کاهش سرانه مطالعه کتاب به زنگ خطر فرهنگی تبدیل شده است/کتابخانهها بیش از متصدی به مربی کتاب نیازمندند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، دغدغه کتاب و کتابخوانی این روزها از سوی بسیاری از اهالی کتاب در مجامع مختلف مطرح می شود و تمامی دوستداران عرصه ادبیات متفقالقول از کاهش سرانه مطالعه کتاب در کشور می گویند.
استفاده بیش از حد از فضای مجازی، مسأله قاچاق کتاب، گران بودن قیمت کتاب، رشد تکنولوژی و تمایل جمعی برای رسانه های بصری، عدم تبلیغات مناسب جهت کتابخوانی، چیرگی صنعت ترجمه بر تالیف نکاتی هستند که منتقدین و پژوهشگران حوزه کتاب از آنها به عنوان دلایل اصلی کاهش سرانه مطالعه کتاب یاد می کنند.
در این بین اما کمتر توجهی به سرانه مطالعه کتاب های غیر درسی در سنین کودک و نوجوان می شود. این نسل با وجود اینکه می تواند آینده کتابخوانی را تامین کند اما بیشتر مشغول خواندن کتب درسی و کمک درسی است و وقتی برای آشنایی با ادبیات داستانی و یا شعر ایرانی - اسلامی ندارد.
به همین مناسبت خبرنگار گروه فرهنگی ، با "عبدالمجید نجفی" نویسنده و فعال عرصه کتاب کودک و نوجوان به گفت و گو نشسته است تا به شرح و بررسی مشکل کاهش سرانه مطالعه کتاب و همچنین دغدغه های کتاب خوانی در سنین کودک و نوجوان بپردازد.
عبدالمجید نجفی، متولد سال ۱۳۳۸ تبریز و از نویسندگان کودک و نوجوان، دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است. او علاوه بر تدریس در زمینه مسائل تئوریک ادبیات داستانی، دورهای کارشناس و مربی کانون پرورش فکری بوده است.
وی همچنین بهعنوان داور و مدرس با کانون پرورش فکری و حوزه هنری همکاری داشته و با دفتر مطالعات ادبیات داستانی وزارت ارشاد و گروههای نقد داستان کیهان بچهها و سروش نوجوان نیز همکاری دارد.
رمان برفآباد، مجموعه داستانهای کت پشمی، کابوس ژنرال، گمشدگان جنگل آیسولان، چشمهای مادرم، پرندههای سحرآمیز، پسر کوهستان و رمان "دختری به نام پریا" از جمله آثار در زمینه کودک و نوجوان به قلم نجفی به حساب می آیند.
رمان "دختری به نام پریا" نوشته عبدالمجید نجفی از سوی شورای کتاب کودک در سال ۱۳۸۲ به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شده است.
میزان: امروز اکثر رسانه ها و اهالی کتاب از کاهش سرانه مطالعه کتاب در کشور می گویند. از نظر شما دلیل اصلی این کاهش در رغبت مردم به کتابخوانی چیست؟
نجفی: درخصوص دلیل کاهش سرانه مطالعه کتاب تنها به یک دلیل خاص نمی توان بسنده کرد و مجموعه عوامل متعددی در طول زمان و سالیان اخیر دست به دست هم داده تا سرانه کتاب و کتابخوانی هر ساله کاهش پیدا کند و هم اکنون تبدیل به یک زنگ خطر شود.
میزان: اگر بخواهید چند دلیل را به صورت فهرست وار بگویید به چه دلایلی اشاره می کنید؟
نجفی: عدم تبلیغات صحیح، جذاب نبودن کتب چاپ شده از لحاظ بصری و محتوایی، همگام نبودن کتب با رسانه های دیجیتال از جمله دلایلی هستند که می توان برای کاهش سرانه مطالعه کتاب به آنها اشاره کرد.
میزان: با وجود این مشکلات آیا می توان راهی برای مقابله با وضعیت فعلی را ترسیم کرد؟ آیا امیدی به بازگشت مردم به کتابخوانی وجود دارد؟
نجفی: یکی از راهکارهای بنیادی و زیربنایی در امر افزایش سرانه مطالعه کتاب این است که وزارت آمورش و پرورش فرهنگ کتابخوانی را از همان سنین پایین دوران ابتدایی در ذهن و روح کودکان نهادینه کند. این نهاد می تواند با برنامه ریزی مدون کمک بسیار بزرگی به افزایش سرانه مطالعه کتاب داشته باشد.
میزان: به جز مدارس آیا نهادهای دیگری هم می توانند به فرهنگ سازی در زمینه کتابخوانی در سنین پایین کمک کنند؟
نجفی: ایجاد پایگاه های کتابخوانی در مدارس، محلات و بخش های مختلف شهر می تواند کمک دو چندانی به بسط و گسترش فرهنگ کتابخوانی کند. ما نیازمند کتابخانه های عظیم با تعداد کارکنان بالا نیستیم. همین که در محلی دویست جلد کتاب وجود داشته باشد و در کنار آن فردی آشنا به کتاب و به نوعی مربی کتاب حضور داشته باشد کفایت می کند.
میزان: منظورتان از مربی کتاب چیست؟ یعنی فردی بتواند چگونه کتاب خواندن را یاد بدهد؟
نجفی: دقیقاً. وجود مربی کتاب می تواند به خوبی با ارائه تمهیدات و تشویق های خاص به میل جمعی کودکان برای خوانش کتاب کمک کند. ما در کتابخانه ها بیش از متصدی کتابخانه به مربی آن نیازمندیم. کسی که با نحوه صحیح کتابخوانی آشنا بوده و بتواند کودکان و نوجوان را به خواندن کتاب ترغیب کند.
میزان: چرا نسل کودک و نوجوان ما بیش از دیگر نسلها دچار کاهش سرانه مطالعه شده است؟ و اینکه این نسل کتاب نمی خواند تا چه در آینده کتابخوانی تاثیر دارد؟
نجفی: کتاب نخواندن نسل کودک و نوجوان خطرساز است. متاسفانه این روزها بیش از کتاب و کتابخوانی تمامی وقت کودکان و نوجوانان به خواندن کتب کمک آموزشی ختم می شود. این کتب با تبلیغات گسترده تمام سهم تبلیغاتی عرصه ادبیات را از آن خود کرده و به نحوی کودکان و نوجوانان را مجبور به خواندن این نوع کتاب ها می کنند.
میزان: با این وجود کودکان فرصتی برای خواندن شعر و داستان دارند؟
نجفی: مساله همین است. همین مهمترین مشکل و دغدغه امروز ادبیات کودک و نوجوان است زیرا این سنین را آنقدر درگیر کتب کمک آموزشی هستند که وقتی برای مطالعات دیگر ندارد.
میزان: آیا کتب کمک آموزشی به سرانه مطالعه کتاب را بالا نمی برد؟
متاسفانه کتب کمک آموزشی به دلیل گردش مالی فراوان تمامی عرصه تبلیغات را از آن خود کرده اند و نه تنها این کتب نتوانسته به سرانه مطالعه کتب کمک کنند بلکه نقطه مقابل فرهنگ کتابخوانی هستند.
میزان: تبلیغات در عرصه کتب عمومی و ادبیات چگونه است؟
نجفی: تبلیغات کتاب عمومی وضعیت خوبی ندارند. ما به طور جدی نیازمند تبلیغات بهتر و بیشتر در زمینه کتاب و کتابخوانی هستیم. از نظر من مسئله کتابخوانی باید اصولی و ریشه ای مورد ارزیابی قرار گیرد و با برنامه های شتابزده و کوتاه مدت راه به جایی نخواهیم برد.
میزان: آیا نمایشگاه بین المللی کتاب طی سالها برگزاری خود نتوانسته در افزایش سرانه مطالعه کتاب در کشور نقش داشته باشد؟
نجفی: نمی توان گفت هیچ تاثیری نداشته است. بالاخره افراد به صورت خانوادگی به نمایشگاه می آیند و بچه ها از نزدیک کتاب ها را میبینند، اما نمایشگاه بین المللی کتاب اتفاقی کاملاً مقطعی است که بیش از آنکه به فرهنگ کتابخوانی کمک کند تبدیل به یک کتابفروشی بزرگ شده است. مخاطب به نمایشگاه آمده و تنها چند کتاب می خرد و تمام. این اتفاق تا سال بعد تعطیل می شود و برگزاری این چنین نمایشگاهی هیچ بازخورد فرهنگی و ریشه ای نخواهد داشت.
میزان: پس با وضع موجود برای افزایش سرانه مطالعه کتاب چه باید کرد؟
نجفی: افزایش سرانه مطالعه کتاب در سطح کلان به اراده و برنامه ریزی ملی نیازمند است. تمام نهادهای وابسته به عرصه کتاب باید کنار یکدیگر جمع شوند و بدون هیچگونه شعارزدگی و تناقض به حل مشکل و معضل کتاب نخواندن بپردازند.
میزان: و سهم کودکان در این ورطه چیست؟ خانواده ها چه وظیفه ای در قبال فرزندان خود دارند؟
نجفی: کودکان و نوجوانان آینده ساز سرانه مطالعه کتاب در کشور هستند و ما باید به آنها یاد دهیم که از همان کودکی و سنین پایین کتاب دست بگیرند. این در ابتدا به امر از خانه و بعد از آن مدرسه آغاز می شود.
میزان: این روزها اکثر افراد مقصر اصلی کاهش سرانه مطالعه کتاب را افزایش استفاده از فضای مجازی و رشد تکنولوژی می دانند. نظر شما چیست؟
نجفی: برخی می خواهند همه چیز را تقصیر فضای مجازی بیندازند و بگویند فضای مجازی تنها عامل کاهش سرانه مطالعه کتاب در کشور است در صورتی که به هیچ عنوان اینطور نیست. مگر پیش از آمدن فضای مجازی ما برنامه ریزی درستی برای کتابخوانی داشته ایم که حالا همه چیز را تقصیر آن می اندازیم.
میزان: اگر فضای مجازی می تواند یک فرصت باشد چگونه باید از این فرصت استفاده کرد؟
نجفی: من باور دارم که می توان از اینترنت و فضای مجازی به خوبی برای افزایش سرانه مطالعه کتاب استفاده کرد. به عنوان مثال اگر در یک کتاب دنبال معنی یک کلمه باشیم به راحتی آن معنا در اینترنت یافت می شود. در صورتی که اگر به شیوه سنتی بخواهیم به دنبال معنای آن بگردیم مدت بیشتری از ما می گیرد. البته این را هم بگویم اگر استفاده از فضای مجازی بی رویه باشد و به طور کلی کتاب خواندن را متوقف کند برای سرانه مطالعه مثل سم است.
میزان: پس ما برای حل مشکل کاهش سرانه مطالعه کتاب نمی توانیم یک تنه اقدام کنیم؟
نجفی: قطعاً نه. آینده فرهنگی ما در گرو حل قضیه کتاب و کتابخوانی است. همه گروه ها و صاحب نظران عرصه کتاب در کنار مردم باید با هر رای و نظری به صورت دلسوزانه در کنار یکدیگر جمع شده و برای حل این مشکل مشورت کنند.
میزان: آیا شما هم معتقدید که کتابخوانی باعث افزایش صادرات فرهنگی هر جامعه است؟
نجفی: بدون شک بله. تولید اندیشه و اشاعه آن به جهان در ابتدا به امر نیازمند مطالعه درست و هدایت شده است. در عصر حاضر که تکنولوژی بی امان به جلو پیش می رود اگر می خواهیم که فرهنگمان را به کشورهای دیگر صادر کنیم در نخستین گام باید کتاب و کتابخوانی و ترویج آن را بسیار جدیتر از گذشته پیگیری کنیم.
میزان: صحبت ها در مورد افزایش سرانه مطالعه کتاب زیاد است اما چرا هیچکدام عملی نمی شود؟
نجفی: متاسفانه در طول سال سیمنار، سخنرانی و نمایشگاه های فراوانی برای کتابخوانی برگزار می شود اما همه اینها صرفاً دارویی مقعطی هستند و نمی توانند در سرانه کلی مطالعه در کشور اتفاق بزرگی را رقم بزنند. افزایش سرانه مطالعه در کشور به چیزی بیشتر از شعار نیازمند است.
میزان: در این بین بحث کتب کودک و نوجوان چندان در صدر اخبار نیست. چرا این کتب تا این حد مهجور مانده اند؟
نجفی: در بحث کتاب کودک و نوجوان ما به شدت نیازمند تبلیغات موثر و سودمند هستیم. وضعیت کتاب و کتابخوانی در سنین کودک و نوجوان افت چشمگیری داشته است. زمانی کتب و اشعار کودک و نوجوان در خانواده ها رواج داشت و حتی این داستان ها و اشعار در بین مردم کوچه بازار بر سر زبانها بود اما ما با آن دوران فاصله زیادی گرفته ایم.
میزان: مشکل اصلی کتب کودک و نوجوان نبود نویسنده است یا ناشر؟
نجفی: هر دو. انتشاراتی ها و مسئولین چاپ و نشر کتاب می بایست در عرصه کودک و نوجوان بیش از پیش فعالیت داشته باشند. در حال حاضر ترجمه آثار کودک و نوجوان به شدت کاهش یافته که این اتفاق به صنعت کتاب کودک و نوجوان صدمه زده است. از نظر من تالیف و ترجمه کتب کودک و نوجوان باید در موازنه باشد و با هم پیش برود. اگر در هر بخش تالیف و یا ترجمه این موازنه بر هم زده شود تاثیر منفی آن به راحتی در جامعه کتابخوان احساس می شود.
میزان: و سهم نویسندگان در افزایش سرانه مطالعه کتاب چقدر است؟
نجفی: علاوه بر تمام نکاتی که ذکر شد ما در عرصه کتاب به بازاریابی و عرضه و تقاضا نیازمندیم تا ببینیم جامعه امروز به سمت کدام نوع از آثار و کتب رغبت نشان می دهد. این آمارگیری به راحتی می تواند نویسندگان و انتشارات را در جهت افکار عمومی هدایت کند.
میزان: دلیل اصلی عدم ارتباط برقرار کردن نسل نوجوان و جوان با کتب بومی و اشعار بزرگان همچون سعدی چیست؟
نجفی: از نظر من دلیل اصلی به روز نبودن این آثار از لحاظ ادبیات روز جامعه است. نکته ای که باید توجه بیشتری به آن شود کتب بومی و قدیمی ما همچون مرزبان نامه، گلستان سعدی و کتبی همچون این آثار است. ما باید با توجه به نسل جوان این کتب را بازنویسی کنیم تا این نسل بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. ما در ادبیات ایرانی اسلامی نمونه های بینظیری داریم که هنوز مهجور مانده اند.
میزان: پس می توان گفت با به روز رسانی آثار ایرانی ما تا سالها ذخیره ادبیاتی خواهیم داشت؟
نجفی: بله. برداشت های متفاوت از این آثار و بروز کردن نثر آنها راهکاری بسیار خوب برای ارتباط بهتر و بیشتر با نسل کودک، نوجوان و جوان است. این کتب مفاهیم بسیار غنی از ادبیات ما هستند که اگر با ظرافت به روزرسانی شوند برای سالهای سال ذخیره ادبیات ما را تامین می کنند.
میزان: سخن آخر. آخرین چیزی که به نظر شما می تواند باعث رغبت بیشتر مردم به کتاب خواندن شود چیست؟
نجفی: در بخش دیگر آنکه ما از لحاظ ظاهری باید توجه بهتر بیشتری به کتاب هایمان داشته باشیم. استفاده از هنرهای دیگر همچون تذهیب، نقاشی و جلوه های بصری می تواند در بازخورد بهتر و بیشتر کتاب تاثیر بسزایی داشته باشد. اتفاقی که به شخصه در یکی از آثار خودم با آن برخورد داشتم و می خواهم باز هم آن را تجربه کنم.