تاثیر تاریخ مرگبار مدارس شبانهروزی بر بومیان کانادا
خبرگزاری میزان – رسانههای کانادا به تازگی از کشف یک گور دسته جمعی جدید شامل اجساد ۱۷ نفر از کودکان بومی خبر دادند.
یک جامعه بومی در ونکوور اعلام کرد که ۱۷ گور بینشان مربوط به کودکان بومی را کشف کرده است؛ جامعه بومیان ونکوور از دولت کانادا خواسته است تا بودجه جستوجوهای بیشتر را تامین کند.
کشف این گورهای دسته جمعی در کانادا بار دیگر موضوع مدارس سابق شبانهروزی و تاثیر آن بر مردم بومیان در این کشور را در کانون توجه قرار داده و جوامع بومیان خواستار آشکار شدن حقیقت درباره این مدارس شدهاند.
به گزارش «chalkypapers»، مردم بومی کانادا چندین دهه در معرض تبعیض و جداسازی قرار گرفتهاند. با این حال، آنهایی که سیستم مدارس شبانهروزی سابق را به یاد میآورند هنوز زنده هستند و همچنان عوارض جانبی منفی را تجربه میکنند. درک آنچه در پشت مدارس مسکونی وجود داشت برای تعیین تأثیر آنها بر جوامع بومی ضروری است.
منشاء و شرایط
برای درک میزان کامل آسیب وارد شده به جوامع بومی، درک معنای واقعی سیستم مدارس شبانهروزی بومیان ضروری است؛ اصطلاح مدارس شبانهروزی به سیستم آموزشی گستردهای اشاره دارد که توسط دولت کانادا راه اندازی شده و توسط کلیساهایی اداره میشد که هدف ادعایی آن آموزش کودکان بومی بود. با این حال، یک انگیزه پنهان وجود داشت.
خاستگاه سیستم مدارس شبانهروزی کودکان بومی به قرن نوزدهم بازمی گردد؛ به طور خاص، دولت معاصر کانادا سیاستهایی را «برای جذب بومیان بر اساس این فرض که سفیدپوستان ذاتاً برتر از بومیان هستند اجرا کرد.»
دولت کانادا از سیستم مأموریتی که توسط استعمارگران اروپایی در قرن هفدهم اجرا شد الهام گرفت.
علاوه بر این شرایط زندگی در این مدارس مناسب نبود؛ برای مثال، «یکی از ثابتترین موضوعات در شهادت ارائه شده به کمیسیون حقیقت و آشتی کانادا (TRC) تجربه رایج گرسنگی در مدارس سابق کودکان بومی بود» نه تنها غذای کافی برای کودکان تامین نمیشد، بلکه کیفیت تغذیه نیز پایین بود که باعث مشکلات سلامتی میشد.
اثرات مدارس سابق کودکان بومی
حضور در این مدارس در درجه اول تأثیر منفی بر مردم بومی داشت؛ ابتدا هزاران فرزند از خانواده خود جدا و به مدارس منتقل شدند. حتی اگر خواهر و برادرها در یک مدرسه بودند، فرصتی برای برقراری ارتباط صحیح با یکدیگر نداشتند. این نشان میدهد که افراد سالهای حضور خود را بدون خانواده سپری میکردند، که بهطور اجتنابناپذیر خانوادههای آنها را به خطر میانداخت.
دوم، ممنوعیت صحبت کردن به زبان مادری منجر به کاهش افرادی شد که این زبان را میدانستند و از آن استفاده میکردند.
شرایط نامناسب زندگی باعث شده است که بسیاری از بازماندگان با آزار جسمی و روحی مواجه شوند.
شهادتهای بازماندگان صحنههایی از ضرب و شتم، زنجیر کردن دانشآموزان به تخت و سوراخ کردن زبانها با سوزن به دلیل صحبت کردن به زبانهای بومی را به تصویر میکشد.
جای تعجب نیست که در مواجهه با تبعیض تهاجمی و خشونت فیزیکی، پریشانی عاطفی بیداد میکرد؛ تأثیر فوریتری در زمینههایی مانند مسائل اعتیاد، مدیریت خشم و افکار خودکشی دیده میشود.
انتهای پیام/