فلسطینیان و حق دفاع مشروع در برابر رژیم صهیونیستی
خبرگزاری میزان - ارتش اشغالگر صهیونیست عملیات مرگبار جدیدی را علیه فلسطینیان در نوار غزه اشغالی آغاز کرده و حملات سرکوبگرانه را در کرانه باختری اشغالی نیز تشدید کرده است.
جدیدترین آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت فلسطین نشان میدهد که بیش از ۱۱ هزار فلسطینی در پی حملات هوایی رژیم صهیونیستی به غزه و کرانه باختری شهید و هزاران نفر دیگر مجروح شدهاند.
علاوه بر این، دهها هزار فلسطینی خانههای خود را ترک کردهاند تا برای در امان ماندن از حملات رژیم صهیونیستی، در مدارس و بیمارستانها پناه بگیرند؛ اگرچه این مکانها نیز دیگر امن نیستند و رژیم صهیونیستی آنها را هدف قرار میدهد.
هزاران واحد مسکونی و چندین مدرسه و مرکز درمانی تاکنون از سوی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفته و ویران شدهاند.
در پاسخ به چندین دهه خشونت و جنایت رژیم صهیونیستی، مقاومت فلسطین در روز ۷ اکتبر (۱۵ مهر)، عملیات طوفان الاقصی را علیه این رژیم آغاز کرد.
رژیم صهیونیستی تجاوزهای اخیر خود را به بهانه ادعایی تلافی حملات مقاومت فلسطین تشدید کرده است، اما خشونتی که برای حفظ ساختارهای سلطه و انقیاد خود به کار میبرد، هرگز نباید با اقدامات ستمدیدگانی که برای احیای حیثیت و تلاش برای به یاد ماندن وجود خود انجام میدهند، مقایسه شود یا در سطحی مشابه قرار گیرد.
غرب، از آمریکا گرفته تا کشورهای اروپایی، عملیات مقاومت فلسطین را محکوم و از آنچه «حق اسرائیل برای دفاع از خود» خوانده میشود، دفاع میکنند؛ این یک چراغ سبز رسمی برای رژیم صهیونیستی در زمینه راهاندازی یک جنگ مرگبار جدید علیه فلسطینیان است.
در واقع، براساس منطق رژیم صهیونیستی و غرب، این اشغالگر استعماری است که حق مشروع دفاع از خود را دارد، در حالی که فلسطینیان مستعمره و مظلوم، متجاوزانی هستند که باید نابود شوند.
اینها همه بخشی از تاریخ طولانی و مستمر استعماری و امپریالیستی آمریکا و کشورهای اروپایی است که هرگونه حق مقاومت برای ستمدیدگان را انکار میکند و کسانی را که علیه ساختارهای استعماری و اشغالگر مبارزه میکنند، به عنوان «تروریست» مینامد که باید با خشونت با آن برخورد کرد.
این امر بهویژه در مورد مبارزه مداوم فلسطین برای آزادی، و بهطور خاص در نوار غزه اشغالی که سالهاست زندانی روباز با محاصره مرگبار بوده، صادق است.
مردم غزه از سال ۲۰۰۸ با جنگهای متوالی وحشتناکی از سوی ارتش اشغالگر صهیونیست مواجه شدهاند، هزاران نفر به شهادت رسیدهاند و ویرانیهای قابلتوجهی در سرتاسر این سرزمین رخ داده است.
در این زمینه، دستورهای دولتهای غربی و رسانههای جریان اصلی برای محکومیت اقدامات مقاومت فلسطین نباید مورد توجه قرار گیرد.
حامیان مبارزات فلسطین برای آزادی و رهایی باید حق مقاومت برای ستمدیدگانی را که با رژیم آپارتاید و استعماری روبهرو هستند، تکرار کنند؛ در واقع، مانند هر جمعیت دیگری که با همین تهدیدها مواجه است، فلسطینیان از چنین حقوقی برخوردارند، از جمله از طریق ابزارهای نظامی.
سلاخیهای رژیم صهیونیستی در غزه «دفاع از خود» نیست
تجاوزهای رژیم صهیونیستی علیه غزه هیچ نشانهای از کاهش نشان نمیدهد؛ بیمارستانها، خانههای سالمندان، مساجد، کلیساها و مناطق مسکونی بهطور مرتب هدف قرار گرفتهاند، در این وضعیت کابوسوار، کوری دنیای غرب که مدعی دلبستگی خود به ارزشهای لیبرال است و در عین حال یکی از بیرحمانهترین فصلهای قحطی یک محاصره در تاریخ را سفیدشویی میکند، خیرهکننده است.
در ۴ هفته گذشته، اقدامات رژیم صهیونیستی بسیار فراتر از آن چیزی است که میتوانست به عنوان جنگ تلقی شود، این یک پروژه نابودی جمعی است که از سوی قدرتهای غربی در میان سکوت جامعه بینالمللی حمایت میشود.
یکی دیگر از پوچیهایی که روایتهای غربی را شکل میدهد، اشاره پایدار به دموکراسی است. در حالی که نمونههایی از دخالت ارتش رژیم صهیونیستی در جنایتهای جنگی مکرر و نقض نظاممند قوانین بینالمللی فراوان است، رسانههای غربی سعی میکنند این رژیم را به این بهانه که یک «دموکراسی» است از چنین اعمال نفرتانگیزی مبرا کنند.
اظهارات غربی تقریبا یکسان است و همه میخواهند چهرهای جعلی از همدلی ارائه دهند، اما چه کسی فریب چنین اظهاراتی را میخورد؟ جنایتهای جنگی رژیم صهیونیستی و جنایت علیه بشریت یک نتیجه غیرمنتظره نیست، بلکه چندین دهه است که تکرار میشود، این اقدامات رژیم صهیونیستی نتیجه نیستند بلکه عامل و علت هستند، وحشیگری در دل این اقدامات که تحت عنوان «دفاع از خود» پنهان شده، جدید نیست، این امر مدتهاست که ریشه در شیوه جنگ رژیم صهیونیستی دارد.
حماس از اواسط سال ۲۰۰۷ کنترل غزه را در دست دارد، از همه ابزارها برای پایان دادن به محاصره رژیم صهیونیستی استفاده کرده است، از جامعه بینالملل و سازمان ملل و همه قدرتهای بزرگ درخواست کرد تا برای پایان دادن به محاصره رژیم صهیونیستی بر این رژیم اعمال فشار کنند، اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
علاوه بر این، حماس به رژیم صهیونیستی هشدار داده که دست از تجاوزهای خود علیه فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی، نمازگزاران فلسطینی در مسجدالاقصی و هتک حرمت به اماکن مقدس اسلامی و مسیحی در قدس اشغالی بردارد، اما هیچ اتفاقی نیفتاد، حماس همچنین از جامعه بینالملل درخواست کرد تا رژیم صهیونسیتی را مجبور به توقف نقضهای مداوم خود کند، اما تمام درخواستها و فراخوانهایش تاثیری نداشت
مشکل اینجاست که جامعه بینالمللی که همیشه در هنگام یورش نیروهای اشغالگر به شهرها، روستاها و اردوگاههای آوارگان فلسطینی در خواب بوده، بلافاصله پس از عملیات مقاومت فلسطین به شهرکهای غیرقانونی صهیونیست به پا خاست و حمایت خود را از اشغالگری این رژیم اعلام کرد.
جامعه بینالمللی و کشورهای غربی که خود را بهعنوان پلیس جهان عنوان میکنند، چه زمانی بیدار میشوند و میتوانند تفاوت بین قربانی و ستمگر را بدانند؟ چه زمانی سران جهان براساس قواعد حقوق بینالملل، نه براساس قواعد مبتنی بر تعصب و منافع خود، با طرفهای مختلف برخورد خواهند کرد؟
قوانین بینالمللی درباره اشغالگری صهیونیستها چه میگویند؟
اشغال غیرقانونی نشان دهنده استفاده غیرقانونی از زور (یعنی تجاوز) است و تا زمانی که این اشغال غیرقانونی تداوم داشته باشد، طبق قوانین مسئولیت بینالمللی، یک عمل نادرست مستمر محسوب میشود و در نتیجه حق مستمر دفاع از خود را برای دولت/مردم اشغال شده حفظ میکند.
مواضع چندین نهاد معتبر، از جمله کمیسیونهای تحقیق سازمان ملل در مورد فلسطین و رژیم صهیونیستی، گزارشگران ویژه فعلی و سابق سازمان ملل در مورد فلسطین و مطالعات مختلف در کنار بسیاری از مطالعات آکادمیک مرتبط، اشغالگری رژیم صهیونیستی را غیرقانونی میدانند.
دهها قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از جنبشهای آزادیبخش ملی در مبارزه آنها برای استقلال و تعیین سرنوشت فلسطین، از جمله مبارزه مسلحانه حمایت میکنند.
اعلامیه روابط دوستانه (قطعنامه ۲۶۲۵ در سال ۱۹۷۰)، که منعکس کننده قوانین عرفی است، حق مقاومت در برابر اقدامات اجباری خارجی را که مردم را از حق تعیین سرنوشت محروم میکند به رسمیت میشناسد (سازمان ملل حق تعیین سرنوشت را برای مردم فلسطین به رسمیت شناخته است).
حق مقاومت و دفاع از خود تابع قواعد حقوق بشردوستانه بینالمللی از جمله رعایت اصل تمایز بین غیرنظامیان و مبارزان است.
انتهای پیام/