بیان واقعیات، سینمای تاریخی - دینی را باورپذیر میکند
به گزارش گروه فرهنگی به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، بازیگر نقش حضرت یعقوب(ع) در مجموعه «یوسف پیامبر» در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری درباره اینکه در تولید آثار دینی-تاریخی، جایگاه پژوهش را چطور ارزیابی میکنید، اظهار کرد: به اعتقاد من نه فقط در آثار دینی بلکه در هر کاری از قبل باید جستوجوگری و تحقیق کرد و پیگیری درستی از قصه، شخصیتها و سایر موارد داشته باشیم و همواره سعی کنیم واقعیتها را در کار عنوان کرد. آثار تاریخی هم همینطور هستند. باید برای ساخت آن ها بسیار دقت کرد تا بتوان کار خوبی تولید کرد که برای مخاطبان قابل قبول باشد تا هر کسی که کار را تماشا میکند، نتواند هیچ ایرادی روی اثر بگذارد. آثار دینی-تاریخی به دلیل حساسیتهای بالای موضوعی بر روی لبه تیغ هستند و اگر حتی یک لحظه لغزش کنند، به آن طرف میافتند. بنابراین باید کاملا آگاهانه و با تحقیق و پژوهش پیش رفت.
وی ادامه داد: خودم شخصا در چند اثر دینی-تاریخی که حضور داشتم، به نظرم تمام این مسائل را رعایت میکردند و واقعا میدیدم که چقدر دقت میشود؛ چراکه اینگونه آثار حساس هستند و نمیتوان خلاف واقعیت عنوان کرد. از طرفی به قدری افراد فهیم و آگاه به مسائل دینی و تاریخی در مملکتمان وجود دارند که با کوچکترین لغزش و اشتباه، روی کارها انگشت میگذارند. بنابراین باید خیلی دقت کرد.
پاکنیت سپس در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه پرداختن به ابعاد مختلف شخصیتهای دینی و دوری از نگاه تک بعدی به شخصیتها، در سینما چگونه محقق میشود، خاطرنشان کرد: در اینجا هم به نظرم نه فقط در کار دینی بلکه در هر کاری اگر تکبعدی نگاه کنیم، مردم خوب نمیبینند و ما چنین تجربهای را در آثار دفاع مقدسمان داشتیم. به عنوان مثال، همیشه دشمن را آنقدر ضعیف میدیدیم، در حالی که خیلی هم قدر بود و در مقابل همه شخصیتهایی که به جبهه و جنگ میرفتند را آنقدر خوب جلوه میدادیم که بعضا با برخی واقعیاتها جور درنمیآمد. به طور مثال، ما در شهریور سال 59 هنوز هم در مملکتمان بیحجاب داشتیم، بنابراین از لحاظ فرهنگی به آن درجه کمال نرسیده بودیم اما تمام شخصیتهای جنگیمان را نمازخوان، روزه بگیر و ... نشان میدادیم، در نتیجه وقتی تماشاگر نتواند این واقعیاتها را هضم کند مسلما کارهای قابل قبولی هم نخواهیم داشت. در حال حاضر حدود 40 سال است که از انقلاب کشورمان میگذرد و ما تازه فرهنگ اصیلمان را به دست آوردهایم. به نظرم هر چیزی نیاز به زمان دارد و در یک شب نمیتوان هیچچیز را تغییر داد. ما باید به این مسائل ریشهای نگاه کنیم. به عنوان نمونه، چرا هنوز هم فیلمهای جنگ آلمان را تماشا میکنیم و از دیدنشان لذت هم میبریم؟ به دلیل اینکه آن ها همیشه واقعیتها را میگفتند. به طور مثال، سرهنگی را نشان میدهند که مشغول پیانو زدن است و مسلما از نظر ما فردی که با پیانو کار میکند، روح آرامی دارد اما همان سرهنگ را میبینیم که دستور اعدام تعداد زیادی از افراد را میدهد. همه ما انسان ها به نوعی خاکستری رنگ هستیم؛ چون هرکسی ممکن است لغزشی داشته باشد. بنابراین ما انسان خوبِ خوب یا بدِ بد نداریم، پس باید در کارهایمان هم این طور باشیم و شخصیتپردازیهایمان درست باشد. اما متاسفانه نویسندگان ما همیشه شخصیتهای خوب را کاملا خوب و افراد منفی را کاملا بد جلوه میدهند. هیچ آدمی پیدا نمیشود که یک بعد داشته باشد و افراد در موقعیتهای مختلف در لحظه، همه ابعادشان را نشان میدهند.
بازیگر فیلم سینمایی «ملک سلیمان» همچنین در زمینه غلبه داشتن غم و محنت بر دیگر بخشهای زندگی شخصیتهای دینی در آثار و اینکه عامل اصلی این نگاه چه چیزی است، توضیح داد: اگر ما واقعا اعتقاد داشته باشیم که امام حسین(ع) با حرکتش دین اسلام را زنده نگه داشته است فقط به جنبه غم آن روی نمیآوریم. امام حسین(ع) خودش جنگ را دوست نداشت و میخواست در آسایش و آرامش زندگی کند و ایشان اصلا بنای جنگ نداشت. در آن لحظات آخر که میخواست از خودش، خانوادهاش و یارانش دفاع کند، واقعا دفاع بوده و اصلا برای کشتن نرفت اما دشمن آن ها را به جنگ میکشد و در آنجا انتخاب با امام حسین(ع) بود از دینش دفاع کند تا الان بعد از این همه سال هنوز هم نسبت به ایشان ارادت داشته باشیم. ایشان با قیامش توانست دینش را حفظ کند.
وی تصریح کرد: ما باید خیلی هم خوشحال باشیم چون امام حسین(ع) جانش را در راه دین و برای ما داد و اگر جانش را فدا نکرده بود الان دیگر اسلامی وجود نداشت؛ منتها اشکی هم که برای امام حسین(ع) ریخته میشود، از روی دلسوزی نیست، دل سوختن ندارد، بلکه به این دلیل است که ای کاش ماهم آن زمان بودیم و کمک میکردیم. به عنوان مثال شهید محسن حججی زمانی که دشمن میخواست سرش را از بدن جدا کند ذرهای تکان نخورد، این یعنی ایشان میدانست قرار است با وی چه کنند و خودش به اختیار خودش رفت. اکنون نامی که از ایشان بر جای مانده، تا ابدالدهر باقی خواهد ماند.
او در ادامه درباره اینکه اساسا هزینههای بالای ساخت آثار دینی-تاریخی، کارگردانان را از این عرصه دور میکند، به نظر شما آیا لازم است برای باورپذیری هرچه بیشتر از طراحی صحنههای عظیم استفاده کرد و یا با تغییر زاویه دید و درامنویسی منعطفتر آثار تاریخی بسازیم که به طراحیهای صحنه متکی نباشند، بیان کرد: وقتی مسئله امام حسین(ع) و دین و ائمه دیگر به وسط میآید به نظرم پول ارزشی ندارد. به عنوان مثال یک پردهخوانی برای امام حسین(ع) آنچنان هزینه ای ندارد و تاثیر خودش را هم قطعا خواهد گذاشت اما گاهی باید برای دین هزینههای زیادی کرد تا دنیا نگاه کنند و باعث افتخارمان باید باشد که بگویند ببینید برای دین و امامشان چه کردند. بنابراین باید وسیع نگاه کرد. زمانی که فیلم «ملک سلیمان» ساخته شد آن زمان حدود 5 میلیارد خرج شد که یادم هست همه منتقدان اعتراض میکردند و میگفتند با این مبلغ میشد 5 فیلم سینمایی ساخت. اکنون من میگویم بله میشد ساخت اما ما در این اثر کاری کردیم که بگوییم ما هم میتوانیم «ارباب حلقهها» بسازیم و در توانمان هست. به نظرم این اثر واقعا برای ایران عظیم بود. پس بنابراین ساخت اثری که تاثیر جهانی داشته باشد مسلما هزینه دارد و باعث افتخارمان است که برای پیامبرانمان هزینه کنیم.
پاکنیت در پایان گفت: وقتی ما میخواهیم برای امام حسین(ع) نذری بدهیم، دوست داریم بهترین پلو، گوشت و مواد غذایی را تهیه کنیم چون برای امام حسین(ع) است و باید مردم از خوردن آن نذری لذت ببرند. فیلم ساختن در این حوزه هم همین طور است. باید از تماشای آن لذت برد. آن زمانی که سریال «یوسف پیامبر» ساخته شد، 6 میلیارد هزینه صرف آن شد اما همزمان از 40 کشور مسلمان هم پخش میشد و ایران هزینهاش را درآورد. بنابراین نباید از خرج کردن در این راه ترسید. ما باید برای دین و مذهبمان هزینه کنیم تا دنیا را آگاه کنیم که ما چه هستیم.