کارگردانان بزرگ به سراغ اقتباس بروند تا جوانان تشویق شوند
به گزارش گروه فرهنگی به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، ابوالفضل جلیلی در پاسخ به اینکه چرا سینماگران از آثار اقتباس ادبی در تولیداتشان اقبال کمی دارند، با بیان نکاتی گفت: یک بار از آلن رنه، کارگردان معروف فرانسوی، سوال شد که شما همیشه بهترین فیلمها را با بهترین بازیگران و نویسندگان و تدوینگران و ... میسازید، پس وظیفه شما به عنوان کارگردان چیست؟ که وی پاسخ داد همین که بهترینها را دورهم جمع میکنیم خودش کافی است. متاسفانه در ایران این گونه نیست، یعنی اینگونه بار آمدهایم؛ به عنوان مثال وقتی جوانانمان میبینند مرحوم عباس کیارستمی فیلمساز خوبی بود اینگونه فکر میکننند که چون خودش مینوشت و مونتاژ میکرد؛ در حالی که که واقعا این دیدگاه درست نیست. متاسفانه بیشتر جوانان ما بعد از انقلاب این گونه شدهاند که خودشان را وقف هنر نمیکنند و در این راه ریاضت نمیکشند، یعنی نوعی خودشیفتگی در جامعه بعد از انقلاب رشد کرده است. مثلا در صفحههای اینستاگرام خود عکسهای بزک شده از خودشان میگذارند و زیرش مینویسند یهویی! به نظرم جامعه آن ها را این گونه پرورش داده است.
وی در ادامه یادآور شد: در فیلم سازی هم همین طور است، یعنی فیلم سازان گاهی فکر میکنند اگر خودشان بنویسند میتوانند کارگردان مولف شوند؛ در صورتی که بهترین کارگردانان دنیا به ندرت پیش میآید که خودشان بنویسند و مونتاژ کنند و حتی مثل خود من فیلم برداری کنند. من شخصا اگر خودم همه کار انجام میدهم دلیل دارم و آن بودجه کمی است که اختصاص داده میشود و یکی اینکه نسل جوانمان را نسل عاشق نمیدانم. در حال حاضر دیدگاهها به گونهای شده که همه فکر میکنند فقط کارگردان مهم است و بقیه عوامل در درجههای بعدی قرار دارند؛ به همین خاطر است که بعضا میبینیم میخواهند کارگردان شوند، آن هم از نوع مولفش و برخی هم میخواهند هنرپیشه شوند ولی میبینند راهی ندارند بنابراین اول کارگردان میشوند. این موضوع بحث فرهنگی است که باید حل شود.
جلیلی همچنین اظهار کرد: در دنیا روانشناسان تمام بشر را به دو دسته امربر و لیدر تقسیم کردهاند که این دو باهم هیچ فرقی نمیکنند اما در کشوری مثل ما همه میخواهند لیدر شوند. به عنوان مثال، فردی شهردار یا رئیس ارگانی است که میخواهد رئیس جمهور شود، در سینما هم همین طور است و این مسئله به شکل کاذب در حال رشد است. ما در حوزه جنگ نویسندگان خوب زیادی داریم. به عنوان نمونه «زمین سوخته» زنده یاد احمد محمود که واقعا هنوز روی دستش نیامده است از نمونههای خوب اقتباس است اما چرا اتفاقی برایش نیفتاد. آن مرحوم آنقدر با سینما آشنایی دارد که وقتی شما آثارش را میخوانید میبینید که مثل یک فیلمنامه دکوپاژ شده نوشته شده است ولی چرا هیچ کس سراغش نرفت چون برخی فیلم سازان فکر میکنند اگر اثر خوبی بسازند به اسم نویسنده تمام می شود.
این فیلم نامه نویس در بخشی دیگر درباره اینکه گفته میشود برخی نویسندگان برای فروش آثارشان رقمهای نجومی به سینماگران میدهند و از طرفی یا تغییر نوشته اصلیشان در قالب یک فیلم نامه سینمایی مخالفت میکنند، تصریح کرد: به نظرم این حرفها بهانه است. ما فقط چند نویسنده خوب داریم که متوقع هستند، اتفاقا نویسندگان خودشان از این کار استقبال میکنند. نویسندگان ما آنقدر مظلوم هستند که درآمد آنچنانی هم ندارند. در بخش تغییر فیلم نامه هم وقتی برای تبدیل اثر ادبی به سینمایی با نظر خود نویسنده انجام بگیرد، استقبال هم میکند.
جلیلی در پایان گفت: همچنان مشغول فیلمبرداری فیلم سینمایی «مسیر معکوس» هستیم که سه ماه است درگیر این کاریم، انشاءالله هروقت بودجه باشد زودتر به پایان میرسد.