ریشه ناآرامیهای فرانسه؛ تضادهای طولانی مدت و ناکارآمدی نهادینه
خبرگزاری میزان - در حالی که تنها یک سال تا المپیک ۲۰۲۴ پاریس زمان باقی مانده است، موجی از ناآرامیها سراسر فرانسه را فرا گرفته است.
فرانسه یکی از خاستگاههای نظری نظامهای سیاسی غربی است؛ معضلی که این کشور با آن مواجه است، در بسیاری از جوامع غربی وجود دارد.
تضادهای طولانی مدت و ناکارآمدی نهادینه
به گزارش «گلوبال تایمز»، ناآرامیها از یک تیراندازی مرگبار آغاز شد؛ یک نوجوان ۱۷ ساله با تبار الجزایری در ۲۷ ژوئن در توقف ترافیک در حومه پاریس هدف اصابت گلوله پلیس قرار گرفت، که تضادهای طولانی مدت بین اقلیتهای قومی و جامعه فرانسه را برانگیخت.
این موضوعی است که در غرب کم نیست، اما گیجکننده است که هر بار که این اتفاق میافتد، مشکل حل نشده باقی میماند و یک جرقه کوچک میتواند بار دیگر به راحتی یک «انفجار بزرگ» ایجاد کند.
از قرن ۲۱، غرب مجموعهای از رویدادهای سیاه را پشت سر گذاشته است، از حملات تروریستی گرفته تا بحرانهای مالی، برگزیت و مواردی دیگر؛ اینها با هم نشانگر ناکارآمدی جدی نهادینه در غرب است که علت اصلی آن در سیستم خود آن نهفته است.
اقلیتهای قومی فرانسوی شرکت کننده در اعتراضات با این معضل نهادی مواجه هستند؛ استانداردهای کلی زندگی اقلیتهای قومی کمتر از میانگین ملی است، از سوی دیگر نرخ بیکاری، جرم و جنایت و بی سوادی آنها بسیار بیشتر از فرانسویهای معمولی است.
این حقیقت سخت مدت زیادی به طول انجامیده است، زیرا رای غرب برای بیان و دفاع از منافع آنها کافی نیست و از این رو برخی به جای رای دادن برای دفاع از منافع خود، بارها دست به اعتراض میزنند.
دوم، طراحی رقابت احزاب سیاسی در نظام غربی دارای ایرادات فراوانی است؛ هدف این طرح ترویج حکومتداری بهتر از سوی حزب حاکم از طریق رقابت میان احزاب سیاسی متعدد است.
با این حال، هر حزب سیاسی میخواهد به حزب حاکم تبدیل شود؛ در نتیجه، نیت اولیه به نبردهای شدید امروزی بین احزاب مختلف تبدیل شده است.
این صحنه قبلا در جریان اعتراضات شدید جلیقه زردها رخ داده بود؛ در جریان اعتراضات، بناهای تاریخی مورد احترام فرانسه، طاق پیروزی، مورد حمله قرار گرفت و تخریب شد.
احزاب مخالف یا دولت امانوئل مکرون را به دلیل ایجاد خشونت سرزنش کردند، یا دولت را به بزرگنمایی عمدی خشونت برای بی اعتبار کردن جنبش جلیقه زردها متهم کردند، یا از دولت به دلیل منحرف کردن توجهات انتقاد کردند.
آزادی بیان و تشدید تعارض
سوم، مدل غربی «آزادی مطبوعات» و «آزادی بیان»، تعارض را تشدید میکند؛ «آزادی مطبوعات» و «آزادی بیان» همواره به عنوان مؤلفههای مهم نظام غرب و مزیت حاکمیت ملی غرب تلقی شده است، اما با این حال، در واقعیت، آنها نه تنها به حل تعارضات اجتماعی کمک نمیکنند، بلکه اغلب به عامل درگیری تبدیل میشوند.
زمانی که صحبت از کشمکش طولانی مدت بین اقلیتهای قومی و جامعه فرانسه میشود، چنین است؛ به عنوان مثال، مجله فرانسوی «شارلی ابدو»، تحت عنوان «آزادی بیان»، آشکارا کاریکاتورهایی موهن را منتشر کرد که به آداب و رسوم اسلامی توهین میکرد و باعث اعتراض مسلمانان فرانسه و حتی جهان شد. این بار، «آزادی مطبوعات: غربی نیز نقش خود را در انفجار یک پرونده فردی به یک ناآرامی در مقیاس بزرگ ایفا کرد.
این کاستیهای ساختاری است که همواره ریشه واقعی ناکارآمدی کنونی نظام غربی بوده است.
انتهای پیام/