استعمار غرب در هند و الجزایر؛ میلیونها قربانی و چپاول ثروت مستعمرات
خبرگزاری میزان - برخی مدعی هستند که استعمار انگلیس شکوفایی و توسعه را برای هند و مستعمرات دیگر به ارمغان آورد و سه سال پیش، یک نظرسنجی YouGov نشان داد که ۳۲ درصد از مردم انگلیس به طور فعال به تاریخ استعماری این کشور افتخار میکنند.
استعمار انگلیس در هند؛ یک تراژدی انسانی
به گزارش «الجزیره»، این تصویر زیبا از استعمار به طور چشمگیر با سوابق تاریخی در تضاد است؛ طبق تحقیقات مورخان متعدد، فقر شدید در هند تحت سلطه انگلیس از ۲۳ درصد در سال ۱۸۱۰ به بیش از ۵۰ درصد در اواسط قرن بیستم افزایش یافت؛ دستمزدهای واقعی در طول دوره استعمار انگلیس کاهش یافت و در قرن نوزدهم به سطوح بسیار پایینی رسید، در حالی که قحطیها بیشتر و مرگبارتر شد، استعمار به دور از سود برای مردم هند، یک تراژدی انسانی بود که مشابه آن در تاریخ کم است.
کارشناسان توافق دارند که دوره ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ - اوج قدرت امپراتوری انگلیس - به ویژه برای هند ویرانگر بود؛ سرشماریهای جامع جمعیتی که از سوی رژیم استعماری در دهه ۱۸۸۰ انجام شد، نشان میدهد که میزان مرگ و میر در این دوره به طور قابل توجهی افزایش یافته است؛ از ۳۷.۲ مرگ به ازای هر هزار نفر در دهه ۱۸۸۰ به ۴۴.۲ در دهه ۱۹۱۰ و کاهش امید به زندگی از ۲۶.۷ سال به ۲۱.۹ سال.
مرگ ۵۰ میلیون نفر؛ برآوردی محافظهکارانه
۵۰ میلیون مرگ یک رقم خیره کننده است و با این حال این یک برآورد محافظه کارانه است؛ دادههای مربوط به دستمزدهای واقعی نشان میدهد که تا سال ۱۸۸۰، استانداردهای زندگی در هند مستعمره به طور چشمگیری نسبت به سطوح قبلی خود کاهش یافته بود. محققان استدلال میکنند که پیش از استعمار، استانداردهای زندگی هندیها ممکن است «همتراز با بخشهای در حال توسعه اروپای غربی باشد».
به طور قطع مشخص نیست که میزان مرگ و میر هند قبل از استعمار چقدر بوده است، اما اگر فرض شود که مشابه آن در انگلیس در قرن ۱۶ و ۱۷ باشد (۲۷.۱۸ مرگ در هر هزار نفر)، متوجه میشویم که ۱۶۵ میلیون مرگ و میر بیش از حد در هند در دوره ۱۸۸۱ تا ۱۹۲۰ رخ داده است.
گزارشها حاکی از آن است که ۱۰۰ میلیون نفر در هند مرگ زودرس داشتهاند و این یکی از بزرگترین بحرانهای مرگ و میر ناشی از سیاست در تاریخ بشر است.
این آمار بیشتر از مجموع مرگ و میرهایی است که در تمام قحطیها در شوروی، چین، کره شمالی، کامبوج و اتیوپی رخ داده است.
چگونه استعمار انگلیس باعث این تلفات عظیم شد؟
چندین مکانیسم وجود داشت؛ برای نخستین بار، انگلیس عملا بخش تولید هند را نابود کرد.
قبل از استعمار، هند یکی از بزرگترین تولیدکنندگان صنعتی در جهان بود که منسوجات باکیفیت را به تمام نقاط جهان صادر میکرد، با این حال، زمانی که شرکت انگلیسی هند شرقی کنترل بنگال را در سال ۱۷۵۷ به دست گرفت، این تغییر شروع شد.
رژیم استعماری عملا تعرفههای هند را حذف کرد و به کالاهای انگلیسی اجازه داد تا به بازار داخلی هجوم آورند؛ این کشور سیستمی از مالیاتهای گزاف و عوارض داخلی ایجاد کرد که هندیها را از فروش پارچه در داخل کشورشان باز داشت، چه رسد به صادرات آن.
نگاهی به استعمار فرانسه در الجزایر
حکومت استعماری فرانسه بر الجزایر ۱۳۲ سال طول کشید که از سال ۱۸۳۰ با حمله به الجزایر آغاز شد و تا جنگ استقلال الجزایر که در سال ۱۹۶۲ به پایان رسید ادامه یافت.
در حالی که ماهیت حکومت فرانسه در این زمان تغییر کرد، الجزایر به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فرانسه اداره شد.
نارضایتی در میان الجزایریها پس از جنگهای جهانی که در آن الجزایریها تلفات زیادی متحمل شدند، افزایش یافت.
آنها از حکومت فرانسه و فقدان موقعیت سیاسی و اقتصادی خود در سیستم استعماری سرخورده شدند؛ آنچه که به عنوان سر و صدا برای خودمختاری بیشتر آغاز شد، بعدها به یک جنگ همهجانبه برای استقلال تبدیل شد.
جنگ الجزایر به مدت بیش از ۷ سال بین فرانسه و جبهه ملی آزادیبخش الجزایر در جریان بود و منجر به استقلال الجزایر از فرانسه شد.
درگیری طولانی و پیچیده با جنگ چریکی، نبرد ماکیها و استفاده از شکنجه برجسته شد که منجر به کشته شدن بیش از ۲۵۰ هزار الجزایری و فروپاشی جمهوری چهارم در فرانسه شد.
ادامه الگو در پی استقلال الجزایر
از زمان استقلال، روابط دیپلماتیک فرانسه و الجزایر نیز همین الگو را در پیش گرفته است؛ الجزایر اصرار داشت که فرانسه باید به خاطر جنایاتی که در طول ۱۳۲ سال استعمار خشن مرتکب شده عذرخواهی کند و فرانسه در انجام این کار کوتاهی میکرد.
اشغالگران فرانسوی به قتل، شکنجه، تجاوز جنسی و تلاش برای جذب اجباری الجزایریها پرداختند؛ شدیدترین مقاومت و شورش علیه اشغالگری در سال ۱۹۵۴ رخ داد که راه را برای استقلال الجزایر از فرانسویها هموار کرد.
مبارزه الجزایریها علیه استعمار در دهه ۱۸۳۰ آغاز شد؛ هدف فرانسویها بهرهبرداری از این کشور نفت خیز شمال آفریقا و افزایش اعتبار جهانی فرانسه بود.
اساسا فرانسویها در رقابتی با دیگر قدرتهای استعماری غربی بودند و با این حال، در طول دوران استعمار، الجزایریها هرگز از مبارزه برای استقلال دست برنداشتند.
بین سالهای ۱۸۳۰ و ۱۸۶۰، استعمارگران فرانسوی نزدیک به یک میلیون الجزایری از جمعیت ۳ میلیون نفری را قتل عام کردند.
جنگ استقلال الجزایر که از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ آغاز شد، شاهد افزایش تلفات به بیش از ۱.۵ میلیون نفر از جمعیت کمی بیش از ۱۰ میلیون نفر بود (جمعیت الجزایر ۸.۸۷ میلیون نفر در سال ۱۹۵۰ و ۱۱.۶۲ میلیون نفر در سال ۱۹۶۲).
این تلفات ۱۵ درصد از کل جمعیت الجزایر را تشکیل میدهد؛ امروزه حدود ۷ تا ۱۰ میلیون الجزایری در فرانسه زندگی میکنند، در حالی که جمعیت کل الجزایر بالای ۴۰ میلیون نفر است.
در سال ۱۹۵۴ مسلمانان الجزایر حزب جبهه آزادیبخش ملی را تأسیس کردند که هدف آن استقلال از فرانسه بود؛ در پاسخ، فرانسه ۵۰۰ هزار سرباز فرانسوی را به الجزایر فرستاد تا مقاومت را برای همیشه در هم بکوبد.
پس از چندین دهه استعمار، فرانسه متوجه شد که تمایل مستمر الجزایریها به استقلال در حال افزایش است و بنابراین در سال ۱۹۶۲ الجزایر استقلال خود را از فرانسه به دست آورد.
در این مبارزه طولانی که فداکاریهای عمیق و سنگینی به خود دید، جنگ نهایی علیه حکومت فرانسه به پیروزی قاطعی رسید. علاوه بر مرگ و میر در جنگ استقلال، ۲ میلیون نفر دیگر آواره شدند.
انتهای پیام/