انتخاب تاریخی غرب در موضوع غزه؛ حمایت از نسلکشی و پشت کردن به آتشبس
خبرگزاری میزان – اگرچه کشورهای غربی تاکنون در بزنگاههای مختلف تاریخی بهوضوح عدم توجه و پایبندی خود به مسائل حقوق بشری را نشان داده بودند، اما دور جدید حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه عرصهای مهم را برای عریان کردن رویکردهای ریاکارانه و استانداردهای دوگانه این کشورها در زمینه حقوق بشر و استفاده ابزاری از سازوکارهای بینالمللی فراهم کرد.
طی ۲۵ روز از دور جدید حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، بیش از ۸ هزار و ۳۰۰ فلسطینی عمدتا زن و کودک جان خود را از دست دادند؛ حدود ۵۰ درصد از ساختمانهای مسکونی غزه تخریب شد؛ بیش از یک میلیون فلسطینی آواره شده و رژیم صهیونیستی پروژه آوارگی اجباری ساکنان غزه را کلید زده است؛ بمبهای شیمیایی در کنار بمبهایی بیش از میزان مورد استفاده علیه هیروشیما بر سر غزه فروریخته شد؛ گرسنگی و محاصره بهعنوان سلاح جنگی مورد استفاده قرار گرفتند تا ساکنان غزه را مورد مجازات دستهجمعی قرار دهند؛ ...
همه این جنایتها در حالی رخ دادند و تداوم دارند که شورای امنیت سازمان ملل، بازوی حفظ صلح و امنیت بینالمللی این نهاد، طی حدود یک ماه گذشته در صدور قطعنامهای درباره حملات رژیم صهیونیستی به غزه ناکام مانده است.
شورای امنیت بهتازگی بار دیگر شاهد صف آرایی دیپلماتهای حامی فلسطین و خواستار آتشبس از یکسو و حامیان رژیم صهیونیستی و خواستار تداوم جنگ علیه غزه از سوی دیگر بود، اما در نهایت این کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی بودند که توانستند از سالها تلاش برای ابزارسازی شورای امنیت بهره ببرند و در مسیر تصویب قطعنامه آتشبس در غزه مانعتراشی کنند.
نماینده آمریکا در سازمان ملل در حالی با قطعنامه آتشبس در غزه مخالفت کرد که از بحران انسانی در غزه ابراز نگرانی کرده و مدعی شد که آمریکا از بزرگترین کمککنندگان به فلسطینیها است.
دور جدید جنایتهای رژیم صهیونیستی را میتوان یک بزنگاه تاریخی و سنگ محکی جدی برای کشورهای غربی مدعی حقوق بشر دانست که موضع خود را انتخاب کنند.
آنها تاکنون میان حمایت از نسلکشی و اقدام برای توقف جنایت جنگی، گزینه نخست را انتخاب کردهاند؛ هرچند تلاش دارند این رویکرد را با ادعاهای به ظاهر انساندوستانه و از طریق ادعاهای دروغین و بی سند تلطیف کنند.
این در حالی است که قصد و نیت رژیم صهیونیستی برای نسلکشی در غزه آشکار است و در اظهارنظرها و موضعگیریهای مختلف بهوضوح این مسئله را اعلام میکنند.
یک عضو سابق کنست بهتازگی اعلام کرد که راهحل بحران، تخریب کامل غزه و رقم زدن ویرانی مانند هیروشیما بدون سلاح هستهای است.
یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی فلسطینیها را به حیوانهای انساننما تشبیه کرده و وعده اعمال مجازات دستهجمعی برای میلیونها غیرنظامی غزه را داد؛ این وعده اجرایی شد و اکنون غزه در بحران بشردوستانه فاجعهباری به سر میبرد.
الیاهو یوسیان، به اصطلاح محقق صهیونیست وحشیانهترین اظهارنظر را داشت؛ او حمله به غزه را فراخوانی برای از بین بردن این منطقه با هدف باقی نماندن هیچ انسانی در غزه توصیف کرد.
همزمان کشورهای غربی مدعی حقوق بشر همچنان در حمایت از رژیم صهیونیستی به ادعاهای حق دفاع از خود دست میزنند و این رژیم را برای کشتار بیشتر تسلیح میکنند.
آنها در حالی شمار قربانیان حملات رژیم صهیونیستی را با صدای نجواگونه زمزمه کرده یا اساسا تعداد قربانیان را زیر سوال میبرند که برای تسلیح بیشتر این رژیم با دستاویز قرار دادن اصل «حق دفاع مشروع اسرائیل» تلاش میکنند.
انتظار میرفت که غرب مدعی حقوق بشر دستکم در ظاهر نقش متفاوتی را در بحران غزه ایفا کند، به جای اینکه در کنار رژیم صهیونیستی و شریک جنایتهایش باشد.
اکنون دیگر تردیدی نیست که حقوق بشر مورد نظر غرب انتخابی و براساس رنگ پوست است؛ ابراز نگرانی و خشم از قربانی شدن اوکراینیها و سکوت شرمآور در قبال نسلکشی فلسطینیها موید این امر است.
غرب در حال حاضر همدست تروریسم سازمانیافته رژیم صهیونیستی شده و آن را توجیه میکند؛ همانگونه که ۱۶ سال محاصره غزه از سوی رژیم صهیونیستی را نادیده گرفته و سکوت کرد.
آنچه همگان به آن تاکید دارند و برای جهان مشخص است مسیر صلح از کشتار و قتلعام و نسلکشی نمیگذرد و کشتار گسترده در غزه برای رژیم صهیونیستی امنیت به ارمغان نمیآورد؛ اما غزه جهان را متوجه سمتی که غرب ایستاده، کرد.
مدعیان غربی حقوق بشر حامی نسلکشی و مخالف آتشبس هستند و این یک واقعیت آشکار و تغییرناپذیر است؛ اکنون غزه وارد وضعیت روحی نسلکشی شده است و بازگشت این شرایط به عقب بسیار دشوار است.
انتهای پیام/