حق دفاع فلسطینیان در برابر صهیونیستها؛ قوانین بینالمللی بهانهای برای سرپوش گذاشتن بر استعمار رژیم صهیونیستی
خبرگزاری میزان - رژیم صهیونیستی در هفتم اکتبر (۱۵ مهر) اعلام کرد که «در حال جنگ» است.
این موضوع پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی از سوی مقاومت فلسطین بود و کابینه صهیونیستی اعلام کرد که «عملیات گستردهای را برای دفاع از غیرنظامیان اسرائیلی» آغاز میکند.
۲ روز بعد یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی محاصره کامل غزه را اعلام و برق، سوخت، آب و غذا این باریکه را قطع کرد.
از آن زمان تاکنون، حدود ۱۸ هزار فلسطینی در بمباران نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند؛ بیش از یک سوم آنها کودک هستند. بیش از ۱.۷ میلیون نفر در این منطقه آواره شدهاند و غیرنظامیان هیچ منطقه امنی برای فرار ندارند.
در میان این مرگ و ویرانی، روایت غالب در رسانهها و محافل سیاسی غربی این بوده است که این یک «جنگ» بوده و رژیم صهیونیستی «حق دفاع از خود در برابر تروریسم را دارد». این چارچوب از آنچه در حال وقوع است، با پشتوانه زبان وام گرفته شده از قوانین بینالمللی، واقعیت را کاملا تحریف میکند.
همه آنچه اکنون بین رژیم صهیونیستی و فلسطین میگذرد در چارچوب استعمار، اشغال و آپارتاید است که طبق قوانین بینالمللی غیرقانونی است. رژیم صهیونیستی یک قدرت استعمارگر است و فلسطینیها جمعیت بومی استعمار شده هستند. هرگونه ارجاع به حقوق بینالملل که این شرایط را به یاد نیاورد، تحریف ماجرا است.
رژیم صهیونیستی؛ یک استعمارگر
وضعیت رژیم صهیونیستی بهعنوان طرف استعمارگر در روزهای اولیه سازمان ملل مشخص بود. نکته قابل توجه این است استغمار فلسطین زمانی آغاز شد که استعمار دستهجمعی جنوب جهانی بهطور نظری پایان یافته بود.
بهعنوان مثال، آیل وایزمن، نماینده آژانس یهود یکی از بازیگران اصلی فعال کردن پروژه صهیونیستی، در جریان جلسات کمیته ویژه سازمان ملل در موضوع فلسطین در سال ۱۹۴۷، آنچه در آن زمان اتفاق میافتاد را «استعمار فلسطین» از سوی یهودیان توصیف کرد.
قطعنامههای صادر شده از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در طول دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰، فلسطین را با دیگر کشورهای استعمار شده پیوند میداد.
پس از جنگ ۱۹۶۷، اشغال کرانه باختری، قدس شرقی، غزه، شبهجزیره سینا و بلندیهای جولان از سوی رژیم صهیونیستی، به صدور قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل منجر شد که در مقدمه خود بر «غیرقابل قبول بودن تصاحب سرزمینی از طریق جنگ» تاکید کرد. این قطعنامه خواستار خروج نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی از سرزمینهای اشغالشده در درگیری اخیر شد.
با این حال، ابهام عمدی قطعنامهها در اشاره به «سرزمینهای اشغالی» در نسخه انگلیسی متن، بیش از نیم قرن است که از سوی رژیم صهیونیستی برای توجیه اشغال استفاده میشود. این موضوع همچنین راه را برای رژیم صهیونیستی در جهت آغاز شهرکسازی هموار کرد؛ چیزی که فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در سرزمینهای فلسطینی در گزارش خود بهعنوان «استعمار» کرانه باختری تعریف کرد.
زمینه استعمار و اشغال با امضای پیمان اسلو در سال ۱۹۹۳ همچنان برای این رژیم هموار بوده است.
حق دفاع و حق مقاومت
الجزیره در گزارشی میگوید که غرب و صهیونیستها با حذف موضوع استعمار و اشغال، سعی در تغییر جایگاه فلسطینیها و رژیم صهیونیستی داشتهاند.
از یک سو، ترسیم وضعیت اسفبار فلسطینیان بهعنوان یک نگرانی بشردوستانه، صهیونیستها را با چالش مواجه کرده است. همانطور که چندین گزارش سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری اشاره کردهاند، اشغالگری رژیم صهیونیستی و آپارتاید اقتصاد فلسطین را ویران کرده و فلسطینیها را به فقر کشانده است.
از سوی دیگر، روایتی که فلسطینیها را «تروریست» معرفی میکند، این واقعیت را مبهم میسازد که هدف ارتش رژیم صهیونیستی همیشه ریشهکن کردن «فلسطین» به هر وسیله ممکن، از جمله پاکسازی قومی و آوارگی بوده است. روایت این رژیم و حامیانش همچنین حق مقاومت مردم فلسطین را که در حقوق بینالملل مشخص شده است، سلب میکند.
انکار حق مقاومت برای فلسطینیها به این موضوع منجر میشود که رژیم صهیونیستی و متحدانش دائما بر «حق دفاع از خود» این رژیم تاکید میکنند؛ در حالی که براساس همه قوانین، این فلسطینیها هستند که باید از خود در برابر رژیم صهیونیستی دفاع کنند.
انتهای پیام/