلسطین در سایه حمایت بیقیدوشرط نظامی، سیاسی و دیپلماتیک حامیان غربی خود بهویژه واشنگتن رشته اقدامهای تهاجمی را آغاز کرد که از آن بهعنوان «کارزار قتل دستهجمعی تحت هدایت هوش مصنوعی» نیز یاد میشود.
با گذشت ۱۰ هفته از زمان آغاز دور جدید جنایت رژیم صهیونیستی علیه غزه، آمار قربانیان این جنایتها به ۲۰ هزار نفر رسید؛ این آمار بدون احتساب هزاران پیکرهای زیر آوار مانده، اعلام شده است.
بررسی این فاجعه میتواند درک کاملی از مکانیسم استعماری شهرکنشینی صهیونیستی ارائه کرده و انگیزههای خاص پشت نسلکشی جاری رژیم صهیونیستی در غزه را آشکار کند.
صهیونیسم بهعنوان یک جنبش استعماری اروپایی از موضوع هراس تاریخی یهودیان به دلیل وقایع اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بهعنوان یک ظرفیت استفاده کرده و از آن برای ایجاد اشغالگری اراضی فلسطینی استفاده کرد.
تلاشهای استعمارگرانه شهرکنشینان صهیونیست معمولا بر این اصل استوار است که قلمرو هدف را بهعنوان منطقه غیرمسکونی و ساکنان اصیل آن را بهعنوان بربرهای غیرانسانی که شایسته هیچ سرزمینی نیستند، معرفی میکنند؛ این تلاش مذبوحانه به صهیونیستها اجازه داده تا جمعیت بومی فلسطین را بدون هرگونه تردید اخلاقی آواره کنند.
در واقع، جامعه صهیونیستی به دزدی زمین و منابع استوار است و سران رژیم صهیونیستی از هراس تاریخی یهودیان برای توجیه سیاستهای تهاجمی، توسعهطلبانه و نسلکشی استفاده کردند؛ آنها حتی از این پتانسیل برای محافظت از تلاشهای فسادآمیز و جنایتکارانه خود در برابر افکار عمومی نیز استفاده کردند.
ورای توجیه دزدی خشونتآمیز زمین، آنها از طریق تلفیق صهیونیسم و یهودیت با یکسان دانستن هرگونه انتقاد از صهیونیسم یا سیاستهای رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینیها با یهودی ستیزی، به مشروعیتزدایی از مقاومت فلسطین اقدام کردند؛ ضمن اینکه با به تصویر کشیدن مبارزه سیاسی بر سر زمین و منابع بین شهرکنشینان اشغالگر تحت حمایت غرب با ساکنان بومی فلسطینی اراضی مورد مناقشه بهعنوان یک درگیری مذهبی تاریخی جعلی بین افراد برابر مانع مقاومت ضد استعماری میشوند.
آنها حتی در این چارچوب از دروغ تاریخی هولوکاست استفاده کردند تا صهیونیستها را قربانی جلوه دهند و هزینه تامین امنیت خود را به گردن فلسطینیها بیندازند.
تا ۷ اکتبر، رژیم صهیونیستی برای تحقق دکترین اشغال بیپایان خود بین اشکال ضمنی و صریح نسل کشی فلسطینیها در نوسان بود.
نسلکشی ضمنی رژیم صهیونیستی با ابزارهایی مانند حملات دورهای، محاصره و ایده «چمنزنی» انجام میشد؛ صهیونیستها از این طریق ضمن محروم کردن فلسطینیها از مزایای سرزمینی خود به تقویت روابط با کشورهای مختلف بهویژه در منطقه پرداختند.
عملیات طوفان الاقصی، فرصتی را در اختیار بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی قرار داد تا مخالفان فزاینده علیه فساد را سرکوب و اعضای کابینه ائتلافی خود را با نسلکشیهای مکرر خشنود کند.
ترکیب سمی ترس، تبلیغات غیرانسانی، پاداش برای تجاوز و آپارتاید شدید، باعث عدم همدلی صهیونیستها نسبت به فلسطینیها شده است؛ رژیم صهیونیستی با این ادعا که جنگ علیه غزه نوعی دفاع از خود برای این رژیم است، فلسطینیها را بهعنوان مقصران این جنگ معرفی کرده و اساسا غیرنظامیان را هدف مجازات دستهجمعی قرار داده است؛ این رژیم شکنجه، آوارگی و نابودی فلسطینیها را تشویق میکند.
اگرچه جنگ ۲۰۲۳ غزه پرده از نسلکشی ضمنی رژیم صهیونیستی برداشت، اما همزمان سرزمین فلسطین را به آزمایشگاهی برای توسعه و آزمایش فناوری و استراتژیهای نظامی جدید تبدیل کرد و زمینه را برای خشونتهای مشابه در مناطق مختلف فراهم ساخت.
رفتار نسل کشی رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر نقاط فلسطین با الگوهای مشاهده شده در نقاط مختلف جهان مشابهت دارد.
انتهای پیام/