«شاهکشی» مشهورترین اثر نامزد بخش ویژه یازدهمین جایزه ادبی جلال آل احمد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، ابراهیم اکبری دیزگاه از از طلاب داستاننویس شهر قم است. وی از نویسندگان، شاعران و پژوهشگران فعال کشور است که تاکنون مسئولیتهای متعددی چون دبیری جشنواره داستان اشراق، دبیر اولین جشنواره خاطره نگاری اشراق، دبیری کمیته تاریخ شفاهی و مستندنگاری خاطرات حوزوی، دبیری جلسات نقد رمان و داستان در دفتر تبلیغات و دبیری شورای ادبیات داستانی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی را بر عهده داشته است.
با وجود اینکه اکبری دیزگاه از در مقام مدیریتی سمتهای متعددی داشته و این روزها مشغول تدریس در مدرسه اسلامی هنر قم است، اما سمتها و پستهای مختلف نتوانسته وی را از نویسندگی و شعرگویی باز دارد.
مجموعه شعر «قابیل توبه میکند»، « من آسمان ندارم»، « بلبل و بلدزر عاشق»، « ماه ولگرد»، « هر سوی میلهها که باشی زندانی»، «هر آهي، آهو ميشود» تنها بخشی از فعالیتهای اکبری دیزگاه در حوزه شعر به شمار میرود و در کارنامه فعالیتهای هنری وی آثار متعددی در حوزه داستان نیز وجود دارد که از جمله آن «خرده روایتهایی در باب چشم»، «شاه کشی»، «برکت»، « از چاه گاهی به آسمان نگاه میکنم»، «بیروط»، «دستهايش خونين چشمهايش گريان» و « دجال جمکران» است.
از میان آثار به چاپ رسیده از اکبری دیزگاه، «برکت» و «شاه کشی» پرطرفدارترین داستانهایش است.
«شاه کشی» که داستانی در ژانر ادبیات انقلاب اسلامی است، حول زندگی خانوادهای در قم میچرخد که پدر آنها در حوادث ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ شهید میشود و این خانواده به نوعی به دلیل مشکلاتی که برایش به وجود میآید دچار نوعی سرگردانی میشود. از سویی این خانواده از سوی ساواک به شدت تحتنظر است. به جنازه پدر اجازه دفن داده نمیشود، تمامی رفت و آمدهایش کنترل میشود و حتی فرزندان او اجازه و امکان به دست آوردن شغلی مناسب را پیدا نمیکنند. قهرمان رمان که یکی از فرزندان همین خانواده است، پس از شهادت پدر، برادر و خواهرش را متمایل به جریانهای چپ و مارکسیست کمونیستی وقت میبیند و همه اینها از او که فردی آرام است موجودی میسازد که تصمیم به انتقام و ترور شاه میگیرد. به همین خاطر از طریق دایی خود که افسر گارد شاهنشاهی و مسئول تامین امنیت مراسم جشنهای دو هزار و پانصد ساله است به کاری در این مراسم مشغول میشود تا بتواند شاه را ترور کند و انتقام آنچه بر خانوادهاش رفته را از او بگیرد.
اکبری دیزگاه در رمان «برکت» نیز داستان طلبه جوانی به نام برکت را مطرح میکند که در ایام ماه مبارک رمضان، برای تبلیغ به روستایی به نام میانرودان میرود. اين روستا که مردمش به ظاهر دل خوشی از فعاليتهای روحانيت در روستاي خود ندارند، استقبال سردي از وي به جاي ميآوردند اما اين همه ماجرا نيست. طلبه جوان با حضور در بطن زندگی اجتماعی اين روستا به ساختارهای زيستی و فکری مختلف و آشفتهای برخورد میکند که ايجاد همزيستی ميان آنها گاه از توان وی خارج است. روی دوم سکه اين روايت اما زندگی شخصی يک روحانیجوان است. جواني که در دانشگاه تهران دانشجوي رشته عکاسي بوده و پس از آن رو به طلبگی آورده است. حاصل زندگی اجتماعي قبل از طلبگی برای او همسری است که به طبقه اجتماعی متفاوتی نسبت به وی اختصاص داشته و ملتزم به شعائر نيز نيست. طلبه جوان با وجود اينکه در پي عشقي زودگذر تن به ازواج با او سپرده است اما حالا در دوراهی چگونگی مواجهه با همسرش نيز گرفتار آمده است.
«برکت» نامزد دریافت نهمین دوره جايزه ادبی جلال آلاحمد بوده است. همچنین در جریان شانزدهمین دوره از جشنواره کتاب سال شهید حبیب غنیپور، اکبری دیزگاه به خاطر نگارش این رمان مورد تجلیل قرار گرفت.